🇮🇷بسیج|Basijsut.ir🇮🇷

#افغانستان
Канал
Новости и СМИ
Образование
Технологии и приложения
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала 🇮🇷بسیج|Basijsut.ir🇮🇷
@basijsutПродвигать
851
подписчик
6,09 тыс.
фото
1,02 тыс.
видео
980
ссылок
✅| کٰانٰالِ‌رَسْمٖیِ‌بَسٖیج‌ِدٰانِشْجویی ِ‌دٰانِشْگٰاهِ‌صَنْعَتٖی‌ِشٰاهْرود 🌐 www.Basijsut.ir @RBsj_sut :رَوابِط‌ عُمومی |📩 :واحِد خواهَران |🔺️ @Bsj_sut_ensani :واحِد سَرمایه اِنسانی |👥 Instagram.com/bs_sut :اینستاگْرام |📱 @mosut :نشریه
💠 بسم الله الرحمن الرحیم

❇️ امام علی (ع) : « کونوا لِلظّالِمِ خَصمًا وَ لِلمَظلُومِ عَونًا - دشمن ستمگر و يار ستمديده باشيد. »

🔸تاریخ بشر از دیرباز عرصه تقابل #مستضعفین آزادی خواه و #مستکبرین سلطه جویی است که با زور و اعمال قدرت به دنبال سلطه بر مظلومان و گسترش فساد بر روی زمین بوده اند و برای رسیدن به اهداف خود از هیچ کاری دریغ نمی کرده اند.

🔹در عصر حاضر نیز سال هاست شاهد بوده ایم که امت مسلمان و به ویژه شیعیان به بهانه‌هایی مختلف مورد ظلم و ستم ظالمان و مستکبران واقع می‌شوند. #فلسطین و #لبنان به دست رژیم منحوس صهیونیستی، #عراق و #افغانستان به دست آمریکای جنایتکار، #سوریه به دست داعش و تکفیری های وهابی، #نیجریه و #میانمار به دست دولت های دیکتاتور محلی، #یمن به دست رژیم آل سعود و ...

🔸اکنون نیز از #کشمیر اخبار و تصاویری به گوش و چشم ما می رسد که قلب هر انسان آزاده ای را جریحه دار می کند. کشمیری که اکثر مردم آن نژادی ایرانی داشته و شیعیان مظلوم آن پیرو ندای انقلابی #خمینی_کبیر هستند و در مشکلات و سختی ها فریاد «لبیک یا خامنه ای» سر می دهند!

🔹منطقه کشمیر بیش از هفتاد سال است که محل نزاع دو دولت هند و پاکستان قرار داشته و در طول این مدت، مردم مظلوم آن همواره سختی ها و مصیبت های زیادی را از طرف حاکمان زیادی خواه تحمل کرده اند. حال دولت هند با نقض بند 370 قانون اساسی خود، خودمختاری ایالت کشمیر را لغو کرده و نظامیان هندی به سمت این منطقه #هجوم برده اند. و در حالی که #وحشیانه ترین رفتارها را با مردم کشمیر انجام می دهند، با قطع تمام راه های ارتباطی مانع از مخابره عمق جنایات انجام شده به مردم جهان هستند.

🔸این در حالی است که دولت هند، همواره داعیه دار دموکراسی بوده و کشور خود را با ادعای همزیستی مسالمت آمیز هزاران دین، #الگوی_دموکراسی می داند. این چه دموکراسی است که انسان ها حق تعیین سرنوشت سرزمین خود را ندارند؟

⛔️همچنین زمزمه هایی به گوش می رسد که این کار به درخواست #صهیونیست های جنایتکار و از ترس شکل گیری هسته های #مقاومت به مانند حزب الله لبنان و انصارالله یمن در کشمیر است!
سوال اینجاست که آیا می توان چنین دولتی را منادی دموکراسی دانست؟

📢دانشجویان بسیجی دانشگاه های #شاهرود ضمن محکوم کردن جنایات صورت گرفته توسط دولت هند بر مردم مظلوم کشمیر، از سازمان های #حقوق_بشری که همواره در کوچکترین مسائل کشورهای اسلامی نیز نسخه رفراندوم و همه پرسی می پیچند، می خواهند با اعلام موضع، مانع از رفتار #دیکتاتور مئابانه و خلاف حقوق بشری دولت هند شده و این حق را به مردم کشمیر بدهند که خود حکومت و سرنوشت خود را انتخاب کنند.

⚠️همچنین از وزارت امور خارجه می خواهیم به وظیفه خود طبق بند شانزده اصل 3 و اصل 154 #قانون_اساسی جمهوری اسلامی عمل کرده و اقدامات عملی در راستای حمایت از مستضعفین کشمیری انجام دهد. البته سکوت چند روز اخیر دستگاه دیپلماسی این سوءظن را در افکار عمومی به وجود آورده که مناسبات #اقتصادی میان دولت ایران و هند مانع از محکوم کردن این جنایات توسط وزارت امور خارجه شده است. امید است با انجام اقدامات مناسب، چهره دستگاه دیپلماسی دولت بیش از این بین مردم انقلابی ایران اسلامی خدشه دار نشود.

و در آخر اعلام می داریم که #قطعا این جنایت ها بدون هیچ حاصلی برای ظالمان به پایان می رسد؛ چرا که خداوند متعال فرمود:

🔰« وَ نُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ - ما اراده کرده ایم بر #مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم! » (سوره قصص، آیه 5)

صدق الله العلی العظیم

⭕️ شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی شهرستان شاهرود

🆔 @Basijsut
غمِ تو، غمِ ماست...
هر چند به اندازه فرانسوی ها با کلاس نبودید...
🏴 تسلیت به مردمان مظلوم افغانستان

