📝 زنان کولبر: کار پرتلاطم، زندگیهای سوگناپذیر و مقاومت
✍ آسو جواهری
📍بهطور معمول در بیشتر پژوهشها و نوشتههایی که دربارهی کولبری انجام شده دو مشکل عمده به چشم میخورد. نخستین و برجستهترین مورد آن حذف
زنان از فرایند بررسی این پدیده است و دیگری پرداختن به کولبری و
کولبر همچون سوژهای اگزوتیک و تقلیل
کولبر به سوژهای صرفاً اقتصادی که در پی کسب «یک تکه نان» به کولبری روی آورده و فاقد هرگونه هویت سیاسی- اجتماعی و عاملیت است؛ درحالیکه این همهی واقعیت نیست. ضمن آنکه در بسیاری از کارهای انجام شده به کولبری غالبا آن را پدیدهای مختص به ایران میدانند. در حالیکه کولبری در همین شکل، حمل بار با بدن برای رساندنش به آن سوی مرز، در بسیاری از مرزهای جهان از ترکیه و مراکش تا نپال و پرو، شکلی از کار و زندگی مخاطرهآمیز جمعیت بسیاری از
زنان و مردان است. اگرچه این عمومیت، خاصبودگیهای این پدیده و سازوکارهای متفاوتی که آن را در مناطق مختلف تولید کردهاند، نفی نخواهد کرد.
▫️کولبری شکلی از کار سخت، پرمخاطره و در معرض احتمال بالای خشونت و مرگ است که در مرزها وجود دارد. کولبری «کولبهر» لفظ کردی برای نامیدن کار
زنان و مردانی است که در مرز بارها را بر روی پشت و دوش خود حمل میکنند. کولبران غالباً برای توصیف کاری که انجام میدهند میگویند «کول» میبریم. صفیه و
زنان ملیلیه را نیز در زبان محلی اسپانیایی پورتدور مینامند. البته آنها با نام توهینآمیز دیگری نیز میشناسند که این روزها کمتر استفاده میشود، به آنها »
زنان قاطر» ملیله میگویند. پورتدورها هر روز بارهای سنگینی را از مرز اسپانیا وارد مراکش میکنند. ملیله مرز و نقطهی ورودی مهمی برای انتقال کالا به شمال افریقاست. بارهایی که
زنان ملیله حمل میکنند شکلی از تجارت چمدانی است که در مرزها جریان دارد؛ یعنی بارهایی که بتوان آن را با خود حمل کرد و از عوارض گمرکی معاف هستند. وزن این بارها گاه تا 80 کیلو هم میرسد. بیشتر
زنان پورتدورا سرپرستهای خانوار هستند که یا از همسر خود جدا شده یا همسر خود را دست دادهاند و در جامعهی سنتی و اقتصاد ضعیف مراکش پیدا کردن کار برای آنها دشوار است. آنها دستمزدهای بسیار کمی، حدود 4 دلار برای هر سفر، دریافت میکنند. آنها گاه ناچارند برای کتک نخوردن و آسیب ندیدن از نگهبانان مرز به آنها رشوه بدهند. ارزش بالایی که از این فرایند نصیب مالکان بارها میشود و همچنین کمکی که به تأمین معیشت اقتصاد مردمان این منطقه میکند و بار مسئولیت بزرگی را از دوش دولت برمیدارد، باعث شده دولت مراکش نسبت به چنین روند غیرانسانی بی توجه باشد.
📍برای کولبران و پورتدورها، مرزها چیزی فراتر از مسیرها یا خطوط جغرافیایی برای جدایی بین مناطق هستند. در واقع، زندگی و کار در مرز و قوانین و شیوهی حضور دولت و مقامات مرزبانی، مرز را برای مرزنشینان و کسانی که در آنجا کار میکنند عینی و مجسم میکند. کولبران و پورتدورها نه فقط مرز را همچون فضایی اقتصادی، بلکه آن را از طریق خشونت دولتی، کشته شدن و مرگ و سایر اشکال پنهانتر خشونت نیز تجربه میکنند. در مرز فقط بدن
زنان و مردان
کولبر برای کسب سود مورد بهرهبرداری قرار نمیگیرد بلکه با اعمال خشونت علیه این بدنها زندگی و مرگ آنها هرچه بیشتر تحت کنترل قدرت درمیآید و خشونت عادیسازی میشود.
▫️با مشاهدهی زندگی
زنان کولبر بهوضوح میبینیم که چگونه هویت جنسیتی، ملیتی و پایگاه طبقاتیشان آنها را در رستهی ناشهروندان و زندگیهای بیاهمیت فرض شده، جای داده است. زندگیهایی که به حکم «قانون رسمی» محدود شده، امکانهای مادی در دسترسشان حذف شده و در واقع، پیشاپیش به دلیل همهی این ستمها در معرض تخریب، خشونت و وضعیت رها شده قرار گرفتهاند.[15] سوژههایی که زندگی و مرگ آنها، دستکم برای «دیگران» نامرئی است، همان که به بیان باتلر (2012) اگر زندگیشان را از دست بدهند، خم به ابروی کسی نخواهد افتاد و هیچکس به سوگ آنها نخواهد نشست؛ سوگناپذیران. رفتاری که با انواع تمهیدات قانونی و تعلیق علیه کولبران میشود، همگی تصور زندگیهای رها شدهای را خلق میکنند که مرگ به سوی آنها نشانه رفته است.
#زنان_کولبر📑
ادامه مطلب🔺🔺https://t.center/kanla57