kurdish women against ♀️♂️gender discrmination✌

#اعتراف_اجباری
Канал
Политика
Социальные сети
Новости и СМИ
Религия и духовность
КурдскийРеспублика КореяРеспублика Корея
Логотип телеграм канала kurdish women against ♀️♂️gender discrmination✌
@kanla57Продвигать
230
подписчиков
8,98 тыс.
фото
6,73 тыс.
видео
11,4 тыс.
ссылок
ما صدای تمامی زنانی هستیم که نام و نشانی داشتند و از سوی پدر، برادر و همسر مرد، متاثر از فرهنگ و قوانین متحجرانه و مرد سالارانه اسلامی حاکم، تحت عنوان "ناموس" به قتل رسیدند.
🔶وادارکردن زنان بازداشتی به دلیل حجاب اجباری به اعتراف اجباری در شبکه‌های اجتماعی

در میانه خیزش سراسری، نهادهای امنیتی نوعی جدید از اعترافات اجباری را با سناریویی تکراری بدعت شد؛ به نام اعتراف در شبکه‌های اجتماعی، که به منظور ایجاد ترس و هراس بود، به عبارت دیگر، به فعالان سیاسی پس از آزادی می‌گفتند همان اعترافات اجباری را که هنگام بازداشت زیر فشار و شکنجه بیان کرده‌اید در شبکه‌های اجتماعی خود نیز تکرار می‌کنید تا به این صورت افکارعمومی را متقاعد کنید که افراد بدون فشار و شکنجه هم همان نظراتی را دارند که در اعترافات بیان کرده‌اند.

حال با راه‌اندازی طرح نور و راه‌یافتن گشت ارشاد در خیابان‌ها به گزارش دادبان مشاهده می‌شود که به زنان بازداشت‌شده توسط ماموران گشت گفته می‌شود پس از آزادی در حساب کاربری خود اظهار پشیمانی کرده و به عبارتی اعتراف اجباری کنند.

اخذ چنین اعترافات اجباری با این هدف صورت می‌گیرد تا به این صورت جنبش زنان آزادی‌خواه را در خیابان‌ها علیه حجاب اجباری خاموش کنند و ایجاد رعب و وحشت کنند.

#اعتراف_اجباری
#گشت_ارشاد
#حجاب_اجباری
https://t.center/kanla57
پس از گذشت دو روز٬ هویت قربانی ۱۶ ساله حجاب اجباری مشخص شد. او «آرمیتا گراوند» از اهالی کرمانشاه است.

سازمان حقوق‌بشری «هه‌نگاو» ضمن اعلام این خبر تایید کرد که آرمیتا گراوند «در اثر ضرب‌‌وجرح ماموران ویژه حجاب اجباری در متروی تهران، به حالت کما رفته و در "بیمارستان فجر" نیرو هوایی تهران تحت تدابیر شدید امنیتی قرار دارد.»❗️

پیش‌تر «ایران‌وایر» خبر داده بود که این نوجوان با علایم «ضربه به سر» (هد تروما) و آثار آشکار ضرب‌وجرح به بیمارستان «فجر» نیروی هوایی در خیابان «پیروزی» منتقل شده و به گفته دو منبع آگاه، این دانش‌آموز در کما است.

از سوی دیگر خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، ویدیوهایی از والدین و یکی دیگر از بستگان آرمیتا، بدون ذکر نام و هویت این نوجوان، منتشر کرد.
 
در این ویدیو مادر آرمیتا با «لکنت زبان و بدون اطمینان» از افت فشار خون دخترش صحبت می‌کند. منابع ایران‌وایر روز گذشته از فشار بر خانواده و اضطراب آن‌ها خبر داده بودند. 

#زن_زندگی_آزادی
#پوشش_اختیاری
#حجاب_بان
#حجاب_اجباری
  #آرمیتا_گراوند #اعتراف_اجباری
https://t.center/kanla57
🔴 بایکوت خبری بلوچستان باید شکستە شود، شکنجە و تجاوز بە منظور اخذ اعتراف برای حکم اعدام در نتیجە تبعیض رسانه‌ای است.

دو برادر #بلوچ به نام‌های اسماعیل کوهکن ۱۹ ساله و بنیامین کوهکن ۱۶ساله، روز سیزدهم دی به همراه سه نفر از دوستانشان (محمد درویش نارویی ۲۱ساله، یاسین کبدانی ۱۷ساله و اسحاق ریگی ۲۳ساله) دستگیر می‌شوند و از آن زمان تا امروز در بازداشتگاه‌های سپاه تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی قرار دارند.

