از نامه
#ویدا_ربانی خبرنگار زندانی در حمایت از
#پخشان_عزیزی،
#نسیم_سیمیاری و
#وریشه_مرادی:
در آن لحظاتی که باتون ها با ضربات پیاپی فرود می آیند، گلولهها پوست تن را میشکافد یا از فاصلهای نزدیک حباب چشمی را میترکانند، در آن لحظهای که زیر پوتین لگدمال میشويم و... در آن لحظات چه هستیم؟ بشر دارای حق و مسئولیت و شان انسانی یا تکهای پوست و گوشت و استخوان رهاشده؟ در دادگاهها ولی ما همواره شهروندانی هستیم که باید پاسخگوی اعمال خود باشیم.
در شرایط استثنایی که مدام خود را به نرم و قاعده بدل میکند، در رویارویی بدنها، در تقابل با آن مامور دارای اقتدار ما به حیات صرف و به هیچ بدل میشویم. حقوق ما به سادگی به تعلیق درمیآيد، آماج خشونت میشويم و دوباره آن تن بیحقشده در کالبد شهروندی چپانده میشود، برای اینکه حضور در دادگاه مختص شهروندان است، چراکه پرندهای بیحق و مسئولیت را نمیتوان به دادگاه برد.
پخشان عزیزی، همبندی من، حکم اعدام گرفته است و دو همبندی دیگرم
نسیم سیمیاری و وریشه مرادی در خطر حکم اعدام هستند. آنها شهروند شدهاند و باید قانون بر آنها اعمال شود. پخشان در همان «وضعیت استثنایی» که به آن اشاره کردم، آن وضعیتی که خود را به نرم و قاعده تبدیل کرده برای چند ماه به روایت خودش در نامهای که از او منتشر شده، مورد شکنجه و آزار قرار گرفته است. وقتی سر پخشان به دیوار کوبیده میشد، پخشان حیات صرف بود و قانون از او دفاع نمیکرد، اما همان اقتدار قانونی امروز او را به عنوان شهروند شناسایی میکند و مستحق اعدام میداند.
نسیم سیمیاری همین وضعیت دوگانه را زندگی میکند. او چندماه را در خانه امن سپاه گذرانده در ناکجایی و در بیپناهی، در رهاشدگی از حقوق قانونی. مانند همان انسان لعنتشدهای که قانونی از او حمایت نمیکند و همان انسان مقدسی که تنها حافظ جان او خداست. ما ساعتهای طولانی را با
نسیم در هواخوری زندان گذراندهایم و هریک از بازداشتها و بازجوییهایمان حرف زدهایم.
نسیم گاهی تنها اشارههای کوچکی به آنچه در آن چند ماه بر سرش آوردهاند، میکرد. من لابهلای خندهها و حرفهای پراکنده شنیدم که
نسیم زیر فشار برای اعتراف از شدت درد و ضعف از هوش میرفته است.
نسیم آن چند ماهی که در بازداشت بود هیچ حقی نداشت،
نسیم در آن چندماه حیات صرف بود، حیات بدون شان و منزلت و حقوق انسانی.
#نه_به_اعدام#زن_زندگی_آزادی #ژن_ژیان_ئازادی#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد https://t.center/kanla57