⁉️ وفاق ملی؛ تفاوت زاویه داشتن با انتقاد داشتن
🔺 مقدمه
در جوامع سیاسی، بهویژه نظامهای جمهوری اسلامی، بحث انتقاد و زاویهداری با نظام یکی از مسائل محوری و چالشبرانگیز است. در این یادداشت، به تبیین مفاهیم مرتبط با کنشگری درون نظام و تمایز انتقاد با زاویهداری خواهیم پرداخت. استدلالهایی که مطرح میشوند بر اساس دیدگاههای موجود در ساختار نظام جمهوری اسلامی و همچنین مبانی نظری این نوع کنشگری اجتماعی و سیاسی خواهد بود.
🔹 ۱.جامعه را میتوان از دو حیث لحاظ کرد
🔸1.1. عام مجموعی: جامعه بهعنوان یک کل درهمتنیده و همپیوند که بهعنوان یک مجموعه یکپارچه دیده میشود. یک کل به هم پیوسته وحدت بخش
🔹 2. 1. عام استغراقی: جامعه را متناظر به افراد ملاحظه می کند و آنرا متشکل از افراد و گروه های متکثر دارای طیف بندی مشدد و مضعف می بیند لذا نمیتوان انتظار داشت که تمامی افراد و گروهها به یک شکل فکر کنند یا عمل نمایند.
🔸 ۲. طیفهای مختلف و نحوه تعامل با آنان
در نظامی که بر پایه مشارکت عمومی و مردمی استوار است، طبیعی است که درون جامعه طیفهای مختلفی وجود داشته باشند. این طیفها میتوانند از لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با هم تفاوت داشته باشند. اما آنچه مهم است این است که همه این طیفها میتوانند در چارچوب کلی نظام فعالیت کنند، بهشرطی که با اصول بنیادین نظام مخالفت نداشته باشند.
🔹 ۳. تمایز انتقاد از زاویهداری
یکی از مسائل کلیدی در جوامع سیاسی، بهویژه در نظامهای اسلامی، تمایز بین انتقاد سازنده و زاویهداری با کلیت نظام است. انتقاد سازنده به معنای نقد عملکردها، تصمیمها و حتی برخی نهادهای درون نظام است؛ بدون آنکه قصد خدشه وارد کردن به کلیت نظام وجود داشته باشد. به عبارتی، افرادی که در چارچوب عام مجموعی جامعه فعالیت میکنند، ممکن است به برخی از عملکردها انتقاد داشته باشند، اما این به معنای مخالفت با کلیت نظام نیست.
🔸 در مقابل، زاویهداری به معنای مخالفت با اصول و ارزشهای بنیادی نظام و تلاش برای تضعیف یا تغییر کلی آن است. اگر فرد یا گروهی به صورت عمده با اهداف کلان نظام مخالف باشد و سعی در جلوگیری از حرکت آن به سوی اهداف تعیین شده داشته باشد، میتوان آنها را زاویهدار با نظام تلقی کرد.
🔹 ۴. وفاق اجتماعی و نقش افراد منتقد
حفظ وفاق اجتماعی و انسجام درون جامعه نیازمند بهرهگیری از تنوع اندیشهها و افکار است. بهویژه در نظامهایی که تنوع فرهنگی و سیاسی بالاست، بهکارگیری افکار مختلف به تقویت همبستگی کمک میکند. البته باید توجه داشت که این تعامل با طیفها و گروههای درون نظام باید با فرض این باشد که آن افراد و گروهها مخالف کلیت نظام نباشند. این به معنای باز بودن فضای نقد است، اما نقدی که در چارچوب ارزشهای کلان نظام باشد.
🔸 ۵. مرز بین انتقاد سازنده و مخالفت بنیادی
تفاوت اساسی میان انتقاد سازنده و مخالفت بنیادی در نیت و هدف از نقد نهفته است. اگر کسی قصد داشته باشد که اصلاحاتی در سیستم به وجود آورد و بر عملکرد افراد و نهادها نقدی وارد کند، این امر نه تنها قابل قبول بلکه ضروری است. اما اگر فردی به طور کلی با فلسفه و اهداف نظام مخالف باشد و بخواهد آن را تضعیف کند، این شخص یا گروه در زمره کسانی قرار میگیرد که زاویهدار با نظام هستند.
🔹 6. نقش رهبری در تبیین تفاوتها
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز به عنوان حکیم نظام، همواره بر این نکته تاکید داشتهاند که نقد سازنده نه تنها مضر نیست بلکه مفید است. ایشان در موارد مختلف از انتقادهای افراد نسبت به برخی نهادها و دستگاهها استقبال کردهاند. این دیدگاه نشان میدهد که انتقاد درون نظام نباید با زاویهداری با نظام اشتباه گرفته شود.
🔸 جمعبندی
در نظامهای اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران، نقد سازنده و زاویهداری دو مفهوم جداگانه هستند که نباید با یکدیگر خلط شوند. نقد سازنده به معنای مخالفت با بخشی از عملکردهای درون نظام است و برای اصلاح آنها بیان میشود. در مقابل، زاویهداری به معنای مخالفت با کلیت نظام و تلاش برای تضعیف آن است. تمایز این دو مقوله در حفظ انسجام و همبستگی جامعه و در عین حال حفظ فضای باز نقد و اصلاح اهمیت فراوانی دارد.
💡 پایگاه تحلیلی گرای انقلاب
🆔 @geraa_ir🇮🇷 @geraa_plus