بریده‌ها و براده‌ها

#احمد_زیدآبادی
Канал
Блоги
Новости и СМИ
Образование
Психология
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала بریده‌ها و براده‌ها
@bbtodayПродвигать
7,84 тыс.
подписчиков
19,9 тыс.
фото
6,22 тыс.
видео
44,5 тыс.
ссылок
you are not what you write but what you have read. رویکرد اینجا توجه به مطالب و منابع مختلف است بازنشر مطالب به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست! https://t.me/joinchat/AAAAAEBnmoBl2bDScG2hOQ تماس:
К первому сообщению
مناظره در شبکۀ چهار

دیشب هنگامی که از شبکۀ چهارم صدا و سیما زنگ زدند و برای حضور در مناظره‌ای در بارۀ "استقلال" دعوتم کردند، غافلگیر شدم. پاسخم به آنها این بود که چند هفته‌ای مهلت دهید تا در باره‌اش فکر کنم. گفتند؛ برنامه برای ساعت 10 شب تدارک دیده شده است!
می‌دانستم که حضورم در صدا و سیما واکنش‌های منفی برخی از دوستان و حتی خانواده را به دنبال خواهد داشت، اما با خود اندیشیدم:
من همیشه بر بحث و گفتگوی آزاد به عنوان راهی برای عبور از بدفهمی ها و کژاندیشی‌ها تأکید داشته‌ام و همین هفتۀ پیش روزنامه‌ها از قولم تیتر زدند که "تنها راه عبور از بحران گفتگوست". حال از طرف یک رسانه که با عملکردش مخالفم برای گفتگو در برنامه‌ای زنده دعوت شده‌ام. با چه منطقی آن را رد کنم؟ بگویم چون رسانۀ معتبری نیستید شما را تحریم کرده‌ام؟ مگر با آن همه شبکه و رادیو که قبل از سال 88 گفتگو می‌کردم همگی کاملاً معتبر بودند؟ مگر قبل از این اعلام نکرده بودم که ماهیت یک رسانه برایم مهم نیست آنچه مهم است انعکاس دقیق سخنانم است و حتی با روزنامۀ کیهان نیز حاضرم مصاحبه کنم؟
یا بگویم حاضر به گفتگو با افراد مورد نظر شما نیستم! خب این هم که نقض غرض است! اگر خود را اهل گفتگو بدانیم طبعاً باید با منتقدان و مخالفان خود گفتگو کنیم و گرنه، گفتگو با خود و همفکران خود که گفتگو نمی‌شود!
نتیجۀ این تأملات، عملاً راهی جز پذیرش دعوت باقی نمی‌گذاشت و اگر رد می‌کردم با خودم در تناقض می‌شدم در حالی که مهمترین دغدغۀ من صلح درونی است.
مناظره بدون هیچ محدودیتی و همراه با احترام و محبتِ کامل میزبانان برگزار شد. بسیاری از نتیجه‌اش استقبال کرده‌اند و بسیاری هم اصل حضورم را نپسندیده‌اند. چند نفری هم ظاهراً آن را علامت "سقوط" من دانسته‌اند! از نگاه این افراد هرکس طبق امیال و علایق آنان حرکت نکند، حتماً سقوط کرده است چرا که آنها خود را در نوک پیکان تکامل تاریخ می‌بینند و همۀ خلق خدا باید با متر و معیارهای آنان خود را بسنجند!
طبیعی است که هیچکدام از کارها و مواضع من به مذاق کسانی که مدافع براندازی هستند، خوش نیاید. برخی افراد که قبلاً نگاه مرا می پسندیده‌اند و اکنون به سمت براندازی متمایل شده‌اند، ظاهراً انتظارشان این است که من هم با آنها هم‌مسیر شوم. این انتظاری بیهوده و در عین حال توهین‌آمیز است. روی چه حساب و کتابی من باید از آنها تبعیت کنم؟ به صرف اینکه مرا روزگاری دوست داشته‌اند؟ در واقع حرف صریح‌تر آنان این است که ما برای شخصیت و افکار تو هنگامی احترام قائلیم که مثل ما فکر و عمل کنی! روشن است که این احترام نیست تقاضا برای تسلیم و برده شدن است!
در هر صورت، همانطور که بارها گفته‌ام من به راه اصلاح به سبک و سیاق خودم وفادارم و آن را مؤثرترین و کم‌هزینه‌ترین شیوۀ تحول در ایران می‌دانم. مدافعِ سرسختِ حرکت‌های سیاسی ضد خشونتم آن هم به قدری ضدخشونت که گاندی و لوترکینگ و ماندلا را شرمسار سازد!
اگر کسی این شیوه را نمی‌پسندد مشکل من نیست.
#احمد_زیدآبادی
#مناظره
#صدا_و_سیما
#شبکه_چهارم
#ضد_خشونت
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
در بارۀ حکم ناعادلانۀ تاجزاده
اتهام‌های گل و گشاد و احکام کیلویی!

