عاشقانه های فاطیما

Канал
Логотип телеграм канала عاشقانه های فاطیما
@asheghanehaye_fatimaПродвигать
793
подписчика
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا عشق گلایه دلتنگی اعتراض ________________ و در پایان آنچه که درباره‌ی خودم می‌توانم بگویم این است: من شعری عاشقانه‌ام در جسمِ یک زن. الکساندرا واسیلیو نام مرا بنویسید پای تمام بیانیه‌هایی که لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
آخرین چیزی که در پایان عمرت می‌خوای اینه که توی تنهایی نمیری. سعی نکن من رو نجات بدی، چون خیلی وقته که دیر رسیدی. فقط برای مدتی من رو توی قلب‌ت نگه دار.

#پویا_جمشیدی
#بی‌برگشت


@asheghanehaye_fatima
دست‌هایت خیلی مهربان‌تر از تواند
دست‌هایت مانند کنده‌ی درختی‌ست
که من هنگامِ غرق شدن به آن می‌چسبم 
دست‌هایت مانندِ بخاری‌اند
که من هنگامِ سرد شدن به آن‌ها نزدیک می‌شوم و گرم می‌شوم

#غادة_السمان
@asheghanehaye_fatima
"أشعُر بأنَّ لي قلبين حين نضحكُ معًا"

"وقتی‌ با هم می‌خندیم، حس می کنم  دو قلب دارم.

ترجمة : #غفران_عبیات


@asheghanehaye_fatima
🎭 شما رو نمی‌دونم اما من هر موقع که گفتم "اشکالی نداره" خیلی هم اشکال داشت ..
من از آنهایم؛

آنهایی که می‌میرند حینِ دوست داشتن ...

#محمود_درویش


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئویی کمتر دیده شده از روزهای آخر زندگی باشکوه مرحوم عباس معروفی 🖤
.
#عباس_معروفی

@asheghanehaye_fatima
▪️

تن نیست آدمی، عدد است
کم‌ می‌شود هر روز ...


#آدونیس

@asheghanehaye_fatima
🔹 بعضی وقت‌ها تنها راه یاد گرفتن؛ زندگی کردنه ..
▪️

زندگی پدیده‌ی عجیبی‌ست. آدم را از قبل خبر نمی‌کند. انگار آدم یکی از این پاره‌سنگ‌های کوچکی‌ست که کنار جاده افتاده، روزها در همان نقطه می‌ماند تا ناگهان لگد رهگذری او را از جا می‌کند و به هوا می‌پراند. آن‌وقت این تکه‌سنگ چه می‌تواند بکند؟

#فیلیپ_کلودل / جان‌های افسرده

@asheghanehaye_fatima
امشب انگشتانت را دوست دارم
و فردا دهانت را دوست خواهم داشت
و اینگونه ...
هر بار غرق در جزئی از تو می‌شوم
قلب من کوچکتر از آن است
که یکباره زنی شگفت انگیز را به خود راه دهد ...

‌#بلال_راجح


@asheghanehaye_fatima
‍در چنگ آن هیچی هستیم که بر ما حکم می‌راند، ما یکسره آگاهیم به خاطرِ هیچ به دنیا آمده‌ایم، مومن به هیچیم، به خاطرِ یک هیچ است که استخوان خرد می‌کنیم، تا این‌که رفته‌رفته در هیچ حل می‌شویم.

#فریدریش_هولدرلین


@asheghanehaye_fatima
آفتاب را به تو نمی‌دهم
تا خرده‌خرده بشکافی‌اش
و از آن هزار ستاره بسازی
ماه را به تو نمی‌دهم
تا به‌خاطرِ کوهِ نور
دریای مروارید را انکار کنی
ستاره‌ها را به تو نمی‌دهم
تا بگویی: خوشا شب‌های بی‌مهتاب
آسمان را
به تو می‌دهم
تا ندانی که چه باید کرد

#مفتون_امینی



@asheghanehaye_fatima
من که تورا دوست نداشتم
ترانه هایی را دوست داشتم
که در شبهای خستگی می خواندیم
خندیدن تو به یک غنچه
شباهت تو به یک گل را دوست داشتم
وستاره ها را دوست داشتم
که شبها ی شهریور در چشمانت ساکن شدند
من که تو را دوست نداشتم
جدایی ات را دوست داشتم
آنگاه که مرا در راه گذاشتی
گلوله ها را دوست داشتم
آنگاه که بسویم شلیک کردی
گریستنت را دوست داشتم
آنگاه که فراموشم کردی
بر پا ماندنم را دوست داشتم
آنگاه که تنهایم را فهمیدم
از پای افتادنم را دوست داشتم
هرگاه که تو را بیاد می آوردم
بی تو بودن را دوست داشتم
مثل دوست داشتن نان
صدایت را آرزو می کردم
مثل آرزوی آب در گرمای تیر ماه
مثل باران عصر گاه
مثل باد شمالی که شبها می وزید
دوست داشتنت را دوست داشتم
من که تو را دوست نداشتم
ترانه آموختنت را به پرندگان
دوست داشتم
صحبت کردنت را با بنفشه
تذکر دادنت را به اردیبهشت
که نام دیگر بهار تنهایی است
پهلوی خونینم را  
آنگاه که بر زمین افتادم
و غرابتم را 
آنگاه که پیش می رفتم
کودکان آدامس فروش را
ترانه هایی که تازه در آمده اند را 
هر بار در غیاب تو 
بدن در کنارت را دوست داشتم 
مثل گلی که به در یا افتاده باشد
به آتش افتادم
من آتش را دوست داشتم
آنگاه که چنین می سوختم
من که تو را دوست نداشتم
یک شب آهویی بر قلبت خزید
یک شب در آتش کبریت مثل یک شعر
در این دنیا در هیاهوی بی کسی
در مه سحرگاه
در بی رحمی یک آه
در صورت گریان آدمی
در تمام نیروی نشاط آور یک دعا
هراسان از کنار انار
انجیر ، زیتون و بر روی قلب
بر روی گل
بر روی امیدی که در دست داشتم
بر روی تو
بر روی همه چیز
من که تو را دوست نداشتم
آنگاه که تو رفتی
رفتنت را دوست داشتم
آنگاه که آمدی
کائنات را دوست داشتم
ماندنت را دوست نداشتم
از خو گرفتن به تو هراسان بودم
با اینهمه لبخندت را دوست داشتم
پشت سر قطاری که تو را با خود می برد 
دستمالم را تکان می دادم
آنگاه که اولین برف بر پهنه ی دشت بارید
زیبایی مرگ را دوست داشتم
آنگاه که تو را در دلم کشتم
من که تو را دوست نداشتم
من اگر دوست بدارم
مثل آدم دوست می دارم .

#ابراهیم_صدری( ترکیه)


@asheghanehaye_fatima
ای عشق ای ترنّم نامت ترانه‌ها
معشوق آشنای همه عاشقانه‌ها

با هر نسیم دست تکان می‌دهد گلی
هر نامه‌ای ز نام تو دارد نشانه‌ها

هر کس زبان حال خودش را ترانه گفت
گل با شکوفه خوشه ی گندم به دانه ها

شبنم به شرم و صبح به لبخند و شب به راز
دریا به موج و موج به ریگ کرانه ها

کوچه به کوچه سر زده‌ام کو به کوی تو
چون حلقه در‌به‌در زده‌ام سربه‌خانه‌ها

یک لحظه از نگاه تو کافی است تا دلم
سودا کند دمی به همه جاودانه‌ها

#قیصر_امین_پور


@asheghanehaye_fatima
آدم‌ها جدا از عطری که به خودشون می‌زنن، عطر دیگه‌ای هم دارن که اتفاقاً تاثیر گذارتر هم هست، عطر چشم‌هاشون، عطر حرف‌هاشون، عطری که فقط مختص شخصیت اون‌هاست و متاسفانه در هیچ مغازه‌ی عطر فروشی پیدا نمیشه ...

✍🏽 #روزبه_معین

@asheghanehaye_fatima
Telegram Center
Telegram Center
Канал