کاغذِ آتشزده
Канал
@kaghaze_atashzade
Продвигать
2,05 тыс.
подписчиков
406
фото
5
видео
46
ссылок
@Sattar_Asadi
زین دشت و در ندیدیم جایی که دل گشاید در بحرِ نظم شاید پیدا شود زمینی (بیدل دهلوی)
کاغذِ آتشزده
کاغذِ آتشزده
دایرهٔ جادویی
اثر:
#جان_ویلیام_واترهاوس
@kaghaze_atashzade
کاغذِ آتشزده
نخورند در گلستان گُل و لاله آب بیتو
به گلوی شیشهٔ می، نرود شراب بیتو
#سلیم_تهرانی
#کاروان_هند
کاغذِ آتشزده
ز من یک جان و از گیتی هزاران زخم جانفرسا
ز من یک آه و از دوران هزاران مرد رویینتن
جهان از مرد بیمعنی، یکی پیکر به بر دیبا
زمان از چشم بیپرتو، یکی زنگی به بر جوشن
#عارف_ایگی
#کاروان_هند
کاغذِ آتشزده
طلبْ عجز و تمنّا یأس و من از سادهلوحیها
ز دامان تو دست نارسای خویش میجویم
#بیدل
کاغذِ آتشزده
خانه تاریک، دلِ باغ و بیابان تاریک
بی تو هر کوچهٔ این شهرک ویران تاریک
بی تو دل معبد توفانزده را میماند
آستان ریخته، دَر سوخته، ایوان تاریک
#قهار_عاصی
کاغذِ آتشزده
طالع نگر که میرد ما را چراغ امّید
از روغنی که گردد روشن چراغ مردم
نیرنگ بین که ساقی از یک قرابه ریزد
خون در پیالهٔ ما، می در ایاغ مردم
#ملک_طیفور_انجدانی
تذکرهٔ
#ریاضالشعرا
جلد چهارم
کاغذِ آتشزده
کاغذِ آتشزده
Forwarded from
کاغذِ آتشزده
نیست آیینِ تواضع در بزرگان جهان
سخت ناراماند و سرکش این خران بیفسار!
#ناصرعلی_سرهندی
#تابلوی_نقاشی
اثر: Eduardo Zamacois y Zabala
@kaghaze_atashzade
کاغذِ آتشزده
″نیست در جیب دو عالم خونبهای یک سؤال″
همتم این نغمه بر گوش کریمان میزند
#صائب
کاغذِ آتشزده
صدف گرد یتیمی از رخ گوهر نمیشوید
ز بیم چشم روی طفل خود مادر نمیشوید
#صائب
کاغذِ آتشزده
Forwarded from
چشمی بر ماه
کاغذِ آتشزده
خرد آسوده از بزم محبت برنمیگردد
کسی از بیشهٔ شیران سلامت برنمیگردد
دم تیغ اجل را شاهراه عافیت داند
دل دیوانهٔ ما از شهادت برنمیگردد
#شوکت_بخارایی
کاغذِ آتشزده
از فغان زخمم لب خود را نمیبندد مگر
قاتل من تیغ را از اشک بلبل آب داد؟
#شوکت_بخارایی
کاغذِ آتشزده
کاغذِ آتشزده
در جهان آنکه ز ارباب هنر گردد نیست
بحر را قطرهٔ آبی که گهر گردد نیست
#شوکت_بخارایی
کاغذِ آتشزده
صفحه از سوز دلم
کاغذِ آتشزده
است
#شوکت_بخارایی
کاغذِ آتشزده
میگریزد آب از آن آتش که دارد خاک من
سیل برگردد ز دیواری که تصویر من است
#شوکت_بخارایی
کاغذِ آتشزده
هر جزو تنم را به هوایت پر و بالیست
سیمابم و بستن نتوان بال و پرم را
آن شوقِ طلب خواهم و آن مستیِ سرشار
کز هم نشناسم چو فلک پا و سرم را
چون شاخ فروتن نخورم طعنهٔ دشمن
پرباریَم از سنگ رهانَد ثمرم را
#تأثیر_تبریزی
کاغذِ آتشزده
حسن او نادیده شور عشق در سر داشتم
از عدم مانند گوهر دیدهی تر داشتم
#آزاد_بلگرامی
کاغذِ آتشزده
مشکل فتاده با یار، کارم چو صبح و خورشید
با او نمیتوان بود، بی او نمیتوان زیست
#نجیب_کاشانی
کاغذِ آتشزده
کاغذِ آتشزده
تاراجگر کُل بود بدمستیِ اجزاها
کهسار تهی گردید از شوخیِ میناها
وحدت نکند تشویش از بیش و کم کثرت
سرچشمه چه نم بازد از خشکیِ دریاها؟
#بیدل
کاغذِ آتشزده
اشکم از پیری به چشم تر پریشان شود
صبحدم جمعیت اختر پریشان میشود
#بیدل
Ещё