#دو_صفدو صف بود، یا دست کم ما فکر می کردیم
دو صف است: بچه ها عزادارِ حسین بودند و بزرگترها پِلاخوارِ حسین.* بزرگترها در عزاداری پای پس داشتند و در پِلاخواری دست پیش. بسیاری شان را بوی شام به تکیه می کشاند، نه سوگواری برای اسیرانِ شام. در آن روزها ما با آن ذهن معصوم کودکانه مان فکر می کردیم: اگر اینها در کربلا بودند، در کدام
صف می ایستادند؟
آن روزها گذشت و ما قد کشیدیم و بزرگ شدیم و بزرگتر شدیم و یکی از همان بزرگترها شدیم... راستی، ما امروز کجا ایستاده ایم؟ در کدام
صف؟
#داوود_کیاقاسمی برای نمایش
#خورشید_کاروان، به کارگردانی دوست هنرمندم،
#سعید_امیرکلایی،
#آمل، زمستان ۱۳٨٨.
* آن وقت ها ما بچه ها در کوچه های دِه، دسته می رفتیم و سینه می زدیم و به طنازی می خواندیم: کِچیک عزادار حِسِین/ گَتون پِلاخوار حِسِین (کوچک ها عزادار حسین، بزرگ ها پلوخور حسین).
http://s1.upzone.ir/67861/1.jpg☑️محرم مازندران
▪️محرم سال گذشته (آبان ۹۴)، ییلاق زیبای نِشِل
📷 عکس: مجید رضوی
💢join
👇👇👇💢@khabaremazandaran