اما تقریباً با بررسی همه این موارد به یک چیز اعتقاد داریم و آن هم این است که سرعت تند و کند شدن این اصلاح به اخبار و تحولات وابسته است و هر خبری میتواند این جریان را تحت تاثیر قرار دهد چه قرار باشد سریع به اصلاح برسیم و دوباره برگردیم و چه اصلاح زمانی و نه قیمتی را داشته باشیم و چه شارپ به سمت بالا برویم نتیجه میتواند یک چیز باشد ما پشت این سنگر محکم تجدید قوا میکنیم انرژی لازم را ذخیره کرده و بعد با اخبار بهتر و تحولات بهتر مسیر پیش رو را ادامه میدهیم این شاید خاصترین و بهترین سناریوی ممکن برای بازار باشد جریان پول را مدام با خود درگیر میکند .
اما با تمام این موارد و تمام اتفاقات به نظر اهالی بازار یک چیز را باید خوب ببینند و این بزرگترین تغییریست که به نظر اتفاق افتاده فارغ از رویدادهای مختلف اعم از طرف کردن ناترازیها و رشد نرخ دلار نیما و بحثهای اقتصادی بودجه و موارد از این دست ما با سکانداری طرفیم که هر چند وقت یکبار در صحنه رسانهها ظاهر شده این سیگنال را به اهالی بازار مخابره میکند که اینجا جای سرمایهگذاری است و باید با نشاط بماند و تا به امروز نیز اثبات کرده که علاوه بر حرف تا حدودی روی صحبتها نیز عمل پیاده شده و در عمل هم اتفاقات و رویدادهای مثبتی رخ داده این تفاوت ویژه و عمدهای است که باید خود را در تابلوی قیمتها نیز نشان دهد به عقیده بسیاری هنوز مسیر طولانی برای نشان داده شدن این اتفاقات در قیمتها داریم ...
از همین روست که همچنان معتقدیم بازار با وجود تمام این زد و خوردها تا وقتی بتواند ۲ موضوع را ساپورت کند جای نگرانی چندانی ندارد موضوع اول تحولات و عوامل بنیادی و موضوع دوم جریان خبرهای مثبت است هر وقت این دو رویداد به چالش خورد و با مشکل مواجه بود به نظر آنگاه باید در این نظرات و این اظهار نظرها و استراتژیها تجدید نظر کرد قیمتهایی که در تا ۱۰ درصد پایینتر از نقطه فعلی دوباره به نقاط جذاب میرسند نمیتوانند در حال حاضر شرایط غیر بنیادی و یا هیجانی را نشان دهند بازار هنوز جذابیتهای بنیادی بالایی برای ادامه مسیر دارد تحولات و اخبار در این بین نقش حیاتی را ایفا میکند و البته حتماً توصیه میکنیم یک بار دیگر گزارش بازار دیروز گزارش بازار دیروز را با دقت و جزئیات بیشتری بخوانید که نکات مهم و خاصی در دل آن نهفته بود و هدفی نیست که تکرار مکررات باشیم ...
و اما حرف آخر ...
یکی از مواردی که همیشه در روزهای مثبت بازار و دوران اوج در مورد آن بحث میشود گرایش جریانهای پولی به صندوقهای سرمایهگذاری است برخی آن را سرمایهگذاری غیر مستقیم میدانند به نظر میرسد گاردهای باز و بسته زیادی نسبت به این موضوع وجود دارد آیا صندوقهای سرمایهگذاری اتفاق و رویداد میمون و مبارکی برای بازار بوده یا فضای بازار را تغییر اند؟؟! بی شک بر هیچکس پوشیده نیست که صندوقهای سرمایه گذاری به خصوص اهرمی توانستهاند با تمام ایرادها و اشکالات زیاد تا حدودی در بازار مسیر نسبتا
موفق باشند وومسیر منطقی را پیش بروند و در جذب سرمایه و توجه به بازار نمره قبولی بگیرند این مطلب را برای این موضوع نوشتیم که دیروز نزدیک به ۲۵۰۰ میلیارد تومان از حجم بازار روی صندوقهای اهرمی متمرکز بود که بالاترین میزان طی مدت اخیر بوده اگر صندوقهای سرمایهگذاری را هم به این موضوع اضافه کنیم تقریباً میتوان گفت دیروز یکی از درخشانترین روزهای صندوقهای سرمایهگذاری در جذب سرمایهها بوده است حال سوال اینجاست که این اتفاق خوبی بوده است یا خیر؟! به نظر میرسد همچنان صندوقهای سرمایهگذاری و یا سرمایهگذاری غیر مستقیم مخالفان جدی ویژه و پا به قرصی در میان سهامداران دارد و البته به بخشی از این افراد حق میدهیم که نسبت به این موضوع گارد داشته باشند؟! چرا این موضوع را مطرح میکنیم دلیل آن واضح و روشن است...
عملکرد بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری در این مدت نه تنها یک عملکرد هوشمند که دقیقاً عملکردی همراه با جریان عادی بازار بوده و بسیاری از افراد معتقدند حتی اگر به شکلی رندوم و با یک تشکیل پرتفوی کمی گستردهتر در بازار حرکت میکرد میتوانست بازدهی بالاتری را نسبت به این صندوقها ایجاد کند و در واقع اثبات میکند این صندوقها نتوانستند مزیت ویژهای برای بازار داشته باشند نکته بعد نوع حرکت آنها در بازار و به نوعی جو زده و رفتارهای گله واری است که آنها دارند که به خوبی نوع مدیریت و نگاه مدیر صندوق را نشان میدهد در این مدل نیز معتقدیم با توجه به شرایط بازار افراد با سابقه و قوی و حرفهای در راس این صندوقها قرار نگرفتند که این چالش را یک روز مفصل بیان میکنیم و افراد تازه وارد عمدتاً باعث بروز چالشهایی در این صندوقها شد و حتی اگر عملکرد آنها مورد بررسی و قضاوت قرار گیرد اکثراً از سطح متوسط بازار پایینتر هستند