کَسی سگ خود را کنار رودخانه برد. تختهسنگی به گردن جانور آویخته، او را در آب انداخت. سگ پس از کمی دستوپا زدن، سنگ را از گردن خود رها کرده، شناکنان به کنارهی رودخانه نزديک میشود. همانکَس دست خود را بسوی سگ برده و زمانیکه نزدیکش میشود، با کارد بسختی روی سر جانور میزند و پای خودش نیز لغزیده و در رودخانه میافتد. هرچه یاری میخواهد، سودی ندارد. در آب فرو رفته، دوباره بالا میآید و نزديک است جان ببازد. ناگاه کسی او را گرفته به کنارهی رودخانه میکشاند؛ این سگ خونآلود اوست.
@jonbeshezabanepak