#ناله_های_بادمنظومه جدید از شاعر سرشناس تاجیکستان آقای اعظم خجسته با نام "
ناله های باد" توسط انتشارات "تاج پرینت" در شهر خجند منتشر شد.
این داستان زیبا و دلنشین و ارزشمند امّا پردرد، که بر وزن و آهنگ مثنوی معنوی نوشته شده است، به طور اجمالی جریان تلخ مهاجرت مردم از کوهستان مسچاه به دشت دلورزین (واقع در استان سغد) را (سال
های 50م قرن 20) بیان کرده و حکایتگر دردها و شکست ها و زخم هایی دیرینه است.
ناله هایی که از قلب زخم خورده بادها میآیند، بادهایی که هم آغوش دشت و کوه ها بوده، صحرا و دریا ها را لمس کرده و در قصرها و کاخ ها رقصیدهاند و... حسرت و بیعدالتی و فداکاری را زمزمه میکنند و عدالت را فریاد میزنند.
استاد
#سلیم_ایوب_زاد، روزنامهنگار و نویسندة سرشناس و پر تلاش تاجیک در پیش گفتار این کتاب مینویسد: "در تاریخ پر نشیب و فراز تاجیکان قَبَت به قَبَت دردهایی خفتهاند، که هنوز پژوهیده و بیان نشدهاند. آن دردهای مشترک انسان ها زندهاند و در تهخانة حافظة ملّی چشم به راه سخنورانی نشستهاند که روزی بیاید، مو به مو آنها را مویه کند، از رگ رگ جانش گذراند و از صدق دل راست و روشاد(رک و راست) و فهما آنها را بگوید و با این ملهم شفابخشی به رویشان بگذارد. اگر ما جسم زندهایم، باید این دردها را حس کنیم و مشقّت آنها را بکشیم، وگرنه تفاوتی از جسدهای روان نخواهیم داشت".
داستان مالامال درد شاعر تاجیک
#اعظم_خجسته بازگوکننده ی همین بخش از زندگی دردمند مردم است. درد جدایی از زادبوم، مهاجرت اجباری، بیعدالتی، مرگ و میر ظالمانه ی صدها نفر، بی ارزشی جان انسان ها، شکست ها، زخم ها و زهرها. دردی که تا آخرین سلول دل را فرا میگیرد و زخمش همیشه تازه و دردش جاودانه است.
گفتنیست جناب اعظم خجسته تا کنون ۵ مجموعه شعری با نام
های "سایه روشن"، "چشمه زلال"، "سپیده را سلام"، "آمد بهار بی تو"، "ایستگاه زندگی" -را در تاجیکستان و ایران منتشر کرده است.
امید که مورد پسند خوانندگان گرامی قرار خواهد گرفت.
@firdavsiazam