🚩🚨#رهایی از ضرورت کار و لغو کار دستمزدی
#مارکس در
ایدئولوژی آلمانی این برداشت از کمونیسم را ”ایدهآلی که واقعیت باید خود را با آن تنظیم کند.“ رد میکند و در عوض آنرا بهمثابه ”جنبشی واقعی که وضعیت کنونی را لغو میکند.“ در نظر میگیرد.
مارکس در
کتاب جنگ داخلی در فرانسه، مینویسد که کارگران انقلابی ”تحقق بخشِ ایدهآلها نیستند، بلکه رهاسازندهی عناصری از جامعهی نوینی هستند که نطفهی آن در بطن همین جامعهی کهنهی بورژوایی که در حال فروریختن است، نهفته است.“
مارکس در کتاب
نقد برنامهی گوتا از این مینویسد که چگونه جامعهی نوین نشان نظم کهن را از زهدانی که از آن بیرون میآید، بر پیشانی خود دارد. بنابر این هیچ نقطهی “اصیلی“ برای آغاز وجود ندارد. نگرشی که عاجلانه از کارگران میخواهد تحت هر شرایطی بیآنکه به چنان تکاملی از خودآگاهی و خودباوری رسیده باشد، میخواهد که دست به انقلاب بزنند، در توهّم چپگرایی افراطی خردهبورژوائی قرار دارد که در شوق و حرارت انقلابیاش کارگران را از هرگونه امتیازگیری و به همراه آن ابزارهای مصالحه را رد میکند. بایستی این اشکال از چیزهایی مثل: رفرم اجتماعی، اتحادیههای کارگری، احزاب سیاسی، دموکراسی پارلمانی و مانند آنرا کارگران خود بنا بر تجارب عملی و در پراکسیس طبقاتی و خودجنبی خویش درک کرده باشند که این چنین نقطه آغازی به همان نسبت که ظاهرا برای اندک مطالباتی بدون عیب و ایراد است، برای رهایی از ضرورت کار و لغو کار دستمزدی ناتوان نیز هست.
♦️بایستی کارگران به این حقیقت رسیده باشند که مبارزه برعلیه حکومت استبدادی ما را به طرفداری از دموکراسی که همانا ایدئولوژی سرمایه است و بدون عیب و ایراد وجود ندارد، متقاعد نمیکند.
ما از هم اکنون دست از تلاش برای تغذیه کردن گرسنگان جهان، چون میدانیم که تنها #امر_مشترک_اجتماعی آلترناتیو حل این فاجعهی نظام سرمایهداری است و بسیاری از آنها پیش از آنکه اقدام کنیم هلاک شدهاند چشمپوشی نمیکنیم. تعاون، تقسیم و شریک نمودن در سود، مساوات، برابری و برادری و کنترل جمعی ماهیت این نظام تولیدی است. این نه مسئله
ای دربارهی فضیلت خصوصی و شخصی که امری ساختاری ـ طبقاتی است و این امر نیازمند
#دگرگونی_ریشهای است.
https://t.center/kkfsf