رها شده ام من چو قطره ی اشکی ز چشم زمان
ندیده بهاری فتاده بهارم به دست خزان
چو شام سیه به خاطر یاری برای چه روزم ؟
به آتش دوری به شوق که سازم برای که سوزم؟
من از دو رنگی زمان شدم شکسته،غبار ناباوری به دل نشسته
از آن همه دویدنم پی محبت،نمانده بهر من جز دو پای خسته
#ترانه:
#پریدخت_مخبر#خواننده:
#سیمین_غانم@iraniansarafraz