kurdish women against ♀️♂️gender discrmination✌

#نزهت_بادی
Канал
Политика
Социальные сети
Новости и СМИ
Религия и духовность
КурдскийРеспублика КореяРеспублика Корея
Логотип телеграм канала kurdish women against ♀️♂️gender discrmination✌
@kanla57Продвигать
230
подписчиков
8,98 тыс.
фото
6,73 тыс.
видео
11,4 тыс.
ссылок
ما صدای تمامی زنانی هستیم که نام و نشانی داشتند و از سوی پدر، برادر و همسر مرد، متاثر از فرهنگ و قوانین متحجرانه و مرد سالارانه اسلامی حاکم، تحت عنوان "ناموس" به قتل رسیدند.
kurdish women against ♀️♂️gender discrmination
Photo
در آغاز، زن خودش را اینگونه معرفی می‌کند: اسم من اسپرانزا است و همسر یک معدنچی هستم. به همین دلیل وقتی اتحادیه کارگران معدن به دنبال بهبود اوضاع معدنچی‌هاست، اسپرانزا از شوهرش می‌خواهد تا لوله‌کشی آب گرم را هم پیگیری کنند. شوهرش می گوید «فعلا مطالبات مهم‌تری وجود دارد. این چیرها را بذار بر عهده مردها.» اسپرانزا و زنان دیگر نیز پیگیری حقوقشان را بر عهده مردها می‌گذارند و روزی پنج بار هیزم می‌شکنند تا بتوانند به سختی آب گرم برای شستن لباس‌ها فراهم کنند. مردها اعتصاب می‌کنند اما به زندان می‌افتند و کاری از پیش نمی‌برند. نه برای خودشان و نه برای زنان. تا اینکه زنان تصمیم می‌گیرند خودشان تحصن کنند. اسپرانزا از شوهرش می‌ترسد اما زنهای همسایه به او می‌گویند «اگر یکی از زنها برود، همه باید بروند.» پس اسپرانزا و زنهای دیگر دست به اعتصاب می‌زنند. اما مشکل زنان فقط رئیسان معدن نیست، بلکه شوهرانشان است که حاضر نیستند از زنان و حقوقشان حمایت کنند. شوهر اسپرانزا به او می‌گوید «اگه فکر کردی من توی خونه می‌مونم و بچه‌ها را نگه می‌دارم، زده به سرت.» اما زنان تسلیم نمی‌شوند و بچه‌هایشان را نیز با خود به تحصن می‌برند. حتی وقتی به زندان می‌افتند، ماموران زندان را مجبور می‌کنند تا برای بچه‌ها شیرخشک بیاورند. زنان روزهای طولانی دست در دست هم در میدان شهر می‌چرخند و شعار می‌دهند و شوهران در خانه برای شستن لباسها هیزم می‌شکنند و تازه آنجاست که اولویت‌ها برای مردان فرق می‌کند. همان مردانی که ساعتها در جلساتشان درباره عدالت بحث می‌کردند و خواسته‌های زنان را پیش‌پاافتاده می‌دانستند، حالا به درک متفاوتی از نیازها و مطالبات جمعی می‌رسند. درنهایت آنچه حاصل می‌شود، فقط لوله‌کشی آب گرم و بهداشت و ایمنی در معدن نیست. بلکه زنان به آگاهی و قدرتی می‌رسند که دیگر به اطاعت و سکوت و حقارت در برابر شوهرانشان تن نمی‌دهند. اسپرانزا رو به شوهرش می‌گوید «باید بدانی بدون من هرگز پیروز نمی‌شی، نه در اعتصاب و نه در هیچ چیز دیگری.» شوهرش و مردان دیگر نیز می‌آموزند که بردگی و استثمار فقط بردگی مزدی نیست که رئیسان معدن به مردان تحمیل کردند، بلکه می‌تواند بردگی خانگی هم باشد که شوهران به زنان تحمیل می‌کنند. در انتها نام زن هنوز اسپرانزاست اما دیگر زن یک معدنچی نیست و برای خودش هویت متمایزی کسب کرده و دستاورد بزرگی به دست آورده که دیگر هیچکس نمی‌تواند از او بگیرد. چیزی که می‌تواند برای بچه‌هایش به جا بگذارد: برابری #فیلم #نمک_زمین #هربرت_بیبرمن #۱۹۵۴ #زنان_کارگر #زنان_خانه‌دار

