📝 دانشگاهیان و رنج نقادی
✅در گروه "مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان" پرسیدند مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان چیست؟. پاسخ زیر را دادم.
🔻هسته اصلی گفتمان مسئولیت اجتماعی شهروند عادی و دانشگاهی، مواجهه سازنده و خلاق با "رنجی جمعی" است. اانسان مسئول فردی است که اخلاقاً خود را موظف می داند یک یا چند رنج اجتماعی و جمعی را رنج خودش بداند و به نحو سازنده، خلاق، فعال و مسئولانه در در برطرف کردن یا کاهش آن رنج می کوشد. کسانی در زمینه محیط زیست، بیکاری، فقر، بیماریها، خشونتها و تبعیضها کوشش میکنند رنج مردم از این بحرانها را بکاهند یا آن را بزدایند. اینها شهروندان مسئولیت پذیرند.
🔻ما دانشگاهیان چه رنج یا رنج هایی را در جامعه یا در گروههایی از جامعه، رنج خودمان دانسته و واکنشی سازنده، خلاق، فعال و مسئولانه نسبت به آن میدهیم؟
✅ دانشگاهیان دوگونه مسئولیت را میتوانند پذیرا شوند:
🔻۱) در مقام شهروند میتوانند مانند دیگر شهروندان رنجهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و زیست محیطی را پاسخگو باشند.
🔻۲) در مقام انسان دانشگاهی می توانند خود را مسئول "رنج ناآگاهی و جهل اجتماعی و سیاسی" مردم بدانند و برای کاهش یا زدودن آن بکوشند.
🔻مسئولیت دوم، سختتر ، پیچیدهتر و پر مخاطرهتر است، چه، نیازمند مواجههٔ انتقادی با خود، جامعه و دانش است. این نظریه رونالد بارنت است.
✅ رونالد بارنت، از شارحان آموزش عالی در کتاب "آموزش عالی بهمنزلهٔ حرفه انتقادی" (Higher Education as a Critical Business) مینويسد رسالت اصلی دانشگاهیان در هر رشتهای، اعم از پزشکی، مهندسی و علوم انسانی و اجتماعی نقد و نقادی است.
🔻استدلال بارنت این است که از طریق نقد است که ما توان تشخیص مسائل در جامعه را پیدا میکنیم و این راهبردِ نقد و نقادی است که گفتوگو را در دانشگاه و جامعه شکل میدهد و امکان تکوین و توسعه زبان دانشگاهی و زبان علم را فراهم میکند.
🔻از دیدگاه
#بارنت حرفه دانشگاهی در تمام رشتهها با مفهوم نقد هویت پیدا میکند. فرد دانشگاهی، در هر رشتهای، اگر بدون سویه انتقادی باشد، نمیتواند در چارچوب حرفهٔ عالیِ آموزش عالی ایفای نقش کند. البته دانشگاهیان میتوانند افرادی ماهر و متخصص بوده و خدماتی ارائه کنند. این مهارت، تخصص یا فناوری، میتواند بیرون از دانشگاه هم بهدستآید، مثلا فرد میتواند تکنولوژیست شود و خدمات فناورانه ارائه کند.
🔻این ارائه خدمات و مهارتهای تخصصی، ارتباط ماهوی با "وجه عالی" آموزش عالی ندارند. چیزی که آموزش عالی را "عالی" میکند و آن را به پیش میبرد تکنولوژی نیست، بل گسترش نقد و نقادی و فرهنگ انتقادی در آموزش و پژوهش است.
🔻 در حوزه آموزش نقد یعنی "آموزش و پرورش تفکر انتقادی و مستقل". یعنی دانشجویان بیاموزند چطور در برابر گزارههایی که میشنوند و میخوانند و دانشی که به آنها عرضه میشود و با آن مواجهه پیدا میکنند، قدرت تجزیه و تحلیل پیدا کنند و درعینحال تفکر مستقل داشته باشند، یعنی بکوشند خودشان به عنوان فردی مستقل، دیدگاه و چشمانداز خود را خلق و ابداع کنند.
✅ آموزش تفکر انتقادی و تفکر مستقل رسالت استادان و دانشگاه است.
🔻در حوزه پژوهش هم همین است، یعنی کشف حقیقت و جستجو و پرسشگری، که چیزی نیست جر نقادی کردن. پژوهش یعنی مواجهه با آرای موجود و تلاش برای این که ببینیم چه نقدی به آرای موجود بهلحاظ معرفتشناختی وارد است و برای پیشبردن مرزهای دانش بکوشیم.
🔻از دیدگاه بارنت ما نسبت به جامعه هم رسالت و وظیفهٔ نقد و نقادی را داریم. این که جامعه را چگونه بفهمیم و چه تصویری از جامعه ارائه کنیم، وظیفه استادان است. تصویر هایی که رسانه ها یا مردم در گفتوگوهای عادی شان از جامعه و واقعیتهای اجتماعی و طبیعی خلق میکنند، لزوما عالمانه و واقعبینانه نیستند. این تصویرها را معمولا سیاستها، ایدئولوژیها، حکومتها، احزاب و فعالان سیاسی ابداع و ترویج میکنند.
🔻رسالت دانشگاه به عنوان نهاد مستقل، به قول دریدا، "کارخانه دلیل آوردن"، این است که تصاویر موجود را پشتسر بگذارد و تصویر دیگری بر پایه متدولوژی و معرفت شناسی و دستگاههای علمی از جامعه ارائه کند و موقعیت تاریخی و اجتماعی جامعه را فهم پذیر سازد.
این کار یعنی "نقد جامعه" و "نقد دانش". این دو وقتی کامل میشود که با "نقد خود" همراه باشد. نقدِ خود، یعنی انسانهای دانشگاهی به بازاندیشی درباره پیشفرضها و مفروضات ذهنی، ایدئولوژیک، اخلاقی و سیاسیشان بپردازند و دائما وجود خودشان را پالایش کنند.
✅ اگر در یک چشم انداز ایدهآل انسان دانشگاهی و نهاد دانشگاه را بخواهیم بر پایه مفهوم نقد فهم کنیم، آنوقت با این پرسش روبهرو هستیم که دانشگاه با کمک نقد یا با راهبرد نقد به کدام رنجهای جامعه میتواند بپردازد.
#دکتر_نعمتالله_فاضلی١۴٠٢.٠٧.٠٩
@ketabeabii