@flith کانال پروازفکرواندیشه
❄️-جس: "دست بردار لنی!"
-لنی: "بهت می گم می ترسم"
-جس: " عادت می کنی"
-لنی: "از همین میترسم. به یه چیزی یا کسی عادت میکنی، اونوقت اون چیز یا اون آدم، قالت میذاره. اون وقت دیگه چیزی برات باقی نمیمونه. میفهمی چی میخوام بگم؟"
جس ترمز کرد. صدایش می لرزید.
-جس: "لنی با تو چکار کردن؟ چه بلایی سرت آوردن؟ من هیچ وقت ولت نمی کنم"
-لنی: "هیچ، جس. هیچ کسی کاریم نکرده. مطلقا کسی با من کاری نکرده. ولی آخه دویست میلیونن. فکرشو می تونی بکنی؟ دویست میلیون آدم که محل سگم بهم نمی ذارن. اصلا چه بلایی؟ ولی خوب جمعیته دیگه. آدم توی جمعیت به حساب نمی آد. بعضی وقتا آدم یه مادر داره که آدمو می ذاره و می ره. می فهمی؟"
-جس: "من تو رو نمی گذارم و برم"
-لنی: "من مادر نمی خوام. اصلا با مادر جماعت کاری ندارم. مادر خودمم کار خوبی کرد که منو گذاشت و رفت. من هفت هشت سالم بیشتر نبود. هنوز بلد نبودم بشمرم. فکرشو بکن"
اتومبیل را نگه داشت و خودش را به طرف او انداخت و او را در آغوش فشرد.
-جس: "لنی، لنی ..."
-لنی: "چرا گریه می کنی جس. من که چیزی نگفتم، فقط گفتم اونایی رو که می ذارن و می رن دوست ندارم. اینه که اول خودم میذارم میرم. اینجوری خاطرم جمع تره"
-جس: "لنی من قول می دم که اول تو منو بذاری و بری. تو منو قال بذاری.
-لنی: "قول می دی؟"
-جس: "حتما ... قول می دم"
#رومن_ گاری
#خداحافظ_گاری_کوپر@flith کانال پروازفکرواندیشه
❄️