مصاحبه اختصاصی کمال صقر، رئیس دفتر سیاسی و تبلیغات بشار اسد با العربیه ... خلاصه ویژه مصاحبه:
# منشی ویژه اسد ساعت ۲ و ۱۵ بامداد یکشنبه ۸ دسامبر به من اطلاع داد که بشار اسد در حال خروج از کاخ ریاست جمهوری به مقصد نامعلوم است.
# بشار اسد روز پنجشنبه ۵ دسامبر از من خواسته تا یک پیام تلویزیونی زنده را خطاب به مردم ضبط و پخش شود. حما و حمص آزاد شده بودند (از لفظ آزاد شدن استفاده کرده). ،کنی بعد اسد منصرف شد.
#س: از چه زمانی ناامیدی اسد آشکار شد.
ج: بعد از سه روز متوالی که اسد میخواسته با پوتین تلفنی صحبت کند اما پوتین سر باز زد؛ سهشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه.
پنجشنبه مسؤول دفتر پوتین به او گفت که پوتین در بلاروس بهسر میبرد ... اما واضح بود که این یک بهانه است. در طول مدت حمله، اسد فهمیده بود که پوتین دارد فریبش میدهد و تصمیم گرفت برود.
# اسد از پوتین میخواست اجازه بگیرد که ایرانیها کمکهای نظامی فوری خود را از طریق پایگاه روسی "حمیمیم" به سوریه برسانند اما پوتین وقتکشی کرد و حاضر به تماس نشد.
# یک هفته پیشتر (پس از آزادشدن حلب) پوتین از اسد خواسته بود تا با اردوغان دیدار کند و اعلام کند که حاضر است مسائلش را حل کند اما اسد نپذیرفت.
# چرا: از نظر اسد توقعات اردوغان فقط برقراری روابط نبود بلکه نفوذ میخواست و طمع ارضی داشت. اسد فقط قبول کرد که دیدار در سطح مقامات امنیتی برگزار شود. اما اینها برای اردوغان کافی نبود.
# عراقچی بعد از آزادسازی حلب به دمشق امد و اعلام آمادگی برای رساندن کمک نظامی کرد. هنوز وضع عادی بود.
#عراقچی بعدش به ترکیه رفت اما ترکیه گفت که راهی برای وساطت وجود ندارد.
#وقتی راه به سوی دمشق باز بود، اصلا چرا باید توقف کرد. منطق ترکیه این بود.
# لاریجانی روز جمعه ۶ دسامبر، دو روز پیش از فرار، با چهار مقام ایرانی آمدند. از طرف رهبر ایران امده بودند و حامل پیام بودند. اسد به تنهایی از انها استقبال کرد و حتی رئیس دفتر هم حضور نداشت. لاریجانی جا خورد.
#س: دلیلش چه بود؟ آیا اسد در این لحظات از اطرافیانش میترسید؟
ج: شاید اما دلیل مهمتر اینکه تصمیمش را به فرار گرفته بود.
# آیا لشکر چهارم و که فرماندهیاش با برادر اسد بود و گارد ریاست جمهوری هم خودسرانهدعقبنشینی میکردند؟
ج: بله حتی این دو لشکر که وظیفه حمایت از حومه دمشق را داشتند.