دلنوشته
#شهناز_اکملی، مادر
#مصطفی_کریمبیگی، از جانباختگان ۶ دی ۸۸، خطاب به فرزندش:
«
مصطفی من،
امروز عاشوراست و من زنی هستم که در چنین روزی تو، پسر بلند بالایم، غرق خون شدی۔ زنی که دوبار در سال قلبم اتش میگیرد۔ یکبار ششم دی و یکبار عاشورا۔
میدانم که تو اگاهتر از هر کسی و میدانی مدتهاست خواب از چشمانم ربوده شده۔ تازه عادت کرده بودم که زندگیم منحصر به قاب عکس تو و دیدار هر روزه مریم است۔ وقتی چشمهای براق تو را در قاب عکس روی دیوار تماشا میکردم، اشکهایم جاری میشد و دستهای مریم سدی میبست بر رودخانه اشکهای شور من۔
من اکنون اما در دلم خنجری نشسته با حکم ناجوانمردانهای که برای دخترم صادر کردهاند۔ ایا سهم من از زندگی این است؟
یا اینکه منهم باید در سیزدهمین عاشورای بدون تو، از زمین و اسمان بپرسم که کیست مرا یاری دهد؟
من، زنی که زندگیم پر از اندوه خون و دادخواهی است۔ زنی که بدون مصطفا و دور از مریمش، این نیست که اکنون میبینند۔ زنی که در سیزده عاشورای گذشته نوحه نخوانده، بلکه فریاد زده و از بیداد گفته است۔
بله مادر مصطفا بودن راه و رسم مصطفا را میطلبد۔»
#مادران_دادخواه.
👈فرم عضویت و فعالیت در انقلاب زنانه
https://tinyl.io/6UMt🌐ارتباط و ارسال مطلب و گزارش به انقلاب زنانه
پیامگیر تلگرام
https://t.center/WRtamasتلگرام، واتساپ ، سیگنال ۰۰۴۶۷۳۹۶۸۱۴۳۸
#زن #زنان #انقلاب_زنانه#انقلاب_آتی_ایران_یک_انقلاب_زنانه_است