⚫️ انفجار تروریستی با بیش از ۱۰۰ کشته و ۴۰۰ زخمی در #افغانستان

@Basijsut
#فرنگ_نوشت
حساب بانکی در افغانستان
#بخش #اول
امروز صبح رفتم حساب بانکی باز کنم. اولین بانکی که سر زدم بانک بین‌المللی #افغانستان بود. مرد جوانِ کرواتی که آن طرف میز نشسته‌بود پاسپورتم را گرفت. پرسید برای چه کاری آمده‌ام افغانستان. گفتم برای تحقیق درسی و شاید در #دانشگاه هم درس بدهم. پرسید کدام دانشگاه؟ گفتم هنوز که معلوم نیست اما آن‌جا و آن‌جا. پرسید برای چه مؤسسه‌ای کار می‌کنم. گفتم هیچ‌جا. پرسید درآمدم چه‌قدر است. گفتم نمی‌دانم قربانت گردم… این همه سؤال برای چیست؟ گفت که پاسخ به این سؤال‌ها برای افتتاح حساب لازم است. پرسید چند دلار در ماه به حسابم ریخته می‌شود. گفتم مقداری حقوق از دانشگاهم در #آمریکا می‌گیرم و مقداری پول هم از #ایران می‌رسد اما نمی‌توانم عدد دقیق به شما بدهم. پرسید «چه موضوعی تحقیق مِکنی؟» گفتم باور بفرمایید این دیگر به شما مربوط نیست! گفت برای قسمت «سوابق کاری» نیاز است. گفتم روی فلان موضوع. گفت «بِخَیر… خوب است.» بلند شد رفت دو میز آن‌طرف‌تر با یکی که معلوم بود مقام بالادستی است مشورت کرد. اطلاعاتی را که روی کاغذ نوشته‌بود نشان داد و آمد دوباره نشست روی صندلی روبه‌روی من.
پرسیدم مشکلی پیش آمده؟ گفت «ببخشید ما نَمی‌تانیم بره‌تان حساب باز کنیم. شما خارجی استید و بانک ما از هفتَه‌ پیش به ای سو بره خارجی‌ها حساب باز نَمی‌کنَه.» گفتم مگر چنین چیزی امکان دارد؟ نام شما بانک «بین‌المللی» افغانستان است. چه‌طور می‌شود برای یک خارجی حساب باز نکنید؟ گفت «ای نام بین‌المللی ره بیخی غلط نوشته‌ کردیم. بانک ما بره خارجی‌ها حساب باز نَمی‌کنَه.» با ایما و اشاره گفتم آقا جانم من که دو تا شاخ روی سرم ندارم. قصه چیست؟ گفت همین است. گفتم آخر مگر می‌شود از هفته‌ی پیش تصمیم گرفته‌باشید برای خارجی‌ها حساب باز نکنید؟ پس آن سؤال و جواب‌هایی که می‌کردی برای چه بود؟ دید کوتاه نمی‌آیم نگاهی به میز مقام بالادستی کرد و با سر نشان داد که بروم آن‌جا. از روی صندلی بلند شدم و رفتم سر آن یکی میز. مقام بالادستی داشت با تلفن حرف می‌زد. صبر کردم تا تمام شود. گوشی تلفن را که گذاشت پرسیدم «ببخشید! مشکلی پیش آمده؟ همکارتان گفت بره خارجی‌ها حساب باز نَمی‌کنید.» نگاهی به همکارش کرد. دوباره نگاه‌ش را آورد سمت من. گفت «ببخشید بِرادر... ایران #تحریم بانکی است، ما نَمی‌تانیم بره شهروند ایران حساب باز کنیم. در اَمی ماه حساب چند ایرانی ره بستیم.» گفتم مطمئن هستید؟ از کجا دستور رسیده؟ گفت از «#سازمان_ملل_متحد»!
اصرار فایده‌ای نداشت. آمدم بیرون. رفتم چهار تا خیابان آن‌طرف‌تر؛ «عزیزی بانک»، یکی از بانک‌هایی که در هر خیابان کابل بیلبورد تبلیغاتی دارد. وارد شدم. خلوت‌تر از قبلی بود. پاسپورت را به خانمی که مسئول امور مشتری‌ها بود دادم. پاسپورت را نگاه کرد و رفت داخل یک اتاق برای مشورت. عجب قصه‌ای شده‌بود. آن از زندگی به عنوان مهاجر ایرانی در آمریکا، این از افغانستان.
خانم مسئول برگشت. نشست و یک فرم از کشو بیرون آورد. سرم را جلوتر آوردم تا عنوان فرم را ببینم. نوشته‌شده‌بود فرم افتتاح حساب. دلم شاد شد. این طور که معلوم بود «سازمان ملل متحد» به عزیزی‌بانک دستور نداده‌بود برای ایرانی‌ها حساب باز نکند! خانم مسئول، فرم را با اطلاعاتِ پاسپورت پر کرد. آخر سر پرسید چه جور حسابی می‌خواهم؟ گفتم جاری. پرسید متوسط درآمدم چه‌قدر است؟ گفتم نمی‌دانم اما مقداری پول از آمریکا و ایران می‌رسد. داشت پاسخ‌هایم را یادداشت می‌کرد یکهو انگار آسمان صاعقه بزند چشم‌هایش درشت شد و گفت که امکان فرستادنِ پول از ایران نیست و اگر قرار است از ایران پولی فرستاده‌شود نمی‌توانم در عزیزی بانک حساب باز کنم. گفتم نه نه خیال‌تان تخت! مم در ايران هيچ كس و كارى ندارم. آخرين بازمانده ما در ايران زمان نادرشاه فوت كرده است. کاغذی را نشانم داد که بانک مرکزی کابل از همه بانک‌های دولتی و خصوصی خواسته‌بود از مراوده‌های پولی با بانک‌های ایرانی خودداری کنند. گفتم آیا بانکی در کابل هست که از این قاعده مستثنی باشد؟ گفت بله «آرین بانک». پرسیدم چه‌طور؟ گفت چون از طرف بانک صادرات و ملی ایران حمایت می‌شود.
ادامه دارد...

—---------------------------------------------------------
داستان ایرانی های خارج نشین
@farang_nevesht
@basijsut