بنیامین که از همه کوچکتر بوده بیشتر از همه شکنجه شده که این شکنجه‌ها با #تجاوزات_جنسی همراه بوده است و همین باعث شده او به اتهامات ساختگی شلیک به خودروهای سرکوبگران بوده، #اعتراف_اجباری کند و حتی قتل یک شهروند عادی را نیز اجبارا به گردن گرفته است.

او الان در کانون اصلاح و تربیت زاهدان زندانیست و چند روز پیش با خوردن مایع دستشویی قصد خاتمه دادن به زندگی خود را داشته است.

این سرگذشت جوانان مظلوم بلوچ است که در سکوت خبری زیر شدیدترین فشارها و شکنجه‌ها یا از بین می‌روند و یا با اعتراف به کارهای نکرده حکم اعدام می‌گیرند.

#بلوچستان_تنها_نیست
تصویر شکنجه شده توماج، اوج حقارت ،پستی و درماندگی  جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی، فیلم اعتراف توماج را که به شدت شکنجه شده است، نشانه قدرت خود می‌پندارد!
و آن را برای ترساندن مردم و تضعیف روحیه انقلابیون و همچنین دادن روحیه به مزدوران‌اش، در سطح وسیعی تبلیغ می‌کند.
شکنجه و اعتراف‌گیری در زندان‌های جمهوری اسلامی از دهه شصت وجود داشته است و هدف‌اش از شکنجه و گرفتن اعتراف، تنها شکستن فرد نیست. جمهوری اسلامی با این کار شنیع و کثیف، می‌خواهد روحیه مردم را تضعیف کند و آنها را بترساند که از قیام دست بکشند و یا به آن نپیوندند.
شکنجه و اعتراف‌گیری، نه تنها نشانه قدرت جمهوری اسلامی نیست، که نشانه حقارت، ضعف، درماندگی، فرومایگی و ترس او است. مردم از اعتراف‌گیری اجباری جمهوری اسلامی آگاه هستند و نه تنها این اقدامات شنیع و ضدبشری، آنها را نمی‌ترساند، که باعث افزایش تنفر و کینه آنها نسبت به این رژیم سفاک می‌شود.
اعتراف توماج، از محبوبیت او در میان مردم نمی‌کاهد. او برای مردم، بویژه نسل جوان انقلابی، همان خواننده معترض انقلابی است.
رژیم با شکنجه و اعدام و کشتار و سرکوب جامعه، توانست چهل‌وسه سال حکومت کند. اما همه‌ی این سال‌ها، اینها در دل جامعه و مردم انبار و به خشمی عظیم برای سرنگونی آن تبدیل شد. آن زمان گذشت که مردم از این اقدامات سرکوبگرانه جمهوری اسلامی بترسند.
در تصویری که جمهوری اسلامی از اعتراف توماج به نمایش گذاشت، کاملا مشخص است که او را به ‌شدت شکنجه کرده‌اند. او را آنقدر شکنجه کرده‌اند که به حال خود نبود و به سختی قادر به نشستن و حرف زدن بود. پاهای او در فیلم نشان داده نمی‌شود که نشان از شکنجه کف پاهای وی با کابل دارد. او را به همین دلیل نیز، نتواستند روی صندلی بنشانند. دست‌های کثیف او نشان از این دارد که او را برروی زمین کشیده‌اند و حالت روحی او نشان می‌دهد که از زمان دستگیری‌اش، به شدت شکنجه شده و نگذاشته‌اند بخوابد.
برای جلوگیری از تکرار چنین اقدامات ضدانسانی، تنها چاره مردم، انقلاب است.
از : کانون زندانیان
#داعش_ما_شمایید
#اعتراف_اجباری_سناریو_سازی...دیگر اثر ندارد
#مرگ_بر_جمهوری_جنایت_اسلامی
#توماج_صالحی
#هنرمند_مردم
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