بنا به قولِ وکیل مصطفی تاجزاده حکم هشت سال زندان موکلش که پنج سال آن قابل اِعمال است، وارد مرحلۀ اجرایی شده است.
آنچه در حکم آقای تاجزاده جلب نظر می‌کند همان اتهام‌های همیشگی و گل و گشادی است که هر شهروند مسالمت‌جویِ معترضی را می‌توان طبق آنها محکوم کرد.
اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی به اندازه‌ای تعریف نشده و مبهم است که گفتگوی دوستانۀ دو نفر را هم می‌توان مصداق آن دانست. اما عجیب اینکه بازجویان و بازپرسان و قضات، در بسیاری موارد، اقدامات تک‌نفره را هم به اجتماع و تبانی تعبیر می‌کنند! اجتماع و تبانی به لحاظ صوری، لاجرم با حضور چند نفر انجام می‌پذیرد و به طور قطع یک فرد نمی‌تواند با خودش اجتماع و تبانی کند. این استدلال ساده و بدیهی اما در بسیاری از دادگاه‌ها مورد اعتنا قرار نمی‌گیرد. در اینجا برای آنکه متهم به نشر اکاذیب نشوم، ناچارم به حکم خودم در سال 88 اشاره کنم که به همین اتهام متهم و محکوم شدم بدون آنکه طرفِ دیگرِ اجتماع و تبانی را به من معرفی کنند! در این مورد فقط از "عمرو عاص‌های زمانه" که گویا به مرحوم هاشمی رفسنجانی اشاره داشت، نامی به میان آمده بود، بدون آنکه من آن مرحوم را دیده باشم و یا اساساً تماس و ارتباطی بین‌مان برقرار شده باشد!
در مورد آقای تاجزاده هم باید پرسید که او مشخصاً با چه فرد یا افرادی اجتماع و تبانی کرده است؟ اگر چنین افرادی وجود دارند، چرا برای آنها پرونده تشکیل نشده است و اگر وجود ندارند، اتهام اجتماع و تبانی از کجا آمده است؟
اتهام تبلیغ علیه نظام نیز کاملاً تعریف نشده و مبهم است. گاه کوچکترین انتقادی از یک ارگان حاکم مانند شورای نگهبان و یا نیروهای مسلح، تحت عنوان تبلیغ علیه نظام تفهیم اتهام می‌شود! در واقع با وجود چنین ماده‌ای در قانون مجازات اسلامی، مخالفت و اعتراض که جای خود، حتی راه یک انتقاد ملایم و مسالمت‌جویانه از وضعیت موجود نیز بسته شده است.
نشر اکاذیب هم گرچه می‌تواند تعریف مشخصی پیدا کند اما آن هم معمولاً شامل طرح هر حدس و گمانی در بارۀ رویدادهای پشت پردۀ سیاست می‌شود، حدس و گمان‌هایی که بدون مطرح کردنِ آنها اصولاً تحلیل و پیش‌بینی اوضاع امکانپذیر نمی‌شود.
از این رو، آقای تاجزاده ظاهراً فقط به دلیل لحنِ خاصش در نقدِ شرایط و طرح برخی گمانه‌زنی‌ها از آیندۀ کشور متهم و محکوم شده و این حکمی کاملاً ناعادلانه و غیرمنصفانه است.
در همین جا می‌توان رئیس دستگاه قضا را مخاطب قرار داد و نسبت چنین حکمی را با وعده‌های وی برای شنیدن هر نوع نقد و اعتراض و مخالفتی به پرسش گرفت. او قاعدتاً برای این پرسش پاسخی در آستین دارد و احتمالاً خواهد گفت که این حکمی بدوی و ابتدایی بوده و چنانچه آقای تاجزاده درخواست تجدید نظر می‌داد، نه حکم در این مرحله اجرایی می‌شد و نه شاید عیناً مورد تأیید دادگاه تجدیدنظر قرار می‌گرفت.
این پاسخ اما کافی و وافی نیست چرا که اولاً چرا باید احکام بدوی دادگاه‌ها تا این اندازه شدید و غلیظ و ناعادلانه باشد؟ ثانیاً وقتی متهمی به هر دلیلی نسبت به رأی بدوی دادگاه خواستار تجدیدنظر نشود، آیا صرف این اقدام، توجیهی برای اعمال مجازاتی ناعالانه علیه او فراهم می‌کند؟
بنابراین، اگر واقعاً قصد و اراده‌ای محکم برای بهبود عملکرد دستگاه قضا وجود دارد، در درجۀ نخست باید قوانین تعریف نشده و گل و گشادی که محکوم کردن متهمان بر طبق آنها مثل نوشیدن آب است، از مبنا تغییر کنند. در درجۀ دوم، قضاتی که معروف به صدور رأی کیلویی علیه متهمان سیاسی‌اند و به عیان هیچکدام از معیارهای بی‌طرفی را رعایت نمی‌کنند و گفته می‌شود تحت نفوذ ضابطانِ خاصی قرار دارند، از منصب قضا برکنار شوند. در درجۀ سوم نیز همۀ محکومان این نوع اتهامات از جمله مصطفی تاجزاده از زندان رهایی یابند.
#احمد_زیدآبادی
#مصطفی_تاجزاده
#اتهام_گل_و_گشاد
#احکام_کیلویی
#زندانی_سیاسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii