🔖 نظر
#فروغی دربارهی
#مصدق❗️... معلوم شد آقای مصدق، نمایندهی محترم در مجلس شورای ملّی، لازم دانستهاند بنده را به خیانتکاری منتسب نمایند و این معنی را یکی از دلایل مخالفت خود با کابینهی آقای مستوفیالممالک قرار دهند.
من در دورهی پنجم شورای ملّی، که باز ایشان وکالت داشتند، دیده بودم که با اصرار فوقالعاده مکرر به آقای میرزا حسینخان پیرنیا (موتمنالملک)، که رئیس مجلس بودند، حمله میکردند و آن مرد محترم را مورد تنقید با لحن شدید قرار میدادند.
تعجب کردم و پیش خود میگفتم: فرضاً آقای پیرنیا خبط و خطایی بکند با آنکه همهکس تصدیق دارد که ایشان در وظایف ریاست مجلس کاملاً با متانت و بیطرفی رفتار کرده و همیشه وجود ایشان یکی از موجبات وقر و عظمت مجلس بوده، چرا آقای مصدق نسبت به خودم، با اینکه خیانتی نکردهام، بر تعجبم افزود.
چون بیانات ایشان را تا آخر خواندم، دیدم درد شدیدی در دل دارند از اینکه بنده مدت زیادی در کابینههای متوالی وزیر و اخیراً رئیسالوزرا بودهام و اکنون، با وجود غیبت، در کابینه عضویت دارم، و به علاوه، بعضی عناوین دیگر از قبیل ریاست دیوان تمییز و ریاست مدرسهی حقوق را دارا هستم. پس مشکلم راجعبه آقای مصدق حل شد و دانستم اقتضای طبیعتش این است و به علاوه هر کس برای پیشرفت کار خود، بر حسب ذوق و فطرت خویش، راهی را اختیار میکند؛ مصدق هم این راه را اختیار کرده است که بیجهت یا با جهت به اشخاص حمله کند و در راه دلسوزی وطن اظهار شجاعت نماید.
مختصر، جوان است و جویای نام آمده است. اظهار مسلمانی هم که مایه ندارد. در مجلس شورای ملّی قرآن از جیب یا شمایل از بغل درمیآوریم و زهرهی همهکس را آب میکنیم. با این تفصیل، کار به کام است و کیست که بتواند در مسلمانی و وطندوستی مصدق شک نماید.
اما رویهی من غیر از این است و تو میدانی که از اول عمر خود تاکنون نه شارلاتانی کردهام، نه خودستایی؛ نه هوچی بودهام، نه آنتریکباز؛ برای رسیدن به مناصب و امتیازات و تحصیل شهرت و نام، اسبابچینی و دسیسهکاری نکرده و تاکنون هر مقامی را دارا شدهام، اعم از وکالت و ریاست و وزارت، بدون استثنا آن مقام دنبال من آمده است، من از پی آن نرفتهام.
شاه و روسای وزرا و دوستان من همه بر این امر شاهدند و هیچکس نمیتواند از روی حقیقت مدعی شود که من برای رسیدن به مقامی از او تقاضایی کرده باشم و اینکه میگویم محض رجزخوانی نیست و نمیخواهم اجر اشخاصی را که در مورد من احسان کردهاند ضایع کنم و نیز ادعا ندارم که شخصی فوقالعاده هنرمندم.
تنها ادعای من این است که به قدر قوه در خدمت به مملکت کوشیدهام و با اشخاصی که همقدم شدهام صمیمیت داشتهام و مخصوصاً در دنیا راست راه رفتهام، نیت سوء نداشتهام، از خیانتکاری احتراز کردهام ... اگر در این مشروحه از خودم و مصدق حرفی میزنم برای خودستایی یا تضییع او نیست؛ حقیقت حال را بیان میکنم و باقی را به خدا بازمیگذارم.
زیرا هرچند هیچوقت قرآن و شمایل از جیب و بغل بیرون درنیاوردهام، کاملاً معتقدم که در عالم حقیقتی هست و به او اتکا و اتکال دارم و هو نعمالوکیل.
سیاستنامهی ذکاءالملک، مقالهها، نامهها و سخنرانیهای سیاسی، محمد علی
فروغی، به اهتمام ایرج افشار و هرمز همایونپور، کتاب روشن، تهران، ۱۳۸٩، صص ۲۸۹ و ۲۹۰
#آرشیو_ایرانمهر@Ariyamehr_2581@list_Arshiv