شعر ، ادبیات و زندگی

#history
Канал
Искусство и дизайн
Книги
Музыка
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала شعر ، ادبیات و زندگی
@alahiaryparviz38Продвигать
267
подписчиков
7,65 тыс.
фото
4,62 тыс.
видео
17,2 тыс.
ссылок
کانال شعر ، ادبیات و زندگی
یکی از سرخ‌پوستان «کریک» به نام «مار خال‌دار» که بیش از صد سال عمر داشت، در مورد سیاست کوچ‌دادن «آندرو جکسون» گفت:

برادران! من سخرانی‌های زیادی از پدربزگ سفیدمان شنیده‌ام. هنگامی‌که او برای اولین‌بار از آب پهناور گذشت، تنها یک مرد کوچک بود. بسیار کوچک. پاهایش در اثر نشستن طولانی در قایق بزرگ خود مچاله شده بود و او برای دریافت یک قطعه کوچک زمین که روی آن آتشی بیافروزد، التماس می‌کرد. ولی هنگامی‌که مرد سفید در کنار آتش سرخ‌پوستان گرم شد و شکمش را با آرد ذرت آن‌ها پر کرد، خیلی بزرگ شد. با یک گام از کوه‌ها گذشت و پاهایش دره‌ها و مراتع را در نوردیدند. دست‌هایش بسوی دریاها شرق و غرب گسترده شد و سرش روی ماه آرام گرفت. و پس از آن وی پدر بزرگ ما شد. وی فرزندان سرخ‌پوست خود را دوست داشت و می‌گفت: «بروید کمی دورتر که من شما را لگد نکنم!»

 برادران! من سخرانی‌های زیادی از پدربزرگ سفیدمان را شنیده‌ام ولی آغاز و ختم همه آن‌ها همیشه یکسان است:« بروید کمی دورتر، شماها خیلی نزدیک من هستید.»


دیل وان اوری در کتاب خود « عاق شدگان» مفهوم کوچ‌دادن و انتقال را برای سخ‌پوستان این‌طور بیان می‌کند:

در تاریخ طولانی غیر انسانی بودن بشریت، کوچ‌دادن بسیاری از خلق‌های مختلف، ناله‌های دلخراش فراوانی را سبب گردیده است. هیچ خلقی مثل سرخ‌پوستان شرق این‌طور شدید دچار این مصیبت نگردیده است. سرخ‌پوستان در قبال هر نوع خصلت قابل لمس و هر نوع خصیصه طبیعی محیط خود بسیار حساس واکنش نشان می‌دادند. آن‌ها زیر سقف آسمان بسر می‌بردند. آن‌ها هر باطلاق، هر مرتع، هر تپه، هر صخره، هر چشمه را آنطور که یک شکارچی باید بشناسد، می‌شناختند. آن‌ها هیچ‌گاه این قاعده را درک نکردند که مالکیت خصوصی بر زمین منطقی‌تر است تا داشتن هوا، ولی با این حال آن‌ها با احساسی بسیار عمیق‌تر از هر زمین‌داری، زمین را بیشتر دوست می‌داشتند. آن‌ها خود را دقیقا مانند سنگ و درخت و حیوان و پرنده، بخشی از زمین می‌دانستند. میهن او زمین مقدس بود که آسودگاه استخوان‌های پیشینیانش بود و آن سرزمین را متبرک می‌ساخت و مبداء مذهب وی بود. آن‌ها دارای این تصور بودند که کلیه آبشارها، قله کوه‌ها، ابرها و مه‌ها، دره‌ها و مراتع، مسکن و ماوایی برای هزاران روحی است که همه‌روزه با آن‌ها محاوره می‌نمایند. از یک چنین سرزمینی که جنگل‌هایش نازپرورده باران، رودخانه و دریاچه است و آن‌ها توسط سنن گذشتگان و همین‌طور اشتیاق روحی خود بدان وابسته‌اند، اکنون بایست با بیابان‌هایی بی‌آب و درخت غرب دور کوچ‌ داده شوند، منطقه‌ای که در آن زمان به کویر بزرگ آمریکا شهرت داشت.


داستان مردم آمریکا|هوارد زین|ترجمه: خ.طهوری؛ م.هادی
•••


فقط وقتی آخرين درخت قطع شد، وقتی آخرین رود خشک شد، وقتی آخرين ماهی مُرد؛ مرد سفيد پوست خواهد فهميد که پول قابل خوردن نيست.


از ترانه‌‌های تاریخی‌ بومیان آمریکا


@adabyate_digar|#BookR|#Women|#History|#Zinn|https://t.me/our_Archive/330
جدول ذیل حاوی مشخصات دانشجویان جان‌باخته‌ی ورودی سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۸ دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف) ‌است که برای یک مطالعه‌ی موردیِ بسیار مقدماتی، یا دست‌کم به عنوان اطلاعات خام برای پژوهنده‌گان جنبش‌های سیاسی و دانشجویی تهیه شده است. در این جدول نام، سال پذیرش در دانشگاه، رشته‌ی تحصیلی، تاریخ و چگونه‌گی جان باختن، و تعلق سازمانی دانشجویان وارد شده ‌است.
دانشگاه صنعتی آریامهر در سال ۱۳۴۵ آغاز به پذیرش دانشجو کرد و در سال ۱۳۵۹ با "انقلاب فرهنگی" بسته شد. دانشجویان پذیرفته شده در این دانشگاه، از همان نخستین سال پایه‌گذاری همواره رزمنده‌گان نخبه‌ای در صفوف سازمان‌های سیاسی گوناگون داشتند. اغلب اینان از بهترین دانش‌آموزان دوران دبیرستان، و سپس با ورود به دانشگاه از بهترین دانشجویانِ شیفته‌ی دانش و صنعت بودند، و امید می‌رفت که بهترین مهندسان و سازنده‌گان زیربنای علمی و فنی آینده‌ی کشور شوند، اما آگاهی بر کژی‌ها و بی‌عدالتی‌ها، دیدن اختناق، احساس مسئولیت و وظیفه برای دگرگون کردن وضع موجود، آنان را به راهی دیگر کشاند.
این جدول به احتمال، بسیار ناقص است و اگر کمک گروه بزرگی از هم‌دانشگاهیان نبود که به فراخوان من پاسخ دادند و برای تکمیل جدول به یاریم شتافتند، بسیار ناقص‌تر از این می‌بود. سپاسگزارم از یک‌یک این یاران و یاد همه‌ی این رزمنده‌گان را و دیگر جانباخته‌گان شناخته و ناشناخته‌ی سنگرهای دانشجوییِ همه‌ی دانشگاه‌ها را به سهم خود گرامی می‌دارم.

