♍️کانال پرواز فکرواندیشه
@flith#مقاله #آرمانشهر_و_ویرانشهر -قسمت اول
شاید اولین کسی که راجع به
#اتوپیا نوشته است
#افلاطون بوده است.
افلاطون (347-427 پیش از میلاد) هیچ گاه کلمه اتوپیا را به کار نبرد اما در کتاب "در باب عدالت" که به "جمهوری" نیز معروف است به گفتگوی
#سقراط و شاگردانش درباره عدالت می پردازد. در این گفتگو، سقراط به شاگردانش می گوید عدالت یا همان تعادل، زمانی در یک فرد قابل تحقق است که او در یک جامعه متعادل یا عدالت محور زندگی کند. سپس
افلاطون به نقل از سقراط راجع به جامعه عدالت محور گفتگو می کند و شرایط آن را شرح می دهد. این ایده که "انسان سالم در یک جامعه سالم محقق می شود" اساس "سوسیالیسم" است: تلاش برای اصلاح نهادهای اجتماعی بر تلاش در راه تحقق انسان آرمانی مقدم است.
قرن های بعد در سال 1514 "سر توماس مور" کتابی به نام "اتوپیا" نوشت و برای اولین بار این کلمه را به کار برد که ترکیبی است از - eu به معنای "خوب" و topia - به معنای "مکان". مترجمان برای کلمه اتوپیا از معادل هایی همچون "آرمانشهر"، "ناکجا آباد" و "مدینه فاضله" استفاده کرده اند.
در کتاب "سر توماس مور" اتوپیا نام جزیره ای خیالی است در اقیانوس اطلس که در آن جا "جامعه ای سالم" وجود دارد و عدالت و آبادی و محبت حکمفرماست.
در طول تاریخ، ایده آرمانشهر منجر به این شد که رهبران کاریزماتیک توده هایی را برای انقلاب و جنگ بسیج کنند و دست به کشتار و سرکوب بزنند. نمونه ای از این وقایع تاریخی حکومت ترور "ماکسیمیلیان روبسپیر" در 1793 (پس از انقلاب کبیر فرانسه)، حکومت نازی ها و فاشیست ها در آلمان و ایتالیا و بالاخره استالینیزم در اتحاد جماهیر شوروی پس از انقلاب 1917 بود. این وقایع تاریخی باعث شد که بسیاری از اندیشمندان هشدار بدهند که "وعده اتوپیا شروع حرکت به سمت دیس توپیا است." هر حکومت سرکوب و تروری با وعده مدینه فاضله توده ها را بسیج می کند و آرمان آرمانشهر توجیهی می شود برای جنایاتی که در غیر این صورت توجیه ناپذیرند.
برخلاف سوسیالیسم که برای عدالت تقدم قائل است جریان "لیبرالیسم" برای آزادی تقدم قائل است و لیبرالیست ها اعتقاد دارند که مهم ترین فضیلت انسانی آزادی است و به هیچ دلیلی - حتی ساختن یک آرمانشهر - نباید به حریم آزادی های فردی تعرض کرد.
کارل پوپر- یکی از نظریه پردازان برجسته لیبرالیسم- می گوید:
اگر مرا به انتخاب بین عدالت و آزادی مخیر کنند من آزادی را انتخاب می کنم چرا که در یک جامعه آزاد غیر عادلانه من آزادی دفاع از عدالت را دارم ولی در یک جامعه که به نام عدالت آزادی مرا گرفته باشند اگر عدالت محقق نشود من آزادی اعتراض را هم ندارم!
در قرن بیستم ، پس از استقرار استالینیزم در شوروی، نویسندگان و فیلمسازان زیادی به خلق آثاری پرداختند که در آن یک "ویرانشهر" (دیس توپیا) ترسیم شده بود، ویرانشهری که با نام عدالت احداث شده بود و آزادی انتخاب افراد سلب شده بود.
#جورج_اورول در رمان های "مزرعه حیوانات" و "1984" شروع کننده این جریان بود. پس از او "آلدوس هاکسلی" کتاب "جهان جسور تازه" و "کریستوفر فرانک" رمان "میرا" را نوشتند و "تروفو" فیلم سینمایی "فارنهایت 451" را ساخت.
گرچه این آثار حقیقتی را در خود داشتند اردوگاه کاپیتالیسم در دوران جنگ سرد از آن ها با هدف "کمونیسم هراسی" استفاده فراوان کرد.
"هراس سرخ" در دهه 1950 در اوج خود بود و دولت آمریکا با دامن زدن به آن هر نوع گرایش به سوسیالیسم را سرکوب می کرد. در 1947 پرزیدنت ترومن دستور کندوکاو در زندگی سه میلیون نفر از کارکنان دولت را از حیث گرایش به کمونیسم صادر کرد!
"کمیته ضد کمونیسم" به طور خاص نسبت به دانشگاهیان و فیلمسازان حساس بود و برای مثال ده فیلمنامه نویس و کارگردانی که حاضر به بازجویی توسط "کمیته" نشده بودند به زندان افتاند!
جمهوری خواهان برای برتری پیدا کردن بر دموکرات ها در اغلب انتخابات برای ریاست جمهوری دموکرات ها را به سوسیالیسم متهم می کردند و با دامن زدن به "هراس سرخ" رای ها را به سمت خود جلب می کند.
♍️کانال پرواز فکرواندیشه
@flith