✍بدرود (دگر مرا صدا مکن )
دگر مرا صدا مکن
مرا ز جام باده ام جدا مکن
که جام من به من جواب می دهد
به من کلید شهر خواب می دهد
درون خوابهای من
تویی و دستهای مهربان
تویی و عهدهای استوار
و هر چه هست عاشقانه پایدار
برو مرا صدا مکن
*
ز کوچه خوابهای سایه پرورم
دگر مرا جدا مکن
چو سایه بگذر ازسرم
مرا ز سایه های دوستی سوا مکن
چه حاصلی ز شمعهای بی فروغ
ز خنده ها ز بوسه ها
ز گفته های سر به سر دروغ ؟
تو از روندگان راه عشق نیستی
تو نیستی ز دل شکستگان
بگیر راه خویش و تن رها کن از بلا
چو من دل رمیده طالب بلا مکن
*
تن سلامتت به درد مبتلا مکن
بخواب نازنین من به خواب ناز
که من تمام شب نخفته ام
تمام شب به جام و جان
جز این سخن نگفته ام
وفا کن ای دل جفا کشیده باز
ولی وفا بیار بی وفا مکن
#سیاوش_کسرایی@GreenShadows6در ادامه میتوانید قسمتی از این شعر زیبا را با صدای زیبای
#سالار_عقیلی #بشنوید_لذت_ببرید...
👆👆👆👆👆#موسیقی