#سمیه_یکتانسبمتولد ۱۳۶۳ / یزد
تعمیرکار خودرو
روزي روزگاري در شهر يزد دختري زندگي ميکرد که عاشق ماشين بازي بود. دوست داشت قطعات داخلی اسباب بازیهایش را باز و بسته کند و از چگونگی کار کردنشان سر در بیاورد. وقتي بزرگتر شد با این که به رشتههای فنی علاقه داشت اما نتوانست در اين رشتهها در دانشگاه تحصیل کند و مجبور شد مترجمي زبان انگليسي بخواند. او مدتي كار ترجمه انجام داد و حتي در يك آژانس مسافرتي كار كرد و توانست مدير تور شود. ولي اين كارها راضياش نكرد و بعد از ده سال دوباره کنکور داد. ميخواست روياي كودكيش يعني کارهای فنی را دنبال کند. سميه با پشتكاري كه داشت در رشته مكانيك دانشگاه قبول شد. ترم يك بود كه توانست براي خودش ماشيني بخرد. او بخاطر ماشين مدام به تعميرگاه ميرفت. در يكي از روزها متوجه برخورد بد يكي از تعميركاران با خانمي مسن شد و همانجا تصميم گرفت كار تعمير ماشين را ياد بگيرد و تعميرگاهي براي خانمها بزند. آن زمان براي كارورزي به كارخانه سايپا ميرفت. سميه پس از آن ميدانست چه ميخواهد و براي همين در تمام كلاسهاي آموزشي مقدماتي شركت كرد.
سميه با وجود تمام مشكلات تعمیرگاهی راهاندازي كرد که همه تعمیرکارانش خانم بودند. خودش دوش به دوش خانمهای دیگر و با علاقه کارهای تعمیر، تنظیم موتور، شست و شوی کامل خودرو، تعویض روغن، ... را انجام میداد. اين طرح در سال ٩٤ بعنوان كارآفرينى برتر از نظر بانك كارآفرينى اميد معرفى شد و در ابتدا موفقيت خوبي داشت. اما متأسفانه بعد از مدتی هزینه هاي تعميرگاه از کل درآمدش بيشتر شد و مجبور شد آنجا را تعطيل کند.
سمیه اعتقاد دارد زنان خیلی قوی هستند و آستانه تحمل آنها خیلی بالا است. او مي گويد: «از این شکست یک تجربه بزرگ به دست آوردم که دیگر منتظر حمایت هیچ کس نباشم و فقط به داشته هاى خودم متکى باشم.» سميه در حال حاضر كارواشي در مجتمع مسكوني خودش زده و كار تعميرات ماشين خانمهاي مجتمع را هم انجام ميدهد.
نویسنده:
#لیلا_بابایی_فلاح /
#الهام_نظریداستان زندگی زنان پیشرو را در کانال "دخترها تسلیم نمیشوند" بخوانید.
@doxtarha