🖍 #نزهت_بادی
#فیلم
#هنر
#سینما_زنان
https://t.center/kanla57
درباره فیلم "یک روز به‌خصوص" و زنان خانه‌دار

آنتونیتا یکی از همان انبوه زنان خانه‌داری است که سالهاست روزهایش در شستن ملافه‌ها و پختن غذا و رسیدگی به شوهر و بچه‌هایش می‌گذرد و هیچ خلوت شخصی برای خودش ندارد. او هم به همان بلایی دچار شده است که گریبان اغلب زنان متأهل خانه‌دار را می‌گیرد: اینکه خودشان و رویاهایشان را از یاد می‌برند و فکر می‌کنند از ابتدا زنی با پیش‌بند در آشپزخانه بوده‌اند و قرار نیست چیز دیگری از زندگی بخواهند. به همین دلیل در روز تاریخی دیدار موسولینی و هیتلر که همه اهالی محله و خانواده‌اش بیرون می‌روند، او در خانه می‌ماند اما هیچ برنامه‌ای برای اوقات فراغتش ندارد و نمی‌داند چطور از آزادی و تنهایی‌اش لذت ببرد.

آنچه آن روز را برای او به‌خصوص می‌کند، دیدار اتفاقی و گذرا با مرد همسایه است که بر خلاف بقیه، تفکرات ضدفاشیستی دارد و همین خلاف‌آمد جمع بودن، او را برای زن متمایز می‌کند. مرد، او را در همه آن وظایف تکراری و فرساینده همراهی می‌کند و آن را به صورت یک کار دونفره درمی‌آورد که برای هر دو لذت‌بخش باشد. حتی اگر جمع کردن ملافه‌ها یا درست کردن قهوه باشد. شوهر آنتونیتا مثل بسیاری از مردان تنها انتظاری که از آنتونیتا به عنوان یک زن دارد، این است که یک کدبانو باشد. دلیلی که رابطه عمیقی میان آنتونیتا و گابریل شکل می‌گیرد، این است که در ارتباط با او دیگر به یک زن خانه‌دار تقلیل نمی‌یابد و هویتش به نقش او در قالب همسر و مادر خلاصه نمی‌شود و برای اولین بار خودش را خارج از چارچوب وظایف و تعهدات زن خانه‌دار می‌بیند و می‌تواند استعداد و علاقه سرکوب شده‌اش را بروز دهد.

غروب که می‌رسد، آن روز به‌خصوص تمام می‌شود و با دستگیری گابریل انگار آنتونیتا هم دوباره به تبعید دائمی‌اش در آشپزخانه بازمی‌گردد و به کارهای خانه‌اش مشغول می‌شود. با این تفاوت که حالا او بعد از اینکه همه امور خانه‌داری‌اش را انجام می‌دهد، روبروی پنجره بسته خانه مرد می‌نشیند و کتابی را که گابریل به او داده، می‌خواند و می‌کوشد از دل روند طاقت‌فرسای خانه‌داری لحظاتی را به خودش اختصاص دهد و به کار مورد علاقه‌اش بپردازد. زنهایی که شب‌ها آنقدر مرتب کردن آشپزخانه‌شان را طول می‌دهند تا همسر و بچه‌هایشان به خواب بروند تا به خلوت خود پناه ببرند، زنهای تنهایی‌اند که هیچ کس متوجه مرگ تدریجی و خاموش آنها در طول پروسه جانکاه خانه‌داری نمی‌شوند.

