#خاطرات_خط_خطی#دل_نوشته_های_یک_روانپزشک#سوء_استفاده_از_کودکان#درس_با_ترس#حفظ_شعر_با_شکنجهاسم خرداد که می آید ناخودآگاه مو بر تن دانش آموزان و والدین سیخ می شود، زلف خرداد با امتحانات پایان سال گره خورده است، خرداد یعنی شب نخوابی، یعنی ترس، یعنی اضطراب دانش آموزان و والدین دانش آموزان.
چند روزی است که دخترم حال و روز خوبی ندارد، عصبانی است و کم حوصله؛
می پرسم دخترم چرا بی حوصله ای؟ با بی حالی میگه باباجون امتحان دارم، یه امتحان سخت!!
من با یادآوری امتحانات سخت خودم، بهش میگم حتما منظورت از سخت فیزیک یا ریاضی و یا شیمیه دیگه.
باخنده ای تلخ جواب میده،باباجون کاش اینا بودن!!
فردا امتحان ادبیات فارسی دارم!! بد ترين درس!
کم مانده است که از تعجب شاخ در بیاورم!! میگم فارسی؟ بدترین درس؟!
و من که درس فارسی برایم محبوبترین درس بوده و خاطرات خیلی خوبی از آن و از شعرهای حافظ، سعدی و مولانا دارم، کمی دلگیر کننده است که دخترم چنین حسی به ادبیات پيدا کرده است.
دخترم وقتى تعجب وناراحتی مرا می بیند، می گوید: آخه بابا اگه شما هم مجبور باشی به خاطر دو نمره،سه صفحه
شعر سپید را
حفظ و از برکنی، همین حس به تو دست می داد. تازه اکثر دوستام با بدوبیراه گفتن به شاعر، شعرش را به خاطر دو نمره،
حفظ می کنند.
میگویم کدام
شعر؟ از کدام شاعر ؟ میگوید
شعر، ای وطن ، از دفتر
شعر "ازآسمان سبز" سلمان هراتی.
و من وقتى
شعر سه صفحه ای مرحوم سلمان را می بینم به دخترم حق می دهم که ناراحت و حتی عصبانی باشد. من اکثر شعرهای سلمان را خوانده ام و افسوس می خورم معلم گرامی ادبیات دخترم با بی سلیقگی هر چه تمامتر از بین این همه
شعر ناب سلمان، این
شعر را انتخاب کرده است، به قول معروف از بين پیامبران جرجیس را، و مطمئنم اگر خود مرحوم سلمان میخواست این
شعر را بخواند حتما از روی متن میخواند و هرگز راضی نمیشد که این بچه های معصوم بابت
حفظ شعرش از هر چه درس فارسی و ادبیات و
شعر متنفر و زده شوند. بلایی که نظام غلط آموزش و پرورش حافظه محور و نمره پرور ما بر سر کودکان ما می آورد، هیچ تهاجم فرهنگی نخواهد آورد. وقتی مدارس پر مدعایی که ادعایشان تا عرش اعلا است و سالیانه به اندازه دو برابر حقوق ساليانه یک کارگر از والدین این بچه ها پول دریافت میکنند و مدعی هستند که به روش مونتسوری و یا به روش آخرین متدهای آموزشی کشورهای پیشرفته اروپایی مثل فنلاند ، آموزش می دهند اما در مرحله عمل همان سبک چند ده سال قبل حافظه محوری را پیاده میکنند.
و زمانی که دانش آموز ى نمیتواند در مدت زمان محدودی اين همه اطلاعات را
حفظ کند و احیانا چند نفر از دوستانش توانسته اند، به IQ و حافظه کم خود لعنت میفرستد و این خود حاصل و خروجی ای جز دلزدگی از هر چه درس و
شعر و ادبیات این مرزوبوم به بار نخواهدداشت و حاصلی جز یاس و ناامیدی، احساس حقارت و کاهش اعتماد به نفس دانش آموزان را درپی نخواهد داشت؛ که دیگران میتوانند و من نمیتوانم، من به خوبی دیگران نیستم، من توانایی یادگیری مثل ديگران را ندارم، مغز من برای درس و آموزش آفريده نشده است.
و متاسفانه به ضرس قاطع میتوان ادعا کرد که در اکثر مدارس همین شیوه آموزش حکمفرماست. مثلا در مدارس تیزهوشان که متولی اش خود آموزش و پرورش است، دبیر محترم ادبیات به خاطر نمره۲۰، دانش آموزانش را وامی دارد که قصیده مطول و بسیارسخت و سنگین"خاقانی شروانی" را که بیش از چهل بيت است و با مطلع زیر شروع می شود
حفظ کنند:
هان ای دل عبرت بين از دیده عبر کن هان
ایوان مدائن را آئينه عبرت دان
و امسال که از پسرم می پرسم بابا جان راستی از
شعر سال قبل که کامل
حفظ کردی، چند بیت
حفظ هستی؟ میگوید بابا دست به دلم نگذار که مخم سوراخ شد تا حفظش کنم ولی بزور بيت اولش بیاᐸم مانده است. تازه آقا معلم هم به وعده اش، عمل نكرد و روز امتحان اصلآ نيامد که بپرسد و یا نمره ای در كار باشد، یعنی به قول معروف "هم پیازهارا خوردیم وهم کتک هارا".
و تنها چیزی که آموزش داده می شود ریاکاری، دروغ وسرکار بودن دانش آموزان معصوم ماست ونمی دانم این آقای معلم یا خانم معلم محترم خودشان چند بیت از این اشعار را می توانند
حفظ کنند؟ واین خود یکی از مصادیق بارز کودک آزاری است ،البته از نوع کودک آزاری آموزشی.
بقول دکتر شریعتی، برای تخریب و کوبیدن یک حقیقت، لازم نیست که خیلی خوب به آن حمله کنید، فقط کافیست از آن بد دفاع کنید.
در پی نوشت اشعار را آورده ام تا خودتان قضاوت کنید که سیستم آموزشی ما نخبه کش است یا نخبه پرور.
#دکتر_مجتبی_امین_زاده_روانپزشک.
@dr_mojtabaaminzadeh@ketabeabii