🚨 تحلیل تحولات اخیر #افغانستان۳ تیر ۱۴۰۰
پیروزیهای اخیر طالبان در جنگ داخلی
افغانستان را تنها بخشی از یک جنگ سیسالهی داخلی در
افغانستان است و نه چیزی بیشتر و هرچند که به باورم نباید از موازنه قدرت در
افغانستان غافل شد و نباید که اجازه کنترل دوباره کابل، هرات و مناطق هزارهنشین را به طالبان داد، اما بهطور کلی سیر تحولات امروز در
افغانستان فاصله زیادی با کنترل طالبان بر
افغانستان دارد.
در تحلیل سیر تحولات
افغانستان همواره میبایست که چند مساله کلی را مد نظر داشت.
یک، جمعیت
افغانستان نزدیک به ۳۰ میلیون نفر است که تقریباً نیمی از این جمعیت را جامعه پشتون تشکیل میدهند.
در اوج جنگ داخلی در
افغانستان، سازمان اسلامی طالبان با رویکرد تشکیل امارت اسلامی در
افغانستان وارد سیر تحولات
افغانستان در دهه ۱۹۹۰ و سپس دهه ۲۰۰۰ گردید. طالبان هرچند که در خلال سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ موفق به تشکیل امارت اسلامی در
افغانستان گشت، با این حال اما کنترل بخشهایی از
افغانستان به ویژه منطقه شمال شرقی
افغانستان در کنترل نیروهای تاجیک و ازبک موسوم به ائتلاف شمال باقی ماند.
مهمترین ویژگی طالبان، فرای رفتارهای ارتجاعی مذهبی و تعلقات فکری دیوبندی، اما بهطور کلی، ملیگرایی مذهبی است. هرچند که طالبان یک نیروی سیاسی اسلامگراست اما برخاسته از جامعه پشتون است و اهداف ملی و مذهبی جامعه پشتون را در سیر تحولات
افغانستان دنبال میکند. تشکیل امارت اسلامی با هویتی پشتون در
افغانستان.
نقشههای جنگ داخلی
افغانستان از ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، به خوبی نشان میدهد که طالبان جز در مناطق پشتوننشین، توان پیشروی در دیگر مناطق را نداشته و یا اگر موفق به پیشروی نیز شده، اما در نهایت توان تثبیت موقعیت بر اراضی اشغال شده را نداشته است.
با این حساب سوالی که در این مطرح می شود این است که چرایی افزایش تحرکات طالبان در سیر تحولات اخیر
افغانستان و مشخصاً تلاش طالبان برای اشغال شهرهای
افغانستان در چند ماه اخیر چیست؟
بهطور کلی بهنظر میرسد که با افزایش احتمال توافق صلح در
افغانستان میان دولت مرکزی کابل، طالبان و دولت امریکا، نیروهای طالبان نیز برای افزایش قدرت چانهزنی و دریافت امتیازات بیشتر در توافقات پیش رو، به دنبال افزایش قدرت میدانی برآمدهاند. همچنین بدیهی است که اگر طالبان بتواند کنترل بر مناطق بیشتری را به دست آورد، میتواند که در آینده پساصلح نیز به قدرت اول ائتلاف
افغانستان تبدیل شود و شرکای هزاره، تاجیک و ازبک را در موضع ضعف قرار داده و به قدرت بلارقیب در
افغانستان تبدیل شود. کما اینکه طالبان همانطور که گفته شد به طور بالقوه حمایت نیمی از جامعه
افغانستان یعنی جامعه پشتون را نیز در کنار خود دارد و به سادگی میتواند امارت ملی و مذهبی پشتون را در
افغانستان بنا کند.
بنابراین و با توجه به آنچه که گفته شد، بهنظر میرسد آنچه که در
افغانستان رخ میدهد به احتمال زیاد چیزی جز تلاش طالبان برای افزایش قدرت طالبان در دوران پساصلح نیست.
همچنین لازم به ذکر است که جمعیت شهرهای بزرگ در
افغانستان چون کابل، با جمعیت نزدیک به ۴ میلیون نفر و دیگر شهرهای چند صد هزار نفری چون، هرات، قندهار، مزار شریف و .... با توجه به جمعیت بالا همواره در اختیار دولت مرکزی است و به طور کلی مناطقی که میان طرفین در حال جا بهجایی است، روستاها، شهرهای کوچک و بیابان هاست.
🖌#علی_کسیری
https://t.center/kkfsf