بریده‌ها و براده‌ها

🌱شهروندان تهرانی چطور می‌توانند از خدمات مشاوره و روان شناختی برخوردار شوند؟


🔹دراین ویدئو توضیح دادیم چطور می‌تونید از خدمات مشاوره وروانشناسی توسط متخصصین محله خود بهره‌مند بشید.

🔹می‌دونید در همه محله‌های شهر تهران خانه سلامت وجود داره؟

🔹می‌دونیدامکان استفاده از خدمات مشاوره و روانشناختی در خانه های سلامت وجود داره؟

🔹باهزینه مناسب میتونید مشاوره ازدواج،تحصیلی،کودک و...دریافت کنید.

🔹همین حالا وارد سامانه محله من به آدرس Mahalle.Tehran.irشوید و از همه خدمات سلامت محور استفاده کنید.

#سلامت_روان
#خانه_سلامت
#شهروند_سالم
#سامانه_مدیریت_سلامت
#اداره_کل_سلامت_شهرداری_تهران
@labkhande_salamat1
.

تهران - روز (2 مهر 98)، هفته دفاع مقدس

یادداشت یک زن #شهروند از تجربه تلخ امروزش در مواجهه با گشت ارشاد:

تو میدون فردوسی یه زنه اومد جلو گفت شما ایرانی هستید؟ تشریف بیارید هفته دفاع مقدسه می‌خوام استعلام بگیریم ایرانی هستید یا نه، کارت شناساییت رو بده، گفتم برای چی چه ربطی داره به هفته دفاع مقدس؟ بردنم دم ماشین. گفت سوار شو. گفتم نه همینجا استعلام بگیرید
گفت من دوره رزمی گذروندم سوار نشی از پنجره سوارت می‌کنم. سوار شدم به امید اینکه استعلام می‌گیرن ولم می‌کنن ماشینه راه افتاد، فقطم من بودم توش. گفتم چرا راه افتادید؟ چرا دروغ گفتید مگه نگفتید استعلام فقط می‌گیرید؟ گفت بی‌سیممون جواب نمیده
گفتم خجالت نمی‌کشی دروغ می‌گی؟ گفت دروغ گفتم که سوار شی. گفتم از این شغلت خجالت نمی‌کشی. گفت من به شما بی‌احترامی نکردم. گفتم منم نکردم دارم می‌پرسم چرا دروغ گفتی. گفت شغل خودت چیه؟ گفتم هرچی باشه از مال تو بهتره پیاده‌م کن. گفت میبرمت پایگاه ادم بشی همکاری نمی‌کنی
گفتم چه همکاری‌ای؟ من که سوار شدم، گفت نه مانتوت جلو بازه، شلوارت کوتاهه. گفتم درستش می‌کنم. گفت باید از خونه درست می‌پوشیدی. بردنم وزرا. یه فرم گذاشتن جلوم که پر کنم. یه عالمه رو آورده بودن بیشتر از هفت‌تیر و میدون ولیعصر
گوشیمو گرفتن و بردنم تو اتاق گفتم من که تیپم مشکل نداره، واقعا هم نداشت، چون خودشون هی بهم نگاه می‌کردن، هی می‌گفتن بچرخ. بعد گفت زنگ بزن به پدر، مادر یا همسر.اینو که گفت من قلبم ریخت چون نمی‌خواستم به مامان بابام زنگ بزنم که حالشون بد شه. گفتم نمی‌زنم به خواهرم زنگ می‌زنم
پدر و مادرم پیرن حالشون بد میشه، گفت من چیزی نمی‌خوام بگم بهشون، می‌خوام حرف بزنم. گفتم به خواهرم زنگ می‌زنم، مگه تو این فرم ننوشتی مساعدت، منم درخواست مساعدت دارم. گفت نه برو بیرون، گفتم مگه انسان نیستی؟ گفت نه. پرویی می‌فرستمت بازداشگاه
دونفرشون بودن تو سالن انتظار که خیلی رفتارشون خوب بود، یکی‌شون هی می‌اومد می‌گفت برو خواهش کن بذارن بری. گفتم برام یه کاری می‌کنی؟گوشیمو می‌گیری یه زنگ بزنم بگم برام لباس بیارن؟ رفت گرفت و من شماره خواهرم رو زود به مامان تغییر دادم تو گوشیم که اگه خواستن زنگ بزنن فکر کنن مامانمه
یه زنه شروع کرد داد و بیداد و گریه که من کسی رو ندارم، همه پدرو مادر و خانواده‌م مردن خیلی واقعی، بعد معلوم شد شوهرش رفته خونه ناهار بخوره، یکی دیگه با ماموره دست به یقه شد، چون زنگ زده بودن به مادرش که می‌دونی دخترت سیگار می‌کشه؟
اینام تا بلند می‌شدی می‌ترسیدن می‌گفتن بشین. یه دختره بود انقدر گریه کرده بود نمی‌تونست نفس بکشه، گفتم بابا میری بیرون اینا فقط می‌خوان اذیت کنن. واقعا هم داشتن اذیت می‌کردن چون شیفت عوض شد و خرتوخر شد و کافی بود فقط یکی برات لباس بیاره
فقط می‌خوان بترسوننت و کاری کنن که حس درموندگی کنی. به یکی‌شون که خیلی عقده‌ای بود گفتم تو رییسی باشه. گفت معلومه که رییسم. برو بشین تا با پدرت حرف نزنم نمیشه بری شب می‌مونی. بعد اون خانومه که می‌گم توشون خوب بود یواش بهم گفت نگه‌ت نمیدارن، یه کم بشین هیچی نگو میری بیرون.
ولی من صبح که از خونه اومدم بیرون تا قبل از اینکه به چنگال گشت ارشاد بیافتم خیلی برنامه‌ها داشتم. می‌خواستم پیاده برم منوچهری، بعد برم فلافل بخورم، ولی مسخره بود که بگم منو ول کنید می‌خوام برم فلافل بخورم، لابد بربر نگام می‌کردن، بعدم می‌فرستادنم دیوونه خونه.

#عدالتخانه #حجاب_اجباری

https://twitter.com/rahelehr/status/1176459145228312582

https://twitter.com/Ahmad2taheri/status/1158271239766413312
#وطن #شهروند

illing the bulbous end of the San Francisco Peninsula, the City of San Francisco is, famously, about 49 square miles. Google Maps will tell you that if you add up the distance of all the streets in the city, they’d cover 1,100 miles. But ultrarunner Rickey Gates knows there are really 1,313 miles of streets in San Francisco. He knows because he just finished running each and every one of them.

Gates spent six weeks hitting the pavement almost every day (he took two rest days), covering roughly 30 miles per day between November 1 and December 16 to run all 2,612 streets. ..

https://www.adventure-journal.com/2018/12/how-rickey-gates-found-adventure-running-every-street-in-san-francisco/
#شهروند

من مرتضی از خانواده ای هستم که به همراه خانواده دختر آسیب دیده در حمله #سگ های آموزش دیده گارد و شکاری(پیتبول و ژرمن) در #لواسان و پارک دریاچه حاضر بودند و آخر هفته خود را می گذراندند.با من در یک رشته توییت همراه باشید.


حادثه روز ۲۳ آذر اتفاق افتاد.خانواده ام برای پیکنیک به پارک دریاچه #لواسان رفتند. خانواد در محدوده پارک بودند.خودروی ما در پارکینگ پارک بود و با سه دوچرخه به پیست دوچرخه سواری پارک مراجعه شد.بعد از ظهر در پیست دوچرخه سواری پارک و در کنار محل استراحت خانواده.
دو #سگ بدون قلاده و صرفا با گردنبند چرمی به همراه صاحبانشان به خانواده ما نزدیک شدند.ابتدا سگ به دور پدر من می چرخید و ناگهان مربی سگ که متوجه شد چه اتفاقی در حال رخ دادن است گفت کسی از جایش تکان نخورد.به ناگاه سگ پیتبول دو دستش را به روی سینه پدرم گذاشت.
دختر که از این صحنه می ترسد به سمت مادرش برای پناه می دود.#سگ پیتبول به دختر یورش برده و باسن دختر را می گیرد.سگ دوم هم به دست بچه حمله می کند. عکس را سیاه و سفید و سانسور کردم تا حالتان بد نشود.
در بیمارستان #لواسان پزشک اعلام کرد سوراخ های باسن بچه به هم وصل شده و ران بچه به نقل دکتر قلوه کن شده و دندانهای #سگ به هم رسیده است.گوشت دستشان هم کنده شده و استخوان در آن پیداست.
#سگ ها بدون قلاده بودند.در این عکسها می بینید که پس از حادثه تازه دارند قلاده به گردنبند سگ ها می بندند.به عبارت دیگر قلاده ها را تازه اوردند که نصب کنند.صاحب اهل #لواسان #سگ از اینکه به سگش ضربه زده می شد تا کودک را رها کند عصبانی شد و شروع به توهین کرد.سپس وارد عمل شد و سگ ها را از گردنبندشان کشید و این باعث پارگی بیشتر بدن دختر و کشیده شدن بچه و آسیب به صورت بچه شد.امروز شهردار #لواسان در مصاحبه با خبرگزاری #میزان اعلام کرد #سگ ها قلاده داشتند و در محدوده پارک این اتفاق نیوفتاده. من هم با شهرداری و هم با خبرگزاری میزان تماس گرفتم و اعتراض کردم.مستندات هر دو صحبت خلاف مجود است.از قبض پارکینگ و عکس های خانوادگی عکس #سگ ها هم نشان می دهد که قلاده نداشتند و در حال نصب قلاده پس از حادثه هستند. تاکید می کنم حادثه در محدوده #پارک #لواسان رخ داد.حالا کودک علاوه بر زخم ها اسیر کابوس های شبانه و توهم های روزانه غرش سگ شده.نه شب ها می تواند بخوابد و نه روزها آرام است. ۴ شب بیمارستان خوابید و از شدت جراحت باید برای شست و شو کودک بیهوش می شد و ۴ بار به اتاق عمل رفت. کشیدن بخیه ها طی ۴ ساعت انجام شد.در این بین رفتارهای ناشایست صاحبان سگ و عدم رسیدگی هایی که مورد انتظار ما از دادستانی و مجتمع قضایی بود و همچنین بحث اینکه این عمل مجرمانه تلقی شود تا جان کودکی دیگر در خطر قرار نگیرد من سعی کردم این موضوع را رسانه ای کنم.متاسفانه قانون در زمینه این عمل مجرمانه سکوت کرده و نتیجه آن این است که صاحب سگ هر طور می خواهد تهمت بزند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند.در کلام تهدید کند و رسیدگی ها را بی اهمیت جلوه دهد.هدف ما از رسانه ای شدن موضوع:
۱.تعیین مصادیق مجرمانه بودن عمل
۲.رسیدگی بیشتر به این پرونده برای جلوگیری از پیش آمدن موضوعات مشابه
۳.مجازات خاطیان و همچنین پرداخت کامل هزینه های درمان جسمی و روحی وجراحی ترمیمی کودک
اگر نظر سوالی بود من حاضرم به آن پاسخ دهم

#عدالتخانه #قانون #شهروند #کنشگری
https://twitter.com/mori_irani/status/1085279664808042498

https://twitter.com/roozshah/status/1083893758687694848

#تهران #شهروند

#شهروند #کنشگری

https://twitter.com/smkalami/status/1064111191675555841
#تهران #شهروند

https://twitter.com/monamoafi/status/1052779900434870273
#زنان #شهروند

محمد کریم آسایش:
از تبلیغات موهن شهرداری درباره #پلهای_عابر که #حق_سالمندان به شهر را نادیده میگرفت تا شعار تبلیغی«وقتی پل عابر هست،خطر چرا؟» و انیمیشن سوریلند، همگی از #شهروند انتظار #شهربند را دارند که بدون هیچ #حق_به_شهر فقط #وظیفه دارد که #اطاعت کند.
در مقابل #دیکتاتوری_اتومبیلها نه میگوییم

https://twitter.com/Mohammad64karim/status/1006454440361000965

عبد :

«درحالی که مردم در اتوبوس‌ها کنسرو می‌شوند و بسیاری از مناطق تهران هیچ وسیله عمومی برای رفت وآمد ندارد. حالا اون آدمهایی که ظاهراً هم‌میهمن ما هستند و ما باید با اونها «اتحاد» داشته باشیم احتمالا میگن که ساخت مسجد از ارتقای اتوبوس مهمتره چون اسلام میخاد ما رو به مقام انسانیت ببره.
در واقع فرمول ارزشی ها اینه: در اتوبوس به مقام مادون حیوانی تنزل کنید و پشت به پشت کانهو سکس گروهی بچسبید به هم در اتوبوس بعد ما براتون مسجد می‌سازیم که وقتی رسیدید خونه توبه کنید.
استدلال انتلکتوئلی مشابهی هم اون ور رودخونه است: شهر اگه سینما وتئاتر و روزنامه و بیلبورد نقاشی نداشته باشه شهر نیست، روح نداره و شهرداری میخاد ما رو فرهیخته کنه. در واقع در حالی که توی اتوبوس داره بهم تجاوز میشه یا اونقدر شلوغه که نمیشه اصلا سوار شد لذت ببرم از فرهنگ شهر.
از نظر من جفتش شارلاتان بازی و غیر ضروریه. تفاوتشون در محتوای استدلال برای انحراف منابع عمومی از اولویت هزینه است.
به نظرم تا شهر حمل و نقل عمومی درستی نداشته باشه هر هزینه دیگه ای جرمه اصلا حیف و میل بیت الماله...
#شهروند #تهران #بودجه
https://twitter.com/abedrend/status/994850077721186315

پیرمرد می‌گوید: "به آن‌ها گفتم همراه درخت باید مرا هم ارّه کنید."
#حالخوبی #کنشگری #شهروند
https://twitter.com/esmailifarshad/status/965610508811472896

نرگس حسینی ۳۲ ساله است و از همان دوشنبه‌ای که روی جعبه برق خیابان انقلاب ایستاد به عنوان دومین زن معترض به حجاب اجباری دستگیر شد. نرگس از زندان قرچک ورامین در تماسی تلفنی درباره نحوه بازداشتش و و دلایل کاری که باید انجام دهد می‌گوید. او قرار بود این روزها، به عنوان دانشجو در دانشگاه و در مقطع کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی باشد، اما حالا زندانی قرچک ورامین است.

او در این گفت‌وگو درباره نگرانی‌هایش می‌گوید و امید به آینده برای زنان ایرانی که حالا فصل جدیدی در اعتراض به نابرابری‌ها را رقم می‌زنند.


👈 نرگس چند سال داری؟
▫️۳۲ سال دارم. علوم اجتماعی خوانده‌ام و قرار بود ورودی بهمن کارشناسی ارشد علوم اجتماعی دانشگاه رشت باشم که الان دانشجوی زندان قرچک هستم.

👈درباره نحوه بازداشتت می‌گویی؟

▫️من ده دقیقه بالای جعبه برق ایستاده بودم، بعد از‌ آگاهی ۱۴۸ انقلاب گفتند که پایین بیایم و من گوش کردم و من را به آگاهی بردند. آنجا نیم ساعت بودم، از دادسرای ارشاد به سراغم آمدند و من را به آن‌جا بردند. در دادسرای ارشاد قاضی اتهام و وثیقه‌ام را گفت. از آن‌جا من را به بازداشتگاه وزرا بردند و از وزرا به زندان قرچک بردند. یعنی من اصلا بازداشت نبودم. مستقیم از ‌آگاهی و ارشاد به زندان فرستاده شدم. حوالی ساعات ۱۹ تا ۲۰ وارد زندان قرچک شدم.

👈قاضی چه گفت؟

▫️گفت اگر بگویی پشیمانم اتهام و وثیقه‌ات را کم می‌کنیم. اما من گفتم کاری نکردم که پشیمان باشم. گفت خلاف قانون عمل کردی، گفتم من این قانون را قبول ندارم که خلافش عمل کرده باشم. درواقع خلاف قانونی عمل کرده‌ام که قبولش ندارم. تاکید کرد که پس پشیمان نیستی؟ و من گفتم که نه! پشیمان نیستم.دیگر مستقیم به زندان قرچک رفتم.

👈چرا روز دوشنبه را برای این حرکت اعتراضی انتخاب کردی؟

▫️چون من نمی‌خواستم چهارشنبه این کار را بکنم. می‌خواستم کاملا از حرکت خانم (مسیح)علی نژاد جدا باشم. برای این دوشنبه را انتخاب کردم که دوشنبه برای من هنوز که هنوز است دوشنبه‌های سبز است. جنبش سبز یک جنبش عاری از خشونت بود و این حرکت ویدا موحد نیز برای من عاری از خشونت بود.روبان سبز را هم به دستم بستم که بگویم هیچ وابستگی به هیچ کس ندارم و اگر به چیزی وابسته باشم همان جنبش سبز است. می خواستم به هر نحوی این دو حرکت را به هم پیوند بزنم. اعتراض مسالمت آمیز جنبش سبز و این اعتراضی که ادامه دادم برایم حرکت بسیار قشنگی بود که ویدا موحد انجام داد و من نمی‌خواستم بگذارم این حرکت خاموش شود. هرچقدر هم که قاضی در دادگاه به من گفت ویدا موحد دیوانه بوده، من گفتم کاری به موقعیت این خانم ندارم و از نظر من زیباترین حرکت بود و می خواهم ادامه‌اش بدهم. نمی‌خواستم این حرکت خاموش شود.

👈از روز دادگاه بگو؟

▫️روز دادگاه هم نماینده دادستانی پرونده ویدا موحد را آورد که به من اثبات کند این خانم دیوانه است. گفت پدرش و مادرش شهادت می‌دهند او دیوانه است و من گفتم شما به عنوان دادستان خجالت نمی‌کشید پرونده یک نفر دیگر را می‌آورید و به من نشان می‌دهید تا حرکتم را زیر سئوال ببرید؟ اصلا شما هرچقدر بگویید خانم موحد مشکل داشته، من کاری به این ندارم، حرکت او برای من یک حرکت زیبا و سمبلیک بود و از نظر من نباید خاموش می‌شد و ادامه‌اش دادم و حالا هر کس اگر می‌خواهد ادامه‌اش بدهد بدهد. من اصلا از حرکتم پشیمان نیستم.قاضی گفت یعنی اگر از اینجا بیرون بروی باز هم این حرکت را انجامش می‌دهی؟ گفتم به احتمال قوی انجام نمی‌دهم، اما قطعی نیست و شاید باز هم این‌کار را کردم.ولی از حرکتم به هیچ عنوان پشیمان نیستم. در دادگاه به شدت اضطراب داشتم و قاضی مدام درباره اضطرابم صحبت می‌کرد و من می گفتم خب طبیعی است، اولین بار است که بازداشت شده‌ام. اما این به معنای ترس نیست که جلوی شما هستم و از حرکتم اصلا پشیمان نیستم. به او گفتم من با تحقیقات کامل دست به این کار زدم، می‌دانستم حکمم چیست. به او گفتم (براساس مجازات تعیین شده در قانون) تا دو ماه حکم می‌گیرم، شلاق دارم و او گفت: می‌دانی من می‌توانم ۱۰ سال به تو حکم بدهم و وثیقه‌ات را بالا ببرم؟ گفتم همه این‌‌ها را می‌دانستم. می‌دانم دو ماه را هم می‌توانید ۲۰ سال بکنید، چون بالاخره قدرت دست شماست و شما قضاوت می‌کنید. من هم به عنوان قانون شکن تابع قوانین شما هستم. اگر به چشم شما من قانون شکنم می‌توانید حکم بدهید و برخلاف حکم قانونی‌تان به من بیشتر از دو ماه حکم بدهید. من همه هزینه‌ها را می‌دانستم. هزینه آینده و تحصیلم را می‌دانستم و زندان کمترین هزینه‌ای است که قرار است بپردازم.
#حجاب_اجباری #کنشگری #شهروند

https://goo.gl/m7kTMd

علیرضا شیرازی:
«قهرمان این روزهای ایران.. به هر هدف و منفعتی که بوده رفته از هیات وزیران و مصوبه افزایش گمرکی خودرو وارداتی شکایت کرده و باعث شده دادگاه رای به توقف موقت این مصوبه داده. حمیدرضا سعیدی فرزین»
#کنشگری #شهروند
https://twitter.com/alirezashirazi/status/961463053568151553

#برف #تهران #شهروند
https://twitter.com/NajafiMedia/status/957490905820422145

علی پیرحسینلو:
«بالاخره پیگیری‌ها نتیجه داد. امروز معاون حمل و نقل شهردار تهران بخشنامه‌ای را خطاب به اتوبوسرانی صادر کرد که در آن «نصب هرگونه تبليغات بالاتر از ارتفاع ديد مسافران به بيرون» ممنوع شده است.»
#شهروند #تهران #شهرداری #کنشگری

https://twitter.com/1alpr/status/957175973761478657