به وضوح میتوان دید که امکانات و شرایط زندان ، مداوا را غیر ممکن کرده است.
انتقال خانم محمدی پس از دو عمل جراحی سنگین( در فاصله دو هفته عمل انژیو گرافی و عمل استخوان پا) مستقیماً از بیمارستان به زندان در حالی انجام شد که بر اساس پروتکلهای پزشکی سازمان انتقال خون، زندانیان تا یک سال اجازهی اهدای خون و سایر فراوردههای خونی را ندارند چرا که دارای شرایط خاص پزشکی و درمانی و تشخیصی منحصر به فردی هستند.
زندان و نهادهای مربوطه نیز با یقین و علم به اینکه شرایط و امکانات نگهداری ایشان را در هیچ سطحی ندارند، عامدا به انتقال خانم محمدی به بند اوین مبادرت ورزیده اند.
آقا دکتر
بنده و شما سوگند یاد کردهایم که در مواجههی پزشکی و درمانی با انسانها، فارغ از اندیشه و گرایش و عقیدهشان رفتار کنیم و انصاف و عدالت را سرلوحهی وظیفه و خدمتمان قرار دهیم. اما عدم رسیدگی پزشکی و اعزام به موقع بیمار به بیمارستان و شرایط فاجعهبار بهداریها و فقدان یا کمبود کادر درمان خبره و کارآمد و امکانات و تجهیزات پزشکی و دارو به ابزاری جدید برای شکنجهی زندانیان و متأسفانه نهایتاً "مرگ قهری" آنان بدل شدهاست.
این روایتها تنها گوشهای از ظلم و بیعدالتی در حوزهی درمانی است که بر رنج زندانی بودن زندانیان میافزاید و شرایط در زندانهای دیگر حتی به مراتب وخیمتر و بغرنجتر است در حالیکه زندانیان در سکوت رسانهای و گمنامی تمام، روزگار سختی را سپری میکنند.
از جنابعالی در مقام وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، که بهداری زندانها زیر نظر وزارت مذکور و قوهی قضائیه فعالیت میکند، خواستار رسیدگی به وضعیت بحرانی درمان و بهداشت حاکم بر تمامی زندانها و بهبود آن و همچنین تسریع روند صدور حکم مرخصی درمانی (توقف حکم) برای خانم نرگس محمدی هستم.
با امید به روزهای روشن و آگاه و آباد و آزاد برای سرزمینمان که جانمان است، ایمان دارم که با ارادهی پولادین و ستودنی و ایستادگی مردم ایران، ظلم ظالمان پایدار نخواهد ماند.
مطهره گونهای
چهارم آذر ۱۴۰۳
زندان اوین