🔸امیدوارم که به زودی تمام پراکندگان وطن باز به ایران برگردند و در عوضِ مجادله و قتال، در خط "اعتدال "کار بکنند یعنی خار بخورند و بار ببرند و کشتی مشرف به غرق وطن را به ساحل نجات بکشند..عجیب این است که در ایران، بر سر آزادی عقاید جنگ میکنند ولی هیچ کس به عقیده دیگری وقعی نمی گذارد؛ سهل است اگر کسی اظهار رای و عقیده نماید متهم و واجب القتل، مستبد، اعیان پرست، خودپسند، نمی دانم چه و چه نامیده میشود و این نام را کسی میدهد که در هفت آسیا یک مثقال آرد ندارد یعنی نه روح دارد نه علم ، نه تجربه؛ فقط ششلول دارد....راستی یادتان هست مکتوب من را که از شما سئوال کرده بودم:" طهران کدام جانور است که در یک شب صد و بیست انجمن میزاید؟".
...من ایران را 50سال است میشناسم و هفتاد و یکم سن من تمام شده. کدام دیوانه در دنیا، بی بنّا عمارت میسازد؟ کدام دیوانه بدون تهیه مصالح، بنّا را دعوت به کار می نماید؟ کدام مجنون تغییر ایران را خلق الساعه حساب می کند؟.. آخر هیچ پیغمبری می توانست این کشور را به سرعت پیشرفته کند که حالا "حسین بزاز" یا "محسن خیاط" یا فلان آدم میخواهد این کار را بکند؟... ایرانی، تاکنون اسیر یک گاو دو شاخ استبداد بود اما بعد از این اگر اداره خود را قادر نشود به گاو هزار رجاله دچار میگردد آن وقت مستبدین به نابالغی ما می خندند...فاش می گویم که من این مساله را، بی چون و چرا؛ میبینم.
🔸نامه عبدالرحیم #طالبوف تبریزی(نویسنده کتاب احمد – #مسالکالمحسنین) روشنفکر پیش از مشروطیت به علیاکبرخان قزوینی ( #دهخدا ) که پس از رفتن به استانبول نامه ای به طالبوف نوشت.
✔️منبع: یحیی آرینپور، از صبا تا نیما، ج ،1 زوار، ،1372 صص 289-290 #متن_شب @sahandiranmehr