"یک وقتی زندگینامهٔ
#سقراط به قلم کارل
#یاسپرس را میخواندم که دوست فقیدم محمدحسن
#لطفی ترجمه کردهبود، درحاشیهٔ آن نوشتم چقدر داستان این دو
#پیر_افسونگر با هم شباهت دارد. گذشته از مانندگی هایی در رفتار و گفتار
#شمس و سقراط، این نیز هست که اگر سقراط نبود
#افلاطون هم نبود و اگر
افلاطون نبود ما سقراط را بدینگونه که اکنون میشناسیم، نمیشناختیم. بعدها دیدم که مرحوم
#نیکلسون مترجم و شارح نامی
#مثنوی به زبان انگلیسی نیز، که حقٱ باید او را پیش کسوت
#مولاناپژوهی در عصر جدید خواند، به این شباهت برخورده و آن را متذکر شدهاست. این شباهت اما از یک حدی فراتر نمیرود. زیرا
افلاطون که به سقراط رسید جوانی بود در آغاز راه و حال آنکه شمس وقتی مولانا را دریافت، مولانا نام و نشانی داشت، شاگردان و مریدان داشت، مفتی شهر بود، صاحب محراب و منبر و مدرسه بود. چنانکه خود گوید:
زاهد کشوری بدم، صاحب منبری بدم
کرد قضا دلِ مرا، عاشق و کف زنان تو... "
#باغ_سبز#محمدعلی_موحد@ketabeabii