#دلنوشته_امام_رضایی عصر که میشود تمام کلمات دلگیر به خلوتگاه کوچکم هجوم میآورند، مانند کودکی با دستان کوچکم روی دیوار ترک خورده قلبم نام شما را مینویسم... .
چقدر نام شما برایم شیرین و دلچسب است و هر بار تکلیف شبانهام را زیباتر مینویسم... .
امشب دلتنگیِ چشمانم ملتمسانه آغوش باران را صدا میزند. عجیب هوای چشمانم ابریست... .
دلم میگیرد و بیتاب اشک هایم بر روی گونههایم سُر میخورد و در برابر لبهایم میمیرند... .
عزیز جانم، امام رئوف تنها یاد شما هیچگاه در لحظه هایم غروب نکرده است و همیشه به یادتان میاندیشم... .
منی که در صف عاشقان شما همیشه آخرین نفرم، نه فقط در حرف بلکه در عمل به آنچه میخواستید... .
منی که بد کردم، بد بودم و بد هستم... .
اما آقا جان هنوز دوستتان دارم و شما هرچقدر من بد کردم، مهرتان افزون تر، دستِ نوازشتان بیشتر است.
هوایم را همیشه بیشتر داشتهاید، خوب میدانستید با تمام پستیام، هوای بی حرم برایم سخت است و اگر این همه لطفتان نبود من حرمتان نبودم آقای خوبی ها... .
منِ آلودهام هنوز فریاد میزند نام زیبایتان را، این نوای بینوا هنوز ناله یا رضا (ع) سَر میدهد.
این قلب غبار گرفته امید دارد به تابش خورشید هشتم.
این چشم های گنهکار دلش تنگ گنبد طلائیتان است هر دم... .
این جسم بی خود که در بند شیطان است آغوش حرمتان را میخواهد ... .
این قدم ها، این دست و این من شما را میخواهد... .
یا ضامن آهو
📝به قلم: خانم فاطمه سلیمی
#میلاد_امام_رضا_مبارک🌹@buqaen_heiat