🔸تجربه دمکراسی در ایران؟
▪️تاریخ نویسان چپ و مصدقی از دو دوره طلایی دمکراسی و آزادی در تاریخ معاصر ایران سخن میگویند و حسرت این دو دوره را میخورند، یکی دورهی بعد از استبداد صغیر (۱۲۸۸) که با کودتای اسفند ۱۲۹۹ و برآمدن سردارسپه، این دمکراسی سرکوب و پایمال شد. دومی بعد از تبعید رضاشاه از شهریور ۱۳۲۰ تا سال ۳۲ یعنی یک فرجه ۱۲ ساله شکوفایی دمکراسی و آزادی که آن هم به دیکتاتوری محمدرضاشاه ختم شد!
▪️اما آیا واقعا این دو برهه در ایران دمکراسی و آزادی برقرار بود؟ آیا ایران در این دو مقطع حداقل به سمت دمکراسی میرفت ؟ در فاصله ۱۲ ساله مشروطه قبل از آمدن رضاشاه، ۴۲ نخستوزیر پشت سر هم سرکار آمدند و عمر هر دولت بین ۳ تا ۴ ماه بود. قدرت دولت از دروازههای تهران فراتر نمیرفت. در گیلان و خراسان و آذربایجان غربی و کردستان و خوزستان و مازندران، قدرتهای محلی شکل گرفتهبود که داعیه جدایی و خودسری داشتند.
▪️در بوشهر و بندر عباس انگلیسیها پلیس جنوب تشکیل دادهبودند و ماموران دولت ایران را راه نمیدادند. در این دوره طلایی آزادی نه دولتی به معنای واقعی وجود داشت، نه ارتشی و نه قانونی. حتی انتخاباتی هم برگزار نمیشد. نخبگان سیاسی آن دوره به این اجماع رسیدند که تشکیل دولت نیرومند و کارآمد بر دمکراسی اولویت دارد و ادامه هرج و مرج، ایران را تجزیه و تکهپاره میکند. تقریبا همه نخبگان آن زمان از برآمدن سردارسپه استقبال کردند.
▪️دوره دوم دمکراسی ۱۳۲۰ تا ۳۲ هم این وضعیت بیدولتی و بیقانونی و هرج و مرج تکرار شد. روس و انگلیس ایران را اشغال کردند. روسها سال ۱۳۲۰ حزب توده و سال ۱۳۲۴ فرقه دمکرات آذربایجان و جمهوری مهاباد را تاسیس کردند. هدف روسها تجزیه ایران بود. فداییان اسلام تاسیس و ترور مخالفان آغاز شد. به دستور نواب صفوی احمدکسروی را در کاخ دادگستری با تفنگ و چاقو کشتند و چند روز بعد قاتلین (برادران امامی) بدون مجازات آزاد شدند. چون دولت ضعیف بود و نمی توانست قانون را اجرا کند.
▪️جالب اینکه یکی از برادران امامی چند سال بعد عبدالحسین هژیر وزیر دربار را ترور کرد! سال ۲۷ یک عضو مخفی حزب توده در دانشگاه تهران به شاه تیراندازی کرد. سال ۲۹ فداییان اسلام در تبانی با جبهه ملی سپهبد حاجعلی رزم آرا نخست وزیر وقت را به قتل رساندند. در کشوری که در روز روشن افرادی با هویت مشخص نخست وزیر و وزیر و نویسنده ترور میکنند و راست راست میگردند و با سیاستمداران فالوده می خورند آیا دمکراسی برقرار است؟
▪️نمایندگان جبهۀ ملی در مجلس شورای ملی، بعد از قتل رزم آرا ماده واحدهای با قید سه فوریت برای آزادی و عفو ضارب رزمآرا ارائه و نمایندگان مجلس از ترس قرار گرفتن در لیست ترور آن را تصویب کردند. مصوبهای کمسابقه که دو استاد برجستۀ حقوق دانشگاه تهران دکتر کریم سنجابی و دکتر سید علی شایگان هم طرح آن را امضا کرده بودند.
▪️متن ماده واحده پیشنهادی که به تصویب رسید چنین بود : «چون جنایت حاجعلی رزمآرا و حمایت از اجانب بر ملت ایران ثابت است، بر فرض که قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد از نظر ملت ایران بیگناه شناخته و تبرئه میشود».
در چنین فضایی مصدق به نخست وزیری رسید .
▪️عزتالله سحابی در کتاب خاطرات خود از جلسهای با حضور نواب صفوی، دکتر فاطمی، دکتر بقایی، حسین مکی، دکتر شایگان و چند تن دیگر از رهبران جبهه ملی خبر میدهد که در آن حضار بر سر این که خطر واقعی رزمآراست و نه شاه، توافق داشته اند و نواب در آن جلسه میگوید: «فرض کنید همین امروز رزمآرا ساقط شد و میپرسد: «بعد از ساقط شدن او قول میدهید احکام اسلام را اجرا کنید؟» این جلسه یکی دو ماه قبل از 16 اسفند 1329 روز قتل رزم آرا برگزار شده بود.
▪️سومین تلاش برای آزادی و دمکراسی را در سال ۱۳۵۵ تجربه کردیم که به انقلابی منجر شد که تمام دستاوردهای مشروطه را بر باد داد و پیروان شیخ فضل الله نوری را به قدرت رساند. دموکراسی بدون دولت نیرومند پایدار نخواهد بود و به هرج و مرج و آشوب کشانده خواهد شد و هرج ومرج و ناامنی زمینه را برای برآمدن نظامی دیکتاتوری هموار خواهد ساخت.بنابراین برای توسعه سیاسی اولویت با دولت نیرومند و کارآمد است.
▪️امروز نگاه انقلابیون ۵۷ به دمکراسی از جنس نگاه آنها در دهه ۵۰ به دیکتاتوری پرولتاریا و جامعه بی طبقه توحیدی و مبارزه با امپریالیسم است. همان اندازه دگم و شعاری. در فردای بعد از جمهوری اسلامی اگر گرفتار بیدولتی یا دولت ضعیف شویم، به جای آزادی، هرج و مرج حاکم می شود، اگر تجزیه طلبان مسلح قومی بر مناطقی از کردستان و خوزستان و ترکمن صحرا و آذربایجان مسلط شوند، بعد از چند سال جنگ داخلی و ترور و غارت (اگر ایرانی بماند) به طور طبیعی دوباره یک دیکتاتور ظهور خواهد کرد.
#نجات_بهرامی@gurd_shah