💢 راز آن قاصدک سرگردان✍ محمدحسین آزادبخت
هرگاه اولین قاصدک را می بینم ؛هول و ولای گنگی سرا پای وجودم را فرا می گیرد. نمی دانم چه رازی در پیام آن قاصدک سرگردان هست که ته دلم را می لرزاند. قبل از آنکه قاصدک به سراغم بیاید؛ رو در روی غروب، دلتنگ نشسته بودم .به آفتاب نگاه می کردم که به بیراه می رفت و راهش را کج کرده بود خسته و غرقه به خون بر لبه ی تیغ کوه نشسته بود.
از شتک های خون آفتاب کران تا کران افق رنگین شده بود . شنیده بودم؛ اگر زمین بر کژراهه ی محور انتقالی اش بلغزد؛ فصل کهنه از دوشش فرو می افتند و فصل نو بر گرده ی زمین سوار می شود . من شاهد پیاده شدن فصل کهنه بودم .تابستان در ایستگاه تغییر فصل ها از تب و تاب افتاده بود. من که به آن عادت کرده بودم به خاطر تمام شدنش دلتنگ دلتنگ بودم . شاید رازی را که قاصدک ؛ می خواست با من در میان بگذارد ؛ این بود.که «آفتاب نیز راهش را گم می کند».
هرگاه این هنگامه فرا می رسد؛ دلشوره ای مرموز مرا به دهلیز نمناک تنهایی فرو می کشد. از حسرت اینکه باز آفتاب داغ شانه هایم را نوازش نمی کند؛ آزرده می شوم.
پاییز زرد چون جادوگری ژولیده مو و مرموز؛ در اعماق بیشه ای متروک ماوا گزیده است و لبخند تلخی بر لب دارد. با رعشه ای که بر چهره اش می دود؛ بر و بر نگاهم می کند.
برگهای سبز؛ سرمست از نوشانوش سکر آور کلروفیل با وزش هر نسیمی بی خیال بر شاخه ها می رقصند. برگهای سبز ؛ پاییز را که پنهانی برایشان خط و نشان می کشد؛ نمی بینند.
من می دانم پس از آنکه تابستان در قدمگاه پاییز قربانی گردد؛ تاراج برگها آغاز می شود. کلروفیل در آوند گل و گیاه و درخت دلمه می بندد. شادابی از کاکل درختان فرو می کاهد. رخسار همه ی برگها زرد می شود. باد سرد که بوزد ؛ برگهای کرخت با مرگ می رقصند و فوج فوج از فراز به فرود در می غلتند.
باد های سرد و سرکش چنگ در گیسوان لخت و ترد سر شاخه ها ی درختان بی برگ و بار می افکنند . درختان زوزه کشان به باد دشنام می دهند.باد بدون شرمساری ؛ هو هو کنان دیوانه وار می گذرد و پشت سرش را هم نگاه نمی کند ..
آدمیان هراسان با شتاب از کنار هم می گذرند. سر هایشان را در گریبان فرو برده اند و از ترس «ایمان آورده اند به آغاز فصل سرد» درختان بی پناه « اسکلتهای بلور آجینی» می شوند که تن به تازیانه ی برف و بوران و باد می سپارند .
ضیافتی که بار ها بهار برای پرستو ها وعده داده بود باز هم به تعویق می افتد .
#خبر_لرستان 🆔 @kh_lorestan