🚩📚 اگر #هانا_آرنت زنده میبود، شاید بسختی میگریست!
#انتخابات سال ۲۰۲۰ ایالات متحده نشان داد که بهرغم حمایت همهجانبه رسانههاى جریان اصلى از بایدن، رقیب او همچنان میتواند به آستانهى پیروزى برسد.
اوون جونز، روزنامهنگار بریتانیایی میگوید: شاید ترامپ شکست خورده باشد ولی
#ترامپیسم به حیات خود ادامه خواهد داد. عبارت پسا-حقیقت (Post truth) در دوران ترامپ بسیار به کار برده شده است، این کلمه به وضعیتى اشاره دارد که حرفهاى دروغ، غلط و بدون مدرک آنقدر تکرار میشود که میلیونها نفر آن را باور می کنند.
وقتی ترامپ در سال ۲۰۱۶ به پیروزی رسید، این رخداد برای بسیاری از ناظران باورکردنی نبود. نوشتههای
جورج اورول و نویسنده نجاتیافته
از
#آشویتس،
پریمو لوی، از قفسههای کتابخانه دوباره بیرون آمد. از همه مهمتر، اما کارهای فیلسوف آلمانی «
#هانا_آرنت» مخاطبان بسیاری به دست آورد. او نیز بخشی از واکنش انسانگرایانه به تجربه نازیسم، هولوکاست بوده است.
در سال ۱۹۵٣
#آرنت نوشت: «سوژه ایدهآل حکومت تمامیتگرا، آن عضو نازی یا کمونیست متقاعد شده نیست؛ بلکه مردمانی هستند که تفاوت میان واقعیت و تخیل (این واقعیت تجربه است) را نمیدانند و تفاوتی میان درست و نادرست (بهعنوان استانداردهای تفکر) براى اینها وجود ندارد.»
آرنت سپس در تبیین مفهوم «ابتذال شر» گفته بود: «هزاران کارگزار نازی مانند
#آیشمن در قتلعامهای گسترده نقش داشتند، تنها برای اینکه بعد از ظهرها زندگی عادی و یکنواخت خود
را بکنند. چه چیزی آنها را قادر به این کار کرد؟ آرنت استدلال میکرد ناتوانی آنها از
#تخیل.
هر چه بیشتر به
آیشمن گوش میکردی، واضحتر میشد که ناتوانی او از صحبت کردن با ناتوانی او در فکر کردن مرتبط بود، خصوصا˝ اندیشیدن در جایگاه طرف مقابل.
به بیان دیگر، حکومتهای تمایتخواه مردم را به مهرههای ماشین اجرایی تبدیل میکنند. آرنت استدلال میکرد «غیرانسانی کردن» ممکن است ویژگی تمام بوروکراسیها باشد.
در نهایت آرنت متوجه شد که چه چیزی میتواند موجب اتحاد موقتی
اِ
لیت (طبقات ممتاز) و انبوهِ خلق و شعلهور شدن آنها شود. ایدئولوژی آنها تنها زمانی معنیدار میشود که بتوانند پیشرفت تاریخ را معکوس کنند.
در سال ٢٠٠٠ وقتى فیلسوف فرانسوى-بلغارى
تزوتان تودوروف کتاب ارزشمند «تاریخ مقاومت درقرن بیستم» با عنوان «امید و خاطره» را نوشت، او به این نتیجه رسید که: «تمامیتخواهى متعلق به گذشته است، این مرض شکست خورده است.»
زمانى که نیروهایى که ترامپ را به قدرت رساندند، مشاهده کردیم که؛ مردمانی با ذهنیت تمامیتخواه که هانا آرنت توصیف میکرد، دوباره بازگشتهاند.
آرنت در سخنرانی خود در سال ۱۹۴۸در باشگاه سوسیالیستها در شهر نیویورک، به وضوح نظریه استثنایی بودن آمریکا و مصونیت این کشور از گرایشهای توتالیتر را ترسیم کرد:
«جمهوری آمریکا تنها نهاد سیاسی مبتنی بر انقلابهای بزرگ قرن هجدهم است که از ۱۵۰ سال صنعتی شدن و توسعه سرمایهداری جان سالم به در برده، و توانسته است با ظهور بورژوازی کنار بیاید و در برابر همه وسوسهها مقاومت کند.»
آرنت ادعا میکرد، دموکراسی آمریکایی بر یک فلسفهی فردگرایانه پروتستان و فایدهگرایانهی قرن هجدهم مبتنی است که در قانون اساسی این کشور مطرح شده است.
آرنت میگفت: نازیسم از «خلاء ناشی از فروپاشی تقریباً همزمان ساختارهای سیاسی و اجتماعی اروپا» ظهور کرده است. وقتی نازیها گفتند که نظم قدیمی فروپاشیده است، از این لحاظ، آنها به قول او به سادگی «حقیقت را دروغ میگفتند.» اما آرنت هرگز توضیح نداد که چرا ساختارهای سیاسی و اجتماعی اروپا از بین رفته است.
بدین ترتیب؛ اگر ترامپ بحرانی برای اندیشه مترقی برانگیخته باشد، ایالات متحده آمریکا را بهعنوان آخرین امید ماندگار آرنت و تنها نهاد سیاسی روی زمین که قرار بود از تمامیتخواهی، ملیگرایی و امپریالیسم مصون باشد. با پرسشهای جدی مواجه کرده است.
📝تلخیصی از مقاله:
#پل_میسونhttps://t.center/kkfsf