#مفهوم_محتوامحتوا اساسا از دو جوهرهٔ توامان تشکیل میشود:
1. موضوعات ازلی_ابدی چون عشق، مرگ، پیری، بدی، خوبی، زشتی و متفرعاتی چون شادی، تلاش، مقاومت...
2. موضوعات تاریخی...
اما همین اصول و فروع در دستگاههای مختلف فکری و در زمانهای مختلف، نه فقط مضامین ثابت و یکسانی ندارند، که گاه حتی متضمّن مفاهیم متضاد نیز میشوند.
مرگ _مهمترین مشغلهٔ ذهن بشر_ که در یک دستگاه فکری بهمعنای پایان هستی است، در دستگاه فکری دیگر، بهمعنی آغاز زندگی حقیقی است؛ نمونهاش در اشعار
#مولوی و
#خیام است.
این دوشاعر عظیم از دو دیدگاه کاملا مختلف به مقولهٔ مرگ مینگرند و دو مضمون متضاد از آن بهدست میدهند.
اولی مرگ را سرآغاز حیات حقیقی و دومی آن را پایان همهچیز میداند؛
مولوی میگوید:
جان که از عالم علویست یقین میدانم
رخت خود باز برآنم که همانجا فکنم...
و خیام میگوید:
می خور که به زیر گِل بسی خواهی خفت
بی مونس و بی رفیق و بی همدم و جفت
زنهار به کس مگو تو این راز نهفت
آن سبزه که پژمرد، نخواهد بشکفت
#تاریخ_تحلیلی_شعر_نو#شمس_لنگرودی#نشر_مرکز@ketabeabii