خاطره ای از تنها زن زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد، زینب جلالیان به روایت نرگس محمدی...
امروز شنبه ۶ فروردینماه ۱۴۰۱؛
#نرگس_محمدی، مدافع
حقوق بشر و زندانی سیاسی که هماکنون در مرخصی بهسر میبرد، در صفحه شخصی خود در مورد زینب جلالیان زندانی محکوم به حبس ابد نوشت: چهره اش را هنوز به خاطر دارم. چشمانش پرنفوذ بود، اراده ای آهنین داشت ، حرف زدنش دقیق و شمرده بود و زندان را به معنای واقعی هیچ می انگاشت.
نرگس محمدی، در صفحه شخصی خود در بخشی از نوشته خود در مورد
#زینب_جلالیان نوشته است؛ زینب به دلیل شکنجه های هولناک جسمی و روانی بیماری هایی دارد که شکنجه گران برای اعمال فشار بیشتر او را از حق درمان محروم کرده اند. او در زندانهایی نگهداری می شود که فاقد امکانات بهداشتی است و نیاز به درمان فوری دارد.
متن کامل نوشتههای نرگس محمدی در ادامه میآید:
"چهره اش را هنوز به خاطر دارم . چشمانش پرنفوذ بود، اراده ای آهنین داشت، حرف زدنش دقیق و شمرده بود و زندان را به معنای واقعی هیچ می انگاشت. از مواجهه دادنش با پدر و مادرش برایم گفت. از شکنجه های هولناک حبس در سلول انفرادی گفت.
زینب می گفت سلول من منفذی به بیرون نداشت، بعد از ماهها حساب روز و شب از دستم رفت. یک بار تصور می کردم شب است، دندانهایم را شستم تا بخوابم، زندانبان در را باز کرد، گفت بیا بیرون. گفتم میخوام بخوابم. گفت بیا. از راهرو رد شدم در را باز کردم، آفتاب وسط آسمان بود.
همین چند جمله برای من کافی بود تا بفهمم شکنجه سفید یعنی چه؟ به اراده اش غبطه می خوردم و با احترامی که از تمام وجودم بر می خاست ، نگاهش می کردم .عمر این همسلولی بودن کوتاه بود و دیگر ندیدمش. فایل صوتی اخیر را شنیدم.
زینب به دلیل شکنجه های هولناک جسمی و روانی بیماری هایی دارد که شکنجه گران برای اعمال فشار بیشتر او را از حق درمان محروم کرده اند. او در زندانهایی نگهداری می شود که فاقد امکانات بهداشتی است و نیاز به درمان فوری دارد.
نرگس محمدی/ شنبه ۶ فروردینماه ۱۴۰۱"
"زینب جلالیان" متولد سال ۱۳۶۱ در "روستای دیم قشلاق از توابع شهرستان ماکو" واقع در استان آذربایجانغربی، اسفندماه ۱۳۸۶ در کرمانشاه بازداشت شد. وی پس از ماهها شکنجه جهت اخذ اعترافات اجباری و نگهداری در سلولهای انفرادی اداره اطلاعات این شهر، در سال ۱۳۸۸ در بیدادگاه انقلاب حکومت فاشیستی اسلامی ایران به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی و محاربه" از طریق عضویت در یکی از احزاب اپوزیسیون کُرد به اعدام محکوم شد. محکومیت این زندانی سیاسی پس از تأیید در بیدادگاه تجدیدنظر رژیم در سال ۱۳۹۰ با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شد. زینب جلالیان، از سال ۱۳۸۶ در زندان به سر میبرد و سنگینترین حکم محکومیت (حبس ابد) را در میان زندانیان سیاسی زن دارد.
این زندانی سیاسی پس از آن به زندان خوی در استان آذربایجانغربی انتقال یافت، وی بارها به زندانهای مختلف تبعید شده و هم اکنون بهعنوان یک زندانی سیاسی تبعیدی، در زندان یزد دوران محکومیتش را میگذراند.
زینب جلالیان در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ به دلایل نامشخصی از زندان خوی خارج و نهایتا در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ به بند قرنطینه زندان قرچک ورامین منتقل و مجددا در تاریخ ۵ تیر ۹۹ از زندان قرچک ورامین به زندان کرمان تبعید شد. زینب جلالیان پس از ۳ ماه نگهداری در اتاق کوچکی در قرنطینه زندان کرمان به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل شد. دستگاه فاسد قضایی رژیم این زندانی سیاسی را نهایتا در آبان ماه ۱۳۹۹ در چهارمین انتقال خود به زندان یزد تبعید کرد.
"زینب جلالیان" با وجود مشکلات پزشکی همچون "ناخونک چشم، عوارض روده، ناراحتی کلیه، بیماری زمینهای آسم" که موجب اختلال در غذا خوردن وی شده، از رسیدگی پزشکی و انتقال به مراکز درمانی خارج از زندان محروم است. وی طی سالهای اخیر بارها درخواست اعزام به بیمارستان و انجام آزمایشات پزشکی داده که با مخالفت جلادان دستگاه آدمکشی رژیم ویرانگر انسانیت در زندان مواجه شده است.
زینب جلالیان در خرداد ۹۷ با ارسال نامهای از داخل زندان خوی گفته بود؛"من به عنوان یک زندانی سیاسی از هیچ حق و حقوقی برخوردار نیستم و همیشه با دردهایم کنار آمدهام مثل مادری که کودک ناآرامش را با لالاهایش آرام کرده با دردهایم کنار آمدهام. چون به خوبی میدانستم اگر تقاضای درمان کنم مثل الان جوابی نخواهم گرفت."
#IranProtests #FreePoliticalPrisoners #RaisiTerrorist #humanrights #زندان #شکنجه #اعدام #تیرباران #اعتراف_اجباری #زندانی_سیاسی #حقوق_بشر #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد