#الف🏷 کمی عوامانه در اقتصاد!🖊 شورای سردبیری:جناب دکتر مسعود نیلی اخیرا جملهای دربارهی رابطه حکمران و مردم ادا کردهاند که تیتر خوبی برای روزنامه است ولی جای اما و اگر دارد و دربارهی میزان درستیاش میشود تردید کرد:
حکمرانان به یک فرمولی در ارتباط با مردم رسیدهاند که در آن میگویند رانت سیاسی مال من و رانت منابع طبیعی مال شما!
احتمالا منظور ایشان از رانت طبیعی، ارزانی منابع طبیعی، از جمله بنزین، برای مردم است. باز داستان افزایش قیمت بنزین روی میز است و اقتصاددانان با موضعی مثبت درحال چیدن زمینههایشاند. سخن دکترنیلی با مضمون اعطای رانت به مردم هم در همین چارچوب است. اما بهنظرمیرسد در کاربرد کلمهی رانت مسامحهای صورتگرفتهاست.
رانت طبیعی در مفهومی که آن بندهخدا صدوهشتادسالپیش بهکاربرد، امتیازی بود که نصیب همه نمیشد و فقط صاحبان زمین مرغوبِ نزدیک به بازارِ مصرف از آن برخوردار میشدند. قیمت ارزان بنزین در ایران یک امتیاز عمومی برای فقیر و غنی است. هرچه است، رانت نیست. مفهوم ارزانی آن نیز از مقایسهی اقتصادی ایران با کشورهای دیگر حاصل نشده؛ از مبنای ارزش دلار در ایران درآمدهاست!
براساس برابری قدرتخرید درآمد حداقلی جوامع، قیمت بنزین در ایران ارزان نیست. با همان فرض هر دلار 60هزارتومان و دستمزد حداقلی (در ایران روزی حدود 260هزار تومان و در ایالاتمتحد ساعتی 7/25دلارمعادل روزانه حدود 3/45میلیونتومان) نسبت دستمزدی در ایالاتمتحد و ایران سیزدهبهیک است. قیمت یک گالن بنزین در ایالاتمتحد حدود 3/7دلار است که تقریبا میشود هرلیتر یک دلار. بنابراین قیمت بنزین در آمریکا ظاهرا بیست برابر ایران است.
اما این محاسبه گمراهکننده است. با دستمزد حداقلی در ایران میتوان هر روز 86لیتر بنزین خرید و در ایالاتمتحد حدود 58لیتر. یعنی براساس برابری قدرتخرید (درآمد)، قیمت بنزین در ایالاتمتحد حدود 48درصد از ایران گرانتر است؛ یعنی یکونیم برابر است و نه بیستبرابر. آن عدد بیست از تقسیم ساده یکدلار 60هزار تومانی و بنزین هرلیتر 3هزارتومانی بهدستمیآید. عوامانه و غلطانداز است و به درد شیرهمالیدن و گرانکردن بنزین توسط دولتهای ناکارای اسلامی میآید.
بهعبارتدیگر هرجومرج در قیمت ارز و توزیع نامتعادل درآمد و غارتیبودن درآمد پولدارهای دور-دور-زن و قاچاق بنزین به کشورهای همسایه، تصور عوامانهی ارزانی بنزین را در ایران از اعماق جامعه به محاسبات اقتصادخواندهها کشاندهاست. اقتصاددان نمیباید فکر کند «ایوای! اگر این بنزین سههزارتومانی را در آمریکا میفروختم 60هزارتومان از آن درمیآمد!».
در ماههای اخیر این حرف غیرعلمی اولینبار از دهان دکترعبده درآمد که بنزین را 50هزارتومان میخریم و 3هزارتومان میفروشیم. اقتصاددانها تصویری مخدوش به مسعود پزشکیان دادند. آنها از برابری قدرتخرید (ppp) برای سرویسدادن به دولتهای ناکارا و انتقال فشار این ناکارایی به دوش مردم استفاده میکنند! آنها به حکومت «رانت علمی» میدهند تا بتواند تحتعنوان اعطای «رانت طبیعی» به مردم، صدمهی ناکارایی را به دوش ملت منتقل کند. این نامردی علمی است که قیمت بنزین را به دلار حساب کنید و دستمزدها را به ریال! عوام هم این را فهمیدهاند که شعار میدهند: «حقوق ما ریالیه؛ هزینهها دلاریه!»
از سوی دیگر واقعیت این است که این مردمند که درحالدادن رانت به حکومتاند: محمد مصدق و شاه و آقایخمینی در این همداستان بودند که نفت مال ملت است. بهقاعده میباید درآمد آن بین ملت تقسیم میشد و دولت درصدی را مالیات میگرفت. در مکانیسم فعلی حکومت کل درآمد نفت را بهنیابت از ملت در جیب میگذارد و حداقل بخشی از آن را در قمارخانه خاورمیانه میبازد که ملت ابدا راضی نیست. شرح داستانش بماند به وقت دیگر که خیلی طولانی است.
دربارهی عبارت نامفهوم «رانت سیاسی» جنابدکترنیلی هم چیز زیادی نمیگوییم، مگر این تفسیر که حکومت میگوید «بنزین ارزان میدهم به شرط آنکه صدایتان درنیاید و در کار من فضولی نکنید». احتمالا منظور ایشان همین است و به رابطهی نادرست قدرت بین حکومت و مردم اشاره دارند.
ما البته در اقتصاد عوامیم و جسارتی که شد بر این اساس است که بگوییم اکنون زمان زمینهچینی افزایش قیمت بنزین نیست. به پزشکیان پیشنهاد کردهایم یک سال بهدلایل سیاسی صبر کند. به زعم ما تا زمانی که تکلیف اصلاحات اجتماعی روشننشده و حکومت از سختگیریهای غیرمنطقی دربارهی ارتباطات اینترنتی، مزاحمت برای زنان بهخاطر پوشش سر، سهلگیری بر فسادهای درون حکومتی و سانسور و زندانکردنهای سیاسی، بهوضوح و آشکارا دست نکشیدهاست، دنبال تعدیلهای اقتصادی نمیباید بود. شرط تحمل مردم برای جراحی اقتصادی دردناک، اصلاحات اجتماعی است!
🆔@jameeno