مدتی پیش، یک مجموعه یادداشتِ مروری در سایت/بلاگِ ویرگول منتشر کردم با عنوان «نگاهی به کتاب اسلام و دگراندیشی در ایران پس از انقلاب». در این یادداشتها که قرار بود یک معرفی کتاب خلاصه از کتاب «Islam and Dissent in Postrevolutionary Iran: Abdolkarim Soroush, Religious Politics and Democratic Reform» تألیف بهروز قمری تبریزی باشد، برخی از استدلالها و تحلیلهای تاریخی نویسنده را به شکلی مبسوطتر توضیح دادم. به همین دلیل مجبور شدم این
#معرفی_کتاب را به یک یادداشت چند قسمتی تبدیل کنم.
مولف کتاب
اسلام و دگراندیشی در ایران پس از انقلاب دکتر بهروز قمری تبریزی است. او اکنون استاد جامعهشناسی و تاریخ در دانشکدهٔ مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه پرینستون و همچنین عهدهدار مرکز مطالعات ایران و خلیج فارسِ مصور رحمانی است. اخیراً از این پژوهشگر، کتاب
فوکو در ایران: انقلاب ایران پس از روشنگری به چاپ رسیده است که یک بازنگری اساسی در جریان اندیشههای
#فوکو در سالهای آخر عمرش است.
یکی از معماهایی که
#انقلاب_ایران در سال ۱۳۵۷ ایجاد کرد و هنوز به عنوان یک مسئلهٔ حلنشده باقی مانده، نسبت میان
#اسلام و انقلاب است. هنوز هستند کسانی که بر این باورند که انقلاب ایران را نباید
#انقلاب_اسلامی خواند و تأکید میکنند اسلامگراها در واقع انقلاب را از چنگال انقلابیون سکولار در آوردند. این پرسش هنوز قابل طرح است که اسلام در فضای انقلاب و در سالهای پس از سقوط شاه چه تأثیری در پیدایش یک حکومت اسلامی و بسط و تثبیت آن در قالب جمهوری اسلامی داشت.
با این همه،
#بهروز_قمری_تبریزی ، ادر کتاب «اسلام و دگراندیشی در ایران پس از انقلاب: عبدالکریم سروش، سیاست دینی و اصلاحات دمکراتیک» سوال ژرفتر و بسیار جالبتری را بر این معمای تاریخی میافزاید؛ پرسش فقط این نیست که اسلام در انقلاب چه نقشی داشت، پرسش اساسیتر این است که انقلاب و تجربهٔ جمهوری اسلامی چه تأثیری بر اسلام داشت؟ قمری تبریزی در این کتاب میکوشد با موشکافی شخصیت، زندگی سیاسی و اندیشههای
#عبدالکریم_سروش در بستر تاریخ تحولات ایران پس از انقلاب پاسخی برای این پرسش پیدا کند.
از شما دعوت میکنم با دنبال کردن لینک زیر و پستهای بعدی، این معرفی کتاب را مطالعه کنید.
http://vrgl.ir/XITVv