با پوزش ویدیو را اشتراک نمیکنیم
https://t.center/kanla57
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسئول خبرگزاری میزان توییت هه‌نگاو رو همراه با اعتراف اجباری سعدا خدیرزاده ریت زده و مدعی است سعدا از خودکشی خود خبر ندارد!
پخش قسمت‌هایی از #اعتراف_اجباری #سعدا_خدیرزاده که پیشتر هه‌نگاو نسبت به آن اطلاع رسانی کرده بود. هه‌نگاو قویا اخذ چنین اعترافات اجباری را محکوم و مکررا خواستار ملاقات یک کمیته پزشکی مستقل از صلیب سرخ یا سازمان پزشکان بدون مرز با #سعدا_خدیرزاده است.
هه‌نگاو تاکیید می‌کند که این اعتراف اجباری روز ۲۵ مرداد ماه انجام گرفته و ناصر عتباتی رئیس کل دادگستری ارومیه، داریوش بخشی رئیس زندان ارومیه و شخصی با فامیلی “بابکی” از اداره اطلاعات ارومیه در معیت تیم بازجویی، سعدا خدیرزاده را ناچار به اعتراف اجباری در مقابل دوربین کرده‌اند.
محمد فراهانی، سردبیر سایت میزان، سایت قوه قضاییه ایران در اینباره نوشته است: "
#سعدا_خدیرزاده از خبر خودکشی خودش هم اطلاع ندارد!"
همانطور که مشاهده می‌کنید در این ویدیو که ۲ روز قبل از اقدام به خودکشی سعدا خدیرزاده ضبط شده است، سعدا برخلاف ادعای این روزنامه‌نگار بازجو هیچ حرفی از خودکشی نمی‌زند!
https://t.center/kanla57
زخم شکنجه و اعترافات اجباری بیش از ۴۰ سال است که بر تن فعالان جنبش دمکراسی خواهی و عدالت طلبی میهن مان عمیقتر می شود
شکنجه دادن و گرفتن اعتراف اجباری فقط نشانه رذالت و بی رحمی ست
#اعتراف_اجباری #سپیده_رشنو https://t.center/kanla57
به گزارش«هه‌نگاو» یک سال از بازداشت غیرقانونی «گلاله مرادی» می‌گذرد و او همچنان در بند زنان زندان مرکزی ارومیه نگهداری می‌شود.
این زندانی که پس از کشته شدن یکی از نیروهای سپاه به نام «عثمان حاجی حسینی» که پدر زن پسر اوست بازداشت شده، در یک فایل صوتی که از درون زندان منتشر کرده، با تاکید بر «بی‌گناهی» خود گفته: تحت تهدید و شکنجه مجبور شده اعترافات اجباری پسر زیر سن خود را که علیه مادرش از او گرفته‌اند بپذیرد. خانم مرادی همچنین می‌گوید بعد از ۴۰ روز بازجویی و شکنجه از من اعتراف اجباری گرفته و آن را ضبط کردند.
گلاله مرادی فروردین ۱۴۰۰ به همراه فرزندان ۱۴ و ۲۱ ساله خود توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت شد.
او طی یک سال گذشته از حق اعزام به مرخصی و دسترسی به وکیل محروم بوده.
گلاله مرادی و دو فرزند او به دنبال کشته شدن یکی از کادرهای سپاه پاسداران به نام «عثمان حاجی‌حسینی» که بعدها گروهی موسوم به نام «عقاب‌های زاگرس »مسئولیت آن را بر عهده گرفت، بازداشت شدند.
#اعتراف_اجباری_گروگانگیری
#علیه_سرکوب
خاطره ای از تنها زن زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد، زینب جلالیان به روایت نرگس محمدی...

امروز شنبه ۶ فروردین‌ماه ۱۴۰۱؛ #نرگس_محمدی، مدافع حقوق بشر و زندانی سیاسی که هم‌اکنون در مرخصی به‌سر می‌برد، در صفحه شخصی خود در مورد زینب جلالیان زندانی محکوم به حبس ابد نوشت: چهره اش را هنوز به خاطر دارم. چشمانش پرنفوذ بود، اراده ای آهنین داشت ، حرف زدنش دقیق و شمرده بود و زندان را به معنای واقعی هیچ می انگاشت.

نرگس محمدی، در صفحه شخصی خود در بخشی از نوشته خود در مورد #زینب_جلالیان نوشته است؛ زینب به دلیل شکنجه های هولناک جسمی و روانی بیماری هایی دارد که شکنجه گران برای اعمال فشار بیشتر او را از حق درمان محروم کرده اند. او در زندانهایی نگهداری می شود که فاقد امکانات بهداشتی است و نیاز به درمان فوری دارد.

متن کامل نوشته‌های نرگس محمدی در ادامه می‌آید:

"چهره اش را هنوز به خاطر دارم . چشمانش پرنفوذ بود، اراده ای آهنین داشت، حرف زدنش دقیق و شمرده بود و زندان را به معنای واقعی هیچ می انگاشت. از مواجهه دادنش با پدر و مادرش برایم گفت. از شکنجه های هولناک حبس در سلول انفرادی گفت.

