تو تمناے من و جان من و یار منے
پس بمان تا ڪہ نمانم بہ تمناے کسے
من سراپا همہ یڪ جلوه اے از ؏شق توأم
؏شق را جز تو ندیدم بہ سراپاے ڪسے !
#حضرت_مولانا
ڪــانــالــے
بــا زیــبــاتــریــن اشــعــار نــاب
و مــطــالــب ادبــی و...
تـ℘ـمنـای عــ℘ـشـق
چیز عجیبی درهواست... که حال نفس هایم را گیج و ریتم تپش هایم را خراب میکند .. انگار عطر تو تنت را گم کرده باشد و تا پیدا کردنت قصد مست کردن مرا داشته باشد ..
غروب آمد و کبوتران قاصدم نیامدند و من دلم چه شور می زند به آسمان نگاه می کنم
به پولک ستاره ها و یادشان در این تن تکیده تر می کشد کجا فرود آمدید کدام بام ناشناس و بر پر سفیدتان کنون که دست می کشد ؟
چه فکر تلخ و تیره ای به دور از شما نوار خون که بسته در میان بالهایتان ستارگان کبوتران بی پیام و بی پرند هنوز از کنار این دریچه من در انتظار به آسمان نگاه می کنم