نظرسنجیها چقدر، چگونه و چرا اشتباه از کار درآمد؟* (ادامه از قسمت قبل)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چگونه و یا چرا؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای بررسی پیشبینی نادرست چندین احتمال مطرح بوده است. این احتمالات در دوران مبارزات انتخاباتی درون حزبی و در نظرسنجیهای انتخابات پیشین هم مطرح شده است.
مشکل اول، ناشی از برآورد نادرست از وضعیت مشارکت است. اگر بین کسانی که میگویند در انتخابات شرکت میکنند و آنها که عملاً در انتخابات شرکت کردهاند تفاوت مهمی وجود داشته باشد، نتایج نظرسنجیها با نتایج واقعی همخوانی نخواهد داشت. الگوی اولیه مشارکت در برخی از همین ایالتها و ایالتهایی که در آنها رای پیش از موعد وجود داشت نشان میدهد که مثلا سیاهپوستان کمتر از انتظار و سفیدپوستان بیشتر از انتظار در انتخابات شرکت کردند. همین امر در مورد سطح تحصیلات و مشارکت هم برقرار بود. برخلاف نظرسنجیها، در روز رایگیری، این موضوع آرای واقعی را (با مشارکت بیشتر سفیدپوستان و با افراد با تحصیلات پایینتر) به سوی ترامپ سوق داد.
مشکل دیگر این است که در برخی از نظرسنجیها میزان تعلق یا تمایل حزبی به سوی دموکراتها نادیده گرفته شده یا کمتر از آنچه باید جدی گرفته شد. این امر آراء را در نظرسنجیها به سوی
کلینتون میبرد اما در پای صندوق رای موضوع از قرار دیگری بود. به علاوه درصد کسانی که از میان دموکراتها به ترامپ رای دادند کمی بیشتر از میزان جمهوریخواهانی بود که به
کلینتون رای دادند.
میزان نفرت از وضعیت موجود، بیاعتمادی به دولت و دولتیهای قدیمی، از جمله
کلینتونها، عدم محبوبیت شخص
کلینتون و اشتیاق بیشتر هوادران ترامپ برای رای دادن هم عامل مهمی بود که در تحلیلها و مدل کردن نظرسنجیها به درستی منعکس نشده بود.
اعتماد به مجموعهی دستگاههای حاکمیتی در این سالها به حد پایینی نزول کرده است. عملکرد دولت اوباما که به شدت و حدت از خانم
کلینتون حمایت کرد، حداکثر از جانب ۵۲ درصد از مردم موفق ارزیابی میشد که تمایلشان هم عمدتاً به سمت دموکراتها بود. ۷۰ درصد مردم فکر میکنند کشور در جهت نادرستی حرکت میکند. بنا به نظرسنجیهای سی ان ان، بیش از ۵۰ درصد مردمی که پای صندوقها رفتند از دولت فدرال ناخشنود یا خشمگین بودند و ۵۳ درصدشان از پیروزی احتمالی
هیلاری نگران یا بیمناک بودند. همهی اینها به معنی نیاز به هوای تازه و تغییر در سیاست بود، تغییری که
کلینتون نمیتوانست نمایندهاش باشد و از بخت بد این ترامپ بود که خود را به عنوان نماد تغییر مطرح کرد.
عامل احتمالی دیگر را باید ناشی از نمونهگیریهای غیر معرف دانست که با ویژگیهای جامعهی رای دهنده همخوانی ندارد. در این نمونهها اغلب افراد مسنتر و با تحصیلات پایینتر، روستاییان کمتر از میزان اصلی آن در جامعهاند. درنظرسنجیها، با وزندهی به نمونهها این مشکل کم میشود اما ممکن است بیانگر تفاوتهای واقعی نباشد. به علاوه، شرم اجتماعی هواداران ترامپ از بیان نظرشان به صورت اجتماعی، از جمله در نظرسنجیها، باید عاملی برای کاهش سهمشان در پاسخها به حساب بیاید. گذشته از این که حملات ترامپ و مدافعانش به سوگیرانه بودن نظرسنجیها باعث بیاعتمادی طرفداران او به نظرسنجیها شد و شاید همین عامل نیز در غایب شدن آنها از نمونهها موثر بوده باشد.
آنچه پیشتر هم از جانب متخصصان مطرح شده بود اکنون پررنگتر از همیشه خود را نشان میدهد: نظرسنجان برای بهبود شیوههای کار خود در این دوران شتابآلود باید با شتاب بیشتری کار کنند و در مدل کردن نتایج نظرسنجیها متعددی که انجام میشود عناصر بیشتر و دقیقتری به کار گیرند.
—-------------------------------------
* مطلبی است که چند ساعتی پس از پایان رایگیری برای بیبیسی نوشتم:
http://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-37930838#انتخابات #انتخابات_آمریکا #انتخابات۲۰۱۶ #کلینتون #ترامپ #هیلاری #دانلد_ترامپ #هیلاری_کلینتون #آمریکا #نظرسنجی #آمار #علم_آمار #پوپولیسم #رفتار_انتخاباتی #رای #عوامگرایی #تغییر #وضع_موجود #پیروزی_ترامپ #بایاس #سوگیری #نمونه_گیری #تحصیلات #سن #سیاه_پوستان #سفید_پوستان #روستاییان #نمونه_معرف #تمایل #تعلق #حزب #حزبی #خشم #نارضایتی #دولت #ایالتی #الکترال_کالج #الکتورال_کالج #الکترال #الکتورال #مردمی #شرم #روش #متدhttps://www.facebook.com/ghaaziaanhttps://plus.google.com/u/0/110864597246369747428