☘☘☘احساس میکنم یه جای زندگیم راه رو غلط رفتم ولی این قدر جلو رفتم که دیگه انرژی برای برگشت ندارم.
این یادت بمونه مارتین.
اگه فهمیدی مسیر رو اشتباه رفتی هیچ وقت برای برگشت دیر نیست.
حتی اگه برگشتن ده سال هم طول بکشه باید برگردی.
نگو راه برگشت طولانی و تاریکه.
نترس
از این که هیچی به دست نیاری.
من تمام این سال ها با این که پدرت رو دوست نداشتم بهش وفادار موندم.
حالا فهمیدم کار اشتباهی کردم.
اجازه نده اخلاق سد راه زندگیت بشه.
من به خاطر ترس با پدرت ازدواج کردم.
به خاطر ترس باهاش موندم.
حکمفرمای زندگی من ترس بوده.
من زن شجاعی نیستم.
خیلی بده آدم برسه به انتهای زندگیش و بفهمه شجاع نیست.
هر وقت مادرم این طوری خودش را سبک میکرد نمیدانستم چه باید بگویم.
فقط به صورتش که زمانی باغی بود آراسته لبخند می زدم و با کمی خجالت روی دست استخوانیاش می زدم،
چون خجالت آور است تماشای کسی که آخر عمری خود را موشکافی می کند و به این نتیجه میرسد تنها چیزی که با خود به گور میبرد شرم زندگی نکردن است.
#جزء_از_کل#استیو_تولتز@flith