زینب می گفت سلول من منفذی به بیرون نداشت، بعد از ماه‌ها حساب روز و شب از دستم رفت. یک بار تصور می کردم شب است، دندان‌هایم را شستم تا بخوابم، زندانبان در را باز کرد، گفت بیا بیرون. گفتم می‌خوام بخوابم. گفت بیا. از راهرو رد شدم در را باز کردم، آفتاب وسط آسمان بود.

همین چند جمله برای من کافی بود تا بفهمم شکنجه سفید یعنی چه؟ به اراده اش غبطه می خوردم و با احترامی که از تمام وجودم بر می خاست ، نگاهش می کردم .عمر این همسلولی بودن کوتاه بود و دیگر ندیدمش. فایل صوتی اخیر را شنیدم.

زینب به دلیل شکنجه های هولناک جسمی و روانی بیماری هایی دارد که شکنجه گران برای اعمال فشار بیشتر او را از حق درمان محروم کرده اند. او در زندانهایی نگهداری می شود که فاقد امکانات بهداشتی است و نیاز به درمان فوری دارد.

نرگس محمدی/ شنبه ۶ فروردین‌ماه ۱۴۰۱"

"زینب جلالیان" متولد سال ۱۳۶۱ در "روستای دیم قشلاق از توابع شهرستان ماکو" واقع در استان آذربایجان‌غربی، اسفندماه ۱۳۸۶ در کرمانشاه بازداشت شد. وی پس از ماه‌ها شکنجه جهت اخذ اعترافات اجباری و نگهداری در سلول‌های انفرادی اداره اطلاعات این شهر، در سال ۱۳۸۸ در بیدادگاه انقلاب حکومت فاشیستی اسلامی ایران به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی و محاربه" از طریق عضویت در یکی از احزاب اپوزیسیون کُرد به اعدام محکوم شد. محکومیت این زندانی سیاسی پس از تأیید در بیدادگاه تجدیدنظر رژیم در سال ۱۳۹۰ با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شد. زینب جلالیان، از سال ۱۳۸۶ در زندان به سر می‌برد و سنگین‌ترین حکم محکومیت (حبس ابد) را در میان زندانیان سیاسی زن دارد.

این زندانی سیاسی پس از آن به زندان خوی در استان آذربایجان‌غربی انتقال یافت، وی بارها به زندان‌های مختلف تبعید شده و هم‌ اکنون به‌عنوان یک زندانی سیاسی تبعیدی، در زندان یزد دوران محکومیتش را می‌گذراند.

زینب جلالیان در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ به دلایل نامشخصی از زندان خوی خارج و نهایتا در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ به بند قرنطینه زندان قرچک ورامین منتقل و مجددا در تاریخ ۵ تیر ۹۹ از زندان قرچک ورامین به زندان کرمان تبعید شد. زینب جلالیان پس از ۳ ماه نگهداری در اتاق کوچکی در قرنطینه زندان کرمان به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل شد. دستگاه فاسد قضایی رژیم این زندانی سیاسی را نهایتا در آبان‌ ماه ۱۳۹۹ در چهارمین انتقال خود به زندان یزد تبعید کرد.

"زینب جلالیان" با وجود مشکلات پزشکی همچون "ناخونک چشم، عوارض روده، ناراحتی کلیه، بیماری زمینه‌ای آسم" که موجب اختلال در غذا خوردن وی شده، از رسیدگی پزشکی و انتقال به مراکز درمانی خارج از زندان محروم است. وی طی سال‌های اخیر بارها درخواست اعزام به بیمارستان و انجام آزمایشات پزشکی داده که با مخالفت جلادان دستگاه آدم‌کشی رژیم ویرانگر انسانیت در زندان مواجه شده است.

زینب جلالیان در خرداد ۹۷ با ارسال نامه‌ای از داخل زندان خوی گفته بود؛"من به عنوان یک زندانی سیاسی از هیچ حق و حقوقی برخوردار نیستم و همیشه با دردهایم کنار آمده‌ام مثل مادری که کودک ناآرامش را با لالاهایش آرام کرده با دردهایم کنار آمده‌ام. چون به خوبی می‌دانستم اگر تقاضای درمان کنم مثل الان جوابی نخواهم گرفت."

#IranProtests #FreePoliticalPrisoners #RaisiTerrorist #humanrights

#زندان #شکنجه #اعدام #تیرباران #اعتراف_اجباری #زندانی_سیاسی #حقوق_بشر

#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد