بازیابی مفاهیم مبارزاتی ازیادرفته در خیزش انقلابی ژینا
«کمیتهی محلات، کمیتهی اعتصاب»
✍تارا بهروزیان
در خصوص نوع اول، کمیتهی محله ناگزیر میبایست در وهلهی نخست دست به ایجاد پیوند و شبکهای نامرئی میان ساکنان یک منطقه بزند. احیای پیوندهای اجتماعی از دسترفتهی زیست شهری نخستین گام سازماندهی در این محلههاست. در چنین محلاتی یک کمیتهی محله میتواند از یک
#هستهی_کوچک مرکب از تعدادی اندک از افراد تشکیل شده باشد که ضرورتاً پیوند رو در رو و بیواسطه با دیگر ساکنان ندارند. چنین کمیتهای میتواند از اقدامات متعددی برای ایجاد این
#ریسمان_نامرئی ارتباط و همدلی استفاده کند.
از شعارنویسی هدفمند بر دیوارهای محله گرفته تا پخش شبنامههای موضوعی. شعارنویسی هدفمند، نه به شکل تصادفی بلکه با برنامه و برمبنای نیازهای مشخص جنبش در هر مرحله انجام میشود. به عبارت دیگر شعارها در بازههای زمانی مشخص با تمرکز بر موضوعات مشخص که با ضروریات حرکت جنبش جاری مرتبط است نوشته میشوند. تمام دیوارهای یک محله را میتوان با شعارهای مشخصی در جهت یک تاکتیک یا نیاز مشخص و جاری جنبش پر کرد و همزمان شبنامههایی موضوعی در پیوند با همان شعارها توزیع کرد. دامنهی موضوعی این شعارها و شبنامهها بسیار گسترده هستند از همدلی با یک قشر یا گروه معترض، تا تمرکز بر یک
#خواست_مشخص، یک مناسبت در روزهای آتی، اطلاعرسانی دربارهی وضعبت مبارزان و معترضان در بند، مخالفت با اعدام، نقد یک رویکرد، یا حتی تشویق به اعتصاب و شرکت در تجمع اعتراضی در زمان و مکان مشخص، یا معضلی مشخص که گریبانگیر ساکنان محله است. بهکارگیری چنین تاکتیکهایی از سوی یک کمیتهی محله در محلات نوع اول کمک میکند تا در گام نخست نوعی همدلی و
#همبستگی_پنهان جایگزین مناسبات ازهمگسسته شود. روشن است که در این نوع از کمیته، به سبب خصلت این گونه محلات،
#حلقههای_ارتباطی پیرامونیِ کمیته ضعیف و کمرنگ هستند به گونهای که امنیت
#هستهی_اصلی حفظ شود. و بدیهی است که اعضای یک کمیته بسته به خصلت فرهنگی، طبقاتی و اجتماعی محلهی خود تاکتیکهایشان را تعریف میکنند. تظاهرات ضربتی یکی از تاکتیکهای مناسب برای چنین محلاتی است. تظاهرات ضربتی و موضعی ــ که با تظاهرات پراکنده و اتفاقی متفاوت است و با هدف و برنامهی قبلی صورت میگیرد ــ میتواند در ایجاد پیوندهای آتی و گذار به شکلهای پیچیدهتر سازماندهی محلهای کمککننده باشد.
کمیتهی محله در محلات نوع دوم، طبعاً تمامی تاکتیکهای نوع اول را میتواند به کار بگیرد با این تفاوت که هستهی اولیه بر اساس نوعی اعتماد و شناخت پیشینی مبتنی بر روابط محله شکل میگیرد. از این رو تعداد اعضای چنین کمیتههایی میتوانند وسیعتر باشند. این کمیتهها برای جلوگیری از شناسایی و درهم شکسته شدن توسط قوای سرکوب میتوانند از چند
#هستهی_مجزا با حلقههای ارتباطی واسط تشکیل شوند. به گونهای که الزاماً همهی اعضای کمیتهی محله با هم در ارتباط رو در رو نباشند و اعضای هستهها یکدیگر را نشناسند. با این حال
#سازماندهی_شبکهای در محلات نوع دوم به سهولت بیشتری صورت میگیرد و میتوانند از حلقهها و روابط پیرامونی و حمایتی بیشتر، لایهلایه، مجامع
#مخفی و نیمهعلنی و علنی، برخوردار باشند. کمیتهی محلات نوع دوم راحتتر میتوانند بر مسائل خودِ محله تمرکز کنند و سریعتر میتوانند خود را از یک کمیتهی مبارزاتی صرف به شبکهای برای خودمدیریتی محله ارتقا دهند: تشکیل جمعهایی برای حمایت از خانوادههای
#کشتهشدگان، یا گروههایی برای پیگیری وضعیت
#بازداشتشدگان محله، کمیتههای مختص
#زنان، تشکیل صندوقهای حمایتی
#بیکاران، کمیتهی مستاجران، کمیتهی بهداشت و پزشکی، و… در نهایت تصمیمگیری دربارهی امور محله.
همانطور که پیشتر گفته
شد گرچه کارکرد عمومی این کمیتهها، چه نوع اول و چه نوع دوم، در شرایط خیزش انقلابی حول محوریت پیشبرد مبارزهی عملی با دستگاه سرکوب متمرکز میشود اما کمیتههای محلات افزون بر خودسازماندهی مبارزه در محلهها، میتوانند نطفههای خودآیینی، خودمدیریتی و دموکراسی مستقیم باشند. در شرایطی که اکثریت نیروی کار کشور را کارگران «غیررسمی» تشکیل میدهند که امکانات اندکی برای پیوستن به تشکلهای وسیع کارگری دارند، این کمیتهها همچنین میتوانند راهبردی مناسب برای
#تشکلیابی #جبههی_کار حول منافع طبقاتی خود باشند. همچنین با توجه به معضل مسکن در بسیاری از کلانشهرهای ایران، سازماندهی محلات میتواند امکانی برای مقاومت و احقاق حقوق ساکنان در برابر سرمایهی مستغلاتی ایجاد کند.
#مسالهی_مسکن از جمله خواستهایی است که میتواند قشرهای مختلف طبقهی کارگر را حول خواستی مشخص بر بستر محلهْ متمرکز و متشکل کند.
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3lO@naghd_com
@JavananeEnghlabe