Irajahmadi_ hezave

اقتصاد روستای هزاوه

الگویی ناب

در روستای هزاوه حدود ۵ هزار تن انگور در سال تولید می شود، حدودا نیمی از این تولید تبدیل به فرآورده های انگور یعنی شیره، کشمش، باسلوق، رب و غیره می شود.
۳۰۰ تن گیلاس، ۲ هزار تن گندم، دهها تن گردو و بادام و سایر محصولات باغی از دیگر تولیدات اقتصادی هزاوه است.
دامداری نیز در هزاوه جایگاه خود را دارد، حدود ۳۰۰۰ رأس دام در این روستا وجود دارد.
برخی از اهالی هزاوه در مشاغل ساختمانی فعالیت می کنند اما تقریبا از مشاغل خدماتی و صنعتی در هزاوه خبری نیست.
اشتغال مستقیم ۵۰۰ نفر باغدار، کشاورز و دامدار نشانه ای از اقتصاد پویای هزاوه است، برای به دست آوردن اشتغال غیر مستقیم این عدد را باید ضرب در ۳ نمود.
مجموعه این فعالیت ها ارزشی حدود ۶۰۰ میلیارد تومان را نشان می دهد ، نکته قابل توجه آنکه این روستا از هیچگونه کمک های دولتی استفاده نمی نماید .
ارزش افزوده ای که به عنوان اقتصاد پاک ،ناب ، غیر آلاینده ، غیر وابسته و مستمر وارد چرخه اقتصادی ایران می شود ، وظیفه ای که بر دوش اهالی زحمتکش هزاوه قرار گرفته و حقیقتا به بهترین نحو به وظیفه خود عمل می کنند.

ایرج احمدی هزاوه ، ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۳


@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه

درباره کتاب " خدانشناس "
نویسنده محمد علمدار

قسمت دوم

سیر آفاق و انفس

نام کتاب از دومین ناداستانک کتاب گرفته شده، خدانشناس، حدیث نفس نویسنده ، خدانشناس کلنجار آدمی است با خودش، موضوعات فاهمه انسانی، ابدی و ازلی.
خوشبختی چیست؟
نویسنده سفری دارد، چهار همسفر هم دارد، ابایی نیست در گفتن همسفران ناباب، در دل طبیعت لرستان، ماهی، رودخانه، آب، جاده، پاترول، . . .
همراهان تحت تاثیر مستی و نشئگی نقاب از رخ بر افکنده و آنچه در ضمیر دارند عیان می کنند و نویسنده دائم در این میان در حال رفت و برگشت است، فلاش بک میزند به دوران کودکی، به یاد پدرش، به یاد پدربزرگش.
خدا چقدر قدرت دارد ؟ حقیقت چیست؟ مجاز کجاست؟ ما کی هستیم؟ چی هستیم؟ اصلا هستیم؟
" . . . روز مرگی های مستانه ی سالار و تلاش بیهوده و هوشیارانه خودم، . . . من هرگز نمی توانستم درستی و نادرستی افکار، عقاید و رفتار و کردار آدمها را تشخیص بدهم . . . کسی چه میداند، شاید حق با آنها باشد .‌ . . " صفحه ۸۳ کتاب.
داستان لایه دوم هم دارد، " پیره مرد " دارد، سیاوش و سهراب و سالار و ستار و سیروس دارد، سین ها؟ آیا مشروطه؟ شاید.

ایرج احمدی هزاوه


@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه

شهید مطهری و معیارهای اندیشه آزاد


@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه

امروز، آرامستان اراک


همراه با جناب آقای مهندس بهزاد


مرحوم آببرین زنده که بود ما رو دور هم جمع می کرد امروز هم با نبودنش همین کار رو کرد

@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه

✍ قسمت این بود که مجوز کتاب " اراک قرن پانزدهم " هنگامی صادر بشه که یکی از شخصیت های کتاب یعنی " مهدی آببرین " در میان ما نباشد.

⚫️ مراسم تشییع و تدفين مرد همیشه حاضر در عرصه های فرهنگی اراک جمعه ۱۸ آبان ساعت ده صبح آرامستان اراک، قطعه هنرمندان
مراسم ختم بعد از ظهر سالن خیام هتل امیرکبیر اراک


ایرج احمدی هزاوه


@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه

چه روز عجیبی!
. . . با ایرج احمدی هزاوه تماس تلفنی گرفتم و پیاده رفتم در خانه‌اش. ایرج مثل همیشه با خوشرویی به استقبالم آمد. در کنار کتابهای روی میز، کتاب خدا نشناس خودم را بغل دست یک پیش دستی پر از انگور عسگری تازه دیدم. با ایرج یک ساعت در مورد کتاب، در مورد سختی‌های زندگی و در مورد آدمها حرف زدیم و دست آخر در مقابل کتابخانه‌ی پر و پیمانش عکس سلفی گرفتیم. ایرج برای من صمیمانه از مراحل تولید شیره‌ی انگور توضیح داد. هنگام خداحافظی، شیره‌ها و رب انگور را در یک کیسه‌ی پلاستیکی گذاشتم و خداحافظ . . . . غروب فاطمه زینلی تماس گرفت و در حالی که صدایش انگار از ته چاه بالا می‌آمد با گریه گفت: آقای آببرین فوت کرد! من از شنیدن خبر شوکه نشدم چون از طریق استاد لطیفی، استاد مددی و دیگر دوستان در جریان وضعیت جسمانی او بودم. با اینکه امیدم برای بهبودی ایشان با توجه به اخباری که می‌شنیدم خیلی کم بود اما نا امید هم نبودم و شاید در انتظار معجزه‌ای برای شفای ایشان بودم. حالا تلویزیون دارد سریال کیمیا را پخش می‌کند و من به اتاق خودم پناه آورده ام . . .

✍ محمد علمدار

@irajahmadihezave
#ایرج_احمدی_هزاوه