#تاریخچهی_پتیارهها و #پفیوزهای_ناب_محمدیاینروزها شعاری بر سر زبانها افتاده؛ «توپ، تانک، فشفشه، شغل آقا نامناسبه»به همین مناسبت روح و روان ادیبان "اخلاق"گرای حکومتی را جریحهدار ساخته است. گویی فراموش کردهاند وقتی که مردم اصفهان در آبان ۹۸ شعار دادند «سیدعلی ببخشید، دیگه باید بلند شید» را با سلاح جنگی پاسخ دادند یا برخوردشان با راهپیمایی سکوت خرداد ۸۸ چگونه به آن
ها مستقیم شلیک کردند بود حالا شعار حاوی ناسزا به رهبر "معظماله" را برنمیتابند به این
ها هم همانگونه شلیک خواهند کرد.
همین دیروز گله
ی یگانویژه دختر جوانی را با به محاصره درآوردن مورد تعرض جنسی قرار دادند. شمایان که حتی به تجمع پنجاه نفره
ی وکلای دادگستری شیراز و تجمع مشابه وکلای تهران در مقابل دفترشان گاز اشکآور و ساچمه شلیک میکنید؛ شمایان که مثل گلههای وحش به دانشگاه میریزید؛ شما که دانشآموزان را از مدارس دخترانه میربایید؛ شما که از شلیک به زنان باردار، کودکان کار و رهگذران هیچ ابایی ندارید و باتوم میزنید؛ شما که مادر "شهید"
ی را در مقابل چشم دیگران برهنه میکنید و فاحشهاش میخوانید؛ و در یک کلام، شمایان اوباش شکنجهگر، قاتل و متجاوز جنسی که از بدو شکست انقلاب در زندان
ها برای تجاوزبه دختران جوان از رهبری و آیات عظامتان برای اعدام استفتای تجاوز گرفتید را چه به «نزاکت سیاسی»؟!
چهرهای که تاکنون ما از شما اراذل و اوباش در خیابان
ها، بازداشتگاه
ها، دادسراها و زندان
ها دیدهایم، سراسر کینه و عقده از هر فرد تحصیلکرده، نخبگان جامعه، دگراندیشان، مردان آراسته و زنان زیبا بود. لمپنپرولتاریای شهری و اوباشان شهرهای کوچک محروممانده که کینه
ی محرومیتشان را نه از حکومت فساد و فقر که از شهری، دانشگاهی و آراسته
ها میگیرند. قیافههای بدخیم ریشو، شکمهای چاق، قوارههای الواتی مجهز به باتوم، تفنگ و موتور که نفرت از کتاب، کیف و کوله
ی دانشجویی و حتی عینک در وجودشان موج میزند.
اما اگر از شعار «توپ، تانک، فشفشه، شغل آقا نامناسبه» ناراحتاید - میخواستید مردم را بابت فریاد «الله اکبر»
ی که خودتان بر زبان
ها انداختهاید بر پشت بام
ها در خیابانهای ۸۸ نکشید.
اگر تنها گذاری کوتاه به تاریخ پتیارگی زنان و مردان پفیوز شما مدعیان عفاف و تقوا را فقط از پهلوی دوم مرور کنیم، و نقش آخوندهای روسی مشروطه و غارتگرانی چون ملای کنی و باقر شفتی را باز نکنیم. مثنوی هزار من خواهد بود.
فرزندان الوات پسکوچههای بازار و مولوی و .. که از همپیالگی با شعبان بیمخ
ها و حاجطیب
ها و پیشمرگ شاه تاجدار شدن در کودتای ۲۸ مرداد و سپس به مبارز مسلمان و پیشمرگ خمینی در ۱۵خرداد بدل شدند، از ادب و تربیت چه چیزی میفهمیدند؟ حاصل همخوابگی شیختقی با روسپیهای ساواک که بعد از انتشار عکسهای عریانش بر منبر رفت و گفت «مورچه
ها هم شاه دارند»؟ همان که با بقیه
ی عمامههای ارتجاع برای تخریب گنبد ساختمان بهایی
ها به شاه التماس کرد؟
تولههای مقامات حجتیهای ساواک و نمایندگان هیئتی مجلس شاه که برای سرکوب چپهای انقلابی و بهایی
ها از بیضه
ی "طاغوت" آویخته بودند؟ فرزندان معنوی آن آخوند اتوبان شمالی- جنوبی (کاشانی/نواب ضفوی) که حالا هر میخمغزی هم میداند «فدائیان» شرکت نفت انگلیس بودهاند و در کارنامه
ی تشکیلاتشان ترور ضدانگلیسیترین وزیر کابینه
ی دکتر مصدق میدرخشد؟ یا آن تنها آخوند چریک بلوار شمالی که بعدها معلوم شد «کد ساواک» بوده است؟
برادران "مسلمان" (عسگراولادی
ها و عراقی
ها و مطهری
ها و حداد عادل
ها و ...) که به شاه «مجیز» خواندند یا توبهنامه نوشتند تا آزاد شوند و از خانوادههای چپ و چریک انتقام بگیرند که چون در زندان توان بحث با ایشان و شجاعت در ایستادگی مانند ایشان را نداشتند، نجس میخواندندشان؟ یادشان رفته که عمل انقلابی بزرگشان، آتش زدن سینما رکس و زندهسوز کردن مردم بیگناه پشت درهای بسته، آنهم در حال تماشای فیلمی ضدشاه بود؟
@kkfsf :
به ما بهپیوندید
⇩ ⇩
♦️