در این جدول نام و مشخصات ۱۳۵ نفر از مبارزین کشته شده متعلق به جریانات مختلف سیاسی فهرست شده است که ۴۳ تن از آن‌ها مربوط به دوران سلطنت پهلوی است که از آن میان ۸ تن در زیر شکنجه کشته شده‌اند. جناب شازده رضای پهلوی بهتر نیست ابتدا موضع خود را در مورد شکنجه و اعدام این ۴۳ تن آن‌هم فقط در یک دانشگاه و طی چهار یا پنج سال، روشن نمایید؟ بهتر نیست از همسایه‌ی قبلی و فعلی‌تان، آقای پرویز ثابتی شکنجه‌گر سابق، و نویسنده و تاجر فعلی، در مورد این جنایات سوال بفرمایید؟!

کشته‌ شده‌گان دانشگاه آریامهر(شریف)|شیوا فرهمند

(برای مشاهده‌‌ی تمامی عکس‌های مربوط به جدول لینک زیر را کلیک کنید)
@adabyate_digar|#History|https://t.me/our_Archive/203?single
❑مبارزِ خسته
■احمد کایا
■ترجمه:الدوز.ر
◘ما خستگی‌های بسیاری را دیده‌ییم، خستگی‌های بسیاری را بر گرده‌هایمان کشیده‌ییم. ما بارها دیده‌ییم یارانمان را که کنار راه نشسته‌اند، دستی برای خداحافظی تکان داده‌اند و رفته‌اند، از راه رفته‌اند با خستگی یک تاریخ روی شانه‌هایشان که از پشت خمیده بود. ما لبخندهایشان را به خاطر می‌آوریم، آرزوهایشان را به خاطر می‌آوریم، رنج‌هایشان، عشق‌هایشان، چشم‌هایشان را به خاطر می‌آوریم. راه اما بر جاست با کسانی که آن را می‌پیمایند. از تهران تا کاراکاس، از استانبول تا کیپ‌تاون، از داکا تا بریزیلیا کسانی هستند که خسته نمی‌شوند، در دشوارترین لحظات فترت و رکود، در فصل قحطی انگیزه و تلاش، دستی روی شانه‌های هم می‌گذارند، راه پیموده را به هم نشان می‌دهند و قدم پشت قدم. مگر حنا مینه، آن داستان‌نویس کمونیست سوری نگفته بود: «بسیاری از مبارزان ناامید شده‌اند. ما به خاطر این ناامیدی به آنها حق می‌دهیم و از این‌که در مبارزات خود به نتیجه‌یی نرسیدند آنها را می‌بخشیم و تنها از آنها یک درخواست داریم: از این‌که هنوز ناامید نشده‌ییم ما را ببخشند». ما را ببخشید که خسته نشده‌ییم، نمی‌شویم. از نو و دوباره آغاز می‌کنیم که راه هنوز پا برجاست.
ترانه‌ی «دموکرات خسته» را یوسف هیال‌اوغلو سروده و #احمد_کایا آن را در ۱۹۸۷ اجرا کرده است. در سال ۱۹۸۰ برای سومین بار نظامیان در ترکیه کودتا کردند، این بار کودتا با هماهنگی کامل کاخ سفید و جیمی کارتر، رییس جمهور وقت ایالات متحده‌ی آمریکا و عملن نه علیه دولت «منتخب» بلکه علیه جریان چپ و انقلابی‌ای انجام شد که پایگاه مردمی بی نظیری به دست آورده بود. در دوران حکومت نه ساله‌ی نظامیان بر ترکیه بیش از دویست و سی هزار نفر روانه‌ی زندان شدند، ده‌ها نفر اعدام شدند و ده‌ها نفر زیر شکنجه یا به دلیل اعتصاب غذا در زندان یا هنگام فرار از زندان کشته شدند و ده‌ها نفر به شکل مشکوک و به دلایل نامعلومی در زندان درگذشتند. ترانه‌ی «دموکرات خسته» محصول چنین دورانی است و در روزگار حکومت نظامیان بر ترکیه اجرا شده است. در میان مردم عادی به کسانی که با دولت کودتا مبارزه می‌کردند «دموکرات» گفته می‌شد، به همین دلیل ترجیح دادیم در ترجمه‌ی ترانه‌ی حاضر به جای کلمه‌ی «دموکرات» از کلمه‌ی «مبارز» استفاده کنیم که ترانه را از ارجاع به یک گذشته‌ی تاریخی فراتر می‌برد و آن را به تمامی مبارزان تعمیم می‌دهد.
#history
https://t.me/our_Archive/95