A specail day

#فیلم_زنان
#یک_روز_بخصوص #اتوره_اسکولا #محصول_۱۹۷۷
#زنان_خانه_دار

#نزهت_بادی
https://t.center/kanla57
#اول_ماه_مه_روز_جهانی_کارگر

نورما نماینده اتحادیه کارگران است و در شبی که او خسته و ناامید در حال تلفن زدن به کارگرها در جهت راضی کردن‌شان برای پیوستن به اتحادیه و اعتصاب است، شوهرش به او اعتراض می‌کند که چرا خانه را تمیز نمی‌کند، غذا نمی‌پزد، به بچه‌ها رسیدگی نمی‌کند و با هم رابطه جنسی ندارند. نورما با خشم از جا بلند می‌شود و قابلمه را روی گاز می‌گذارد و رخت‌ها را خیس می‌کند و به شوهرش می‌گوید می‌تواند او را به تختخواب ببرد و با این به سخره گرفتن وظایف زنانه، واکنشی عصیانگرانه علیه تصور جامعه از یک زن را نشان می‌دهد که خانه‌داری و عمل زناشویی را مقدم بر هر چیزی می‌داند. او حتی وقتی به عنوان فعال جنبش کارگری شناخته می‌شود، مدام از سوی مردها تحقیر می‌شود که جای اصلی‌اش در آشپزخانه و تختخواب است نه در جلسات و اعتصابات و تظاهرات. همواره به زنان القا می‌شود که نیازی نیست آنها جسور و آگاه و قدرتمند باشند و برای بهتر شدن وضعیتشان تلاش کنند. همین که زیبا، سکسی، کدبانو و مادر خوبی باشند، کافیست. از این رو دیگران نمی‌توانند بفهمند که چرا نورما، گوشه امن و آرام خانه‌اش را رها می‌کند و به تنهایی برای گرفتن حق خودش و کارگران در کارخانه مبارزه می‌کند، مورد توهین و تحقیر قرار می‌گیرد، کتک می‌خورد و به زندان می‌افتد. دلیلش ساده است: نورما از این انفعال تاریخی که به زنان تحمیل می‌شود و آنها را دنباله‌روی مردان می‌خواهد، خسته شده است. دیگر حاضر نیست در خانه منتظر بماند تا مردها معلوم کنند که اولویت خواسته‌های او و زنان دیگر چیست و شاید برای تغییر شرایط زنان هم کاری کنند. او می‌داند که از نظر مردها دسترسی آسان زنان به پدهای بهداشتی در کارخانه، موضوع بی‌ارزشی است که هیچ مردی از آن سخن نمی‌گوید. بسیاری از مسائل زنان از سوی مردان پیش‌پاافتاده تلقی می‌شود و هرگز در مبارزات و مطالبات مردان جایی ندارد. درواقع تا زمانی که مردها از دیدگاه خودشان به همه چیز می‌نگرند، قادر نخواهند بود دریابند که چرا تعدادی از زنان به خاطر برداشتن یک تکه پارچه از سرشان به زندان می‌افتند یا برای دیدن بازی فوتبال در ورزشگاه خودسوزی می‌کنند. نورما و زنان بسیاری همچون نسرین ستوده، نرگس محمدی، آتنا دائمی، سپیده قلیان، صبا کردافشاری، سهیلا حجاب، عالیه مطلب‌زاده و ... گوشه امن خانه‌شان را رها می‌کنند تا زنان هم صدایی برای سخن گفتن از خواسته‌هایشان داشته باشند. زنان شجاعی که ثابت می‌کنند هر یک از دغدغه‌های ظاهرا ساده و کوچک زنان، ارزش مبارزه دارد.
.
#norma_rae
.
#نورما_ری #مارتین_ریت #۱۹۷۹
#سالی_فیلد
#زنان_زندانی_سیاسی
🖍#نزهت_بادی

http://cahiersdufeminisme.com/زنان،-تازه-مبارزه-را-آغاز-کرده‌اند/

https://t.me/_/25893