❑مبارزِ خسته ■احمد کایا ■ترجمه:الدوز.ر ◘ما خستگیهای بسیاری را دیدهییم، خستگیهای بسیاری را بر گردههایمان کشیدهییم. ما بارها دیدهییم یارانمان را که کنار راه نشستهاند، دستی برای خداحافظی تکان دادهاند و رفتهاند، از راه رفتهاند با خستگی یک تاریخ روی شانههایشان که از پشت خمیده بود. ما لبخندهایشان را به خاطر میآوریم، آرزوهایشان را به خاطر میآوریم، رنجهایشان، عشقهایشان، چشمهایشان را به خاطر میآوریم. راه اما بر جاست با کسانی که آن را میپیمایند. از تهران تا کاراکاس، از استانبول تا کیپتاون، از داکا تا بریزیلیا کسانی هستند که خسته نمیشوند، در دشوارترین لحظات فترت و رکود، در فصل قحطی انگیزه و تلاش، دستی روی شانههای هم میگذارند، راه پیموده را به هم نشان میدهند و قدم پشت قدم. مگر حنا مینه، آن داستاننویس کمونیست سوری نگفته بود: «بسیاری از مبارزان ناامید شدهاند. ما به خاطر این ناامیدی به آنها حق میدهیم و از اینکه در مبارزات خود به نتیجهیی نرسیدند آنها را میبخشیم و تنها از آنها یک درخواست داریم: از اینکه هنوز ناامید نشدهییم ما را ببخشند». ما را ببخشید که خسته نشدهییم، نمیشویم. از نو و دوباره آغاز میکنیم که راه هنوز پا برجاست. ترانهی «دموکرات خسته» را یوسف هیالاوغلو سروده و #احمد_کایا آن را در ۱۹۸۷ اجرا کرده است. در سال ۱۹۸۰ برای سومین بار نظامیان در ترکیه کودتا کردند، این بار کودتا با هماهنگی کامل کاخ سفید و جیمی کارتر، رییس جمهور وقت ایالات متحدهی آمریکا و عملن نه علیه دولت «منتخب» بلