📝📝📝آسیبشناسی گفتمان اصولگرایی وپیشبینی راهبرد آتی آنان
🔻✍️سهند ایرانمهر
❌قسمت دوم
۸- دوقطبی دیدن بازیگران سیاسی:
اصولگرایان هنوز چارچوب «
رقابت عادلانه» را در گفتمان خود نپذیرفتهاند و میدان مبارزه سیاسی را در دوقطبی حق و باطل یا انقلابی و غیرانقلابی تعریف میکنند.
✅اگرچه میتوان موارد دیگری را نیز به این فهرست افزود اما به شکل خلاصه می توان به این دلایل بسنده کرد. اصولگرایان در جهت رفع این مشکلات ضرورتن ناچار به استحاله گفتمان خود یا انطباق آن با مفاهیم غربی نیستند زیرا اگر اصول به معنی حداقلی اخلاق اسلامی و اصول مندرج در قانون اساسی تعریف شود و جلوه های مدرن و مدنی نهادینه شده در جامعه منطبق با همان آموزه ها پذیرفته شوند هم میتوان گفت که اصولگرایی وضعیتی بهتر از وضعیت کنونی خود خواهد داشت و برای جذب رای دهنده نیاز به تقلید کاریکاتوری از رقیب ندارد.(اصولگرایی از نوع علی مطهری با همان وسواس در بیطرفی و رعایت قانون در عین المان های سنتی مثل واکنش به پوشش و نظایر آن نمونه موفق این شیوه مبتنی بر اصول است هرچند در مواردی خاستگاه متفاوت با خاستگاه اصلاحطلبان دارد).
✅این تحول اما عملی نخواهد شد اصولگرایان مخالف اصالت فرد و انسان محق باقی خواهند ماند زیرا عقبه قدرت اصولگرایی در نهادهای انتصابی است و حضورشان در عرصه
رقابت نیز از همین سکوهای از پیش تعیین شده صورت میگیرد.
✅همان گوییِ گفتمان اصولگرایی نیز ادامه خواهد یافت زیرا استنتاج نظریه پردازان اصولگرایی بیش از آنکه محصول تقلایی ذهنی باشد بخشنامهای آمرانه است که گریزی از تخطی از آن ندارند و همیشه، پاسخ، از قبل تعیین شده است و تقلای ذهنی متوجه یافتن مسیری است که لاجرم آن پاسخ را بدنبال بیاورد.
✅بدبینی به شهروندان و طبقه متوسط نیز همچنان تداوم خواهد داشت زیرا اگر بپذیریم که طبقه متوسط موتور محرک جامعه آزاد و دموکراتیک است و سنگ بنای آن پذیرش انسان محق، اصولی که هویت خود را در بازتعریف انسان مکلف بشناسد سرسازگاری با تقویت آن و گسترش نهادهای مردم نهاد نخواهد داشت .
تعریف مستقل از خود نیز به سادگی در گفتمان اصولگرایی به حاشیه خواهد رفت زیرا بخش عمده جبهه اصولگرایی تحت حمایت ساختار غالب و متنعم از مناصب آن است در نتیجه تلاشهایی چون تاسیس جبههای به ظاهر مستقل همچون جمنا و سازوکار به ظاهردموکراتیک تعیین نامزد نیز به مجرد تشخیص ذائقه ساختار حاکم، از گزینههای برآمده از خردجمعی خود نیز براحتی چشم می پوشد.
✅اصولگرایان تلاشی در برسمیت شناختن رقیب اصلاحطلب نمیکنند و این نگاه سبب اصلی بروز دو قطبیهایی است که ناخودآگاه تصویر مبارزه حکومت با منتقدینش را در
رقابت میان آنان و اصلاحطلبان ایجاد میکند و غالبن به زیان آنان تمام میشود.( احمدی نژاد دور اول خارج از گفتمان اصولگرایی بود وتنش دور دوم وی بدلیل قرار گرفتن در این چارچوب بود).
با این استنتاج این پرسش مطرح میشود که اصولگرایان پس از پیروزی حسن روحانی چه رویه ای را در پیش خواهند گرفت: پاسخ بسیار ساده است: الگوی رفتاری اصولگرایان در گذشته نشان داده است که در چنین مواردی ، پس از بازه زمانی کوتاهی که با استیصال و سکوت سپری می شود ابتدا تلاش میشود با الگوی "همان گویی" و "تاریخ پریشی" تفسیری خاص از پیروزی رقیب ارایه شود.
این تفسیر همهی همّ و غم خود را در جدا کردن خاستگاه فرد منتخب از آرای عمومی و اراده ملت متمرکز خواهد کرد تا دست کم چهرهای مخالف با مردم پیدا نکند.
✅مرحلهی بعد مرحله "واژگان سازی" است. در این مرحله کلید واژه ای ساخته می شود و از طریق تکرار در تریبون ها ، چاشنی دور جدید از حملات لفظی و کارشکنی ها فراهم می گردد. این کارشکنی ها بواسطه آنکه از سوی نهادهای قدرتمندی حمایت میشود، می کوشند تا تصویری ناکارآمد از رقیب نشان دهند و دقیقن از همینجاست که "اصول" چنان دچار خدشه میشوند که اصولگرایان با چالش های بزرگ اخلاقی مواجه میشوند که گاهی به از دست دادن آرای عمومی مردم منجر و گاهی به مدد مشوقهای مالی یا تدابیر مهندسی شده از طریق ایجاد محدودیت برای رقیب مجال موقتی برای بروز پیدا میکند.
✅اصولگرایان در انتخابات اخیر این پروسه اشتباه را دوباره تکرار کردند و آنگاه که بی ثمری آن را دیدند به کپی برداری از روش هایی پرداختند که تلفیقی از دو شیوه محمود احمدینژاد( اِلمانهای پوپولیستی دفاع از محرومین) و رواداری اصلاح طلبان(حمایت از هنرمندان و شیوه های جدید تبلیغات) بود.
چنین رویکردی البته که ثمری نخواهد داشت زیرا بن مایه عمل به شیوه رقیب نیازمند تصحیح مبانی رفتاری در قبال آن ۸ مورد پیش گفته است و تعلل در این بازبینی فرجامی جز وضعیت توام با رکود فعلی را برای اصولگرایان رقم نخواهد زد.
#اصولگرایی #رقابت #اصلاحطلبانtelegram.me/sahandiranmehr@MostafaTajzadeh