وقتی که تو هر نیمه شب از کوچه میگذشتیمیخواندی و میرفتی دوباره بر میگشتی
آواز تو افسانه تلخ گذشته ها بود
گریه مکن گریه مکن این سرنوشت ما بود
از هر طرف راه من و تو بسته
در پشت سر پلهای ما شکسته
من دفتر عشق تو را نخوانده پاره کردم
سرگشته ام بدون تو چون برگ خشک و زردم
اینک مرا تنهایی و اندوه بی تو بودن
با درد تو خو کردن و با یاد تو قنودن
از هر طرف راه من و تو بسته
در پشت سر پلهای ما شکسته
#ترانه:
#اصغر_واقدی#خواننده:
#عهدیه@iraniansarafraz