کلمات و واژگان و اصـطلاحات مربـوط به
«دست، دَس» در زبان محلی هزار جریبی یا تَبَری مازندران(
بخش دوم)
🍀دَست کیسه ( دَس کیسه) : کیسه ی کوچک (شبیهِ خورجینِ کوچک از وسط نصف شده ) از جنس پارچه سفید ململ گلدوزی شده یا با نخ کاموا بافته شده ، که قرقره های نخ و دیگر وسایل کوچک و ریز را داخلش قرار می دادند و سوزن خیاطی حاوی نخ را به قسمت ِ دنباله آن می چسباندند . دست کیسه در واقع جعبه ابزار ِبانوان هزارجریبی بود . که از قسمت اضافی و دنباله یِ کیسه با دو تا میخ از دیوار آویزان میشد .
🍀دَستی بَویئِن هِکاردِن : ( اُگِر ، علاقه مند ، تَن بو ) حیوان یا پرنده یِ اهلیِ رام شده ، که برای تغذیه از طریق دست یک فرد یا صاحبش عادت کرده است، هرجایی صاحبش میرود پشت سرش میرود در کنارش قرار میگیرد به صاحبش علاقه و اُنس پیدا کرده است. تغذیه حیوانات اهـلی و وحشی برای نجات و نگهداری ِ نوزادانی که والدینشان را در طبیعت از دست دادند، که باعث بقای نسل انها میشود.
🍀دَس دَستی : با بی دقّتی ، بی ملاحظگی ، با بی احتیاطی ، بدون تمرکز .
(دَس دَستی خاش مال ره از دست هِدامه)
🍀دَست اُ : مقداری آب گرم از آبی که برای پختِ برنج در دیگ مهیا و آماده شده ( دِسکِئله البته بدون نمک ) ، که کنار گذاشته میشود تا روی برنج آبکش شده ریخته شود نمک اضافیِ برنج ، خارج شود غذا شور نشود.
🍀دَس دِل واز = دست و دلباز ، سخاوتمند ، بخشنده
🍀دَستِک = میخ چوبی فرو رفته داخل دیوار برای آویزان کردن اشیاء
🍀دَست اِنداز=نرده چوبی
🍀دَسماره، دَستماره، دَستمره = کمک کار خانواده و بزرگتر ها و شاگرد ماهر
🍀دَس دَکِته=بیمار محتاج و نیازمند ، اُفتاده
🍀دَس یا دَست بَییته = عاشق یا معشوقی که بنا دلایلی، از ازدواج با یکدیگر منصرف شدند ، نامزدی را بهم زدند ، از هم دیگر جداشدند. همراه و همسفر خویش را در مسیری رها کردن و جا گذاشتن و همراهی نکردن و جلو افتادن و تنها گذاشتن(بی وفایی)
🍀دَس رَج= هدف گیری و نشانه گیریِ چیزی با دست. ( با انداختن و پرتابِ سنگ به کمک دست بدون استفاده از هیچ ابزاری میوه را از روی درخت هدف میگیرد می اندازد یا گنجشک را روی درخت شکار میکند.
🍀دَس پَت = دَست پُخت ، مهارت آشپزی ِ کدبانو ، دارای تجربه و دستور غذایی ویژه
🍀دَس سر بوردِن=مشتاق بودن برای چیزی
🍀دَستِش = تنگ دست ، وابسته به دیگری ، بیمار نیازمند و محتاج ، مریضی که برای انجام کار روزمره نیازمند به کمک کسی هست
🍀دَس پِه هاییتِن = شروع به استفاده از وسیله یِ نو ، مصرف و استفاده از ظرف و وسایل و لباسی که به قبلا خریدیم و جایگزین اجناس و وسایل کهنه و قدیمی کردیم .
🍀دَس نِمِک نِداشّه نِداشته= کنایه از قدر نشناسیِ افراد ناسپاس که جواب خوبی و لطف را با بدی میدهند
🍀دَس جِه بَر نِنه = یعنی از عهده یِ انجام کاری بر نمی آید ( بی عرضگی )
🍀دَس به دَست هادیم = همکاری کنیم ، مشورت کنیم ( تعاون و کار جمعی تیمی گروهی برای رفع مشکلی)
🍀دَس ره باید مَکِّم ( مُحکَم ) داشتِن = کنایه از قناعت و صرفه جویی ، از مصرف بی رویه و اسراف جلوگیری کردن
🍀دَست دِرِست = نوعی تشکر یعنی کارِت به درستی پیش برود انجام شود
🍀دَس دِنگُوئِن = دست انداختن ، مسخره کردن
🍀دس چین هِکاردِن = دست چین کردن ِ میوه و چیزی
🍀دس به آب( دَستاب) بُردِن =( بَخشِنِنی) برای رفع مزاج به دستشویی یا توالت یا مُستراح رفتن
🍀دَس لَوِه = دیگ و قابلمه ای که بیشتر از دیگر دیگ ها ،کدبانو و مادر هزارجریبی از آن استفاده میکند . دیگی که مدام دم دست باشد و بیشتر کاربرد دارد.
🍀وَردَست = بشقاب کوچک میوه خوری ، شاگرد و کمک کار ِ استاد
🍀زیردَستی = بشقاب پیش دستی،
بشقاب کوچک برنجی، استکان و نعلبکی داخلش قرار می گرف.
🍀دَس بِراس دَس بِراست بَویئِن ،دست بِلِند هِکاردِن ،= حالتِ بالا آوردن ِ دو دست جهت آماده درگیری
🍀دست دله می نداشتن=بی پول بودن
🍀دستی بخواه بویئن=طلبکار بودن در عوض خوبی
🍀دست میست ادم=خسیس بودن
🍀دست به سرهاکاردِن=دست به سر کردن، از سر خود وا کردن
🍀دست به سیاه و سفید نَزِنده=کاری انجام نمی دهد، تنبل بودن
🍀دست به دامِن بویئن=التماس وخواهش کردن
🍀دست کج=دزد، کسی که دستش کج است و چیزی را از روی مرض برمیدارد.
🍀خاش دست=خوش دست، ابزاری که برای کار مفید باشه مثلا چاقو، دهره، داس،تفنگ
🆔 هاوست، کانال فرهنگ و هنر مازندران
@Haavest#هاوست#هزارجریب#زبان_مادری #دست#بخش_اول#بخش_دوم