♦️ساختن ِ فرصت ِ «فرصت»
♦️(در مورد مستند «فرصت شیرازی» و نبرد ِ حافظه و فراموشی)
▪️تصویر "تاریخ توپهای جامهای جهانی فوتبال" را میبینم که فرنگیها ساختهاند. از ساختن دقیق و مینیاتوری حافظهی جمعیشان دست برنمیدارند. مدام. این ساختن ِ مدام حافظهی جمعی، این از قلم نینداختن کوچکترین عناصر فرهنگی و اجتماعیشان، این ثبت ِ مدام ِ هر آنچه بودهاند و داشتهاند، این محافظت مدام از داشتهها و کاشتهها، به «سنت»شان بدل شدهاست. حتی سیر توپ فوتبالهایشان.
▪️خبر ِ تولید مستند "فرصت شیرازی" را میبینم. میگذارم دانلود شود و تا آخرش را قطره قطره مینوشم. تلاشی برای گفتن از وجودی از وجودهای بیقرار این گوشه از جهان که نفس نفس، برای ثبت و ضبط و آبرومندی و آزادی و آبادی این خاک و بهبود حال این مردم تلاش کردهاست. نمیشناختمش. هم او و هم فیلمساز این مستند، شایستهی بهترین احساسات هستند. نمیدانم بغض آخر این فیلم در گلویم، زاییدهی آشنا شدنم با «فرصت» است یا شادی ِ مواجهه با دسترنج کارگردانش. یا هر دو. هر دو وجودی که برای گرهگشایی از کار فروبستهی این مردم، جان و هنر گذاشتهاند.
▪️به هنرمندانی فکر میکنم که هنرشان، خلاقیتشان، مهارتشان و جان شیفتهشان، بال پرواز جامعه است. امروز، اگر ما حافظهای داریم، اگر ما هم "کسانی" هستیم، علیرغم همه ناملایمات و سنگلاخها، به مدد این هنرمندان متعهد به جامعه و بیقرار است. از فرصت شیرازی، تا نادر ابراهیمیها و اصغر فرهادیها و بسیار گمنامان ِدر تلاش و ساختن. ماه گذشته، در خانه هنرمندان، مستندی دیگر دیدم در مورد "نقش زنان در مشروطه". نتیجهی تلاشی چندین ساله.
▪️کم نیستند از این وجودها. علیرغم همه چیز. داستان، همچنان همان است: در تلاش حکمرانی «قانون» و آزادی. در این میان، شادی آنجاست که این خاک، از این وجودهای سازنده و فداکار و محکم، کم نداشت و ندارد. این خاک، همچنان زایاست.
▫️پانوشت: این هفته، در کلاس درس، فیلم «فرصت شیرازی» را برای دانشجویان هنر نشان میدهم تا ببینند که چگونه پیشینیانی دارند که هنر را با فداکاری و تلاشی عمرانه برای مردمانشان پیوند زدهاند. دست مریزاد به سازندهاش که نمیشناختمش:
#حسن_نقاشی.
#روشنا#حافظهکانال اینکُجا
@inkojaaایده نوشت های مهدی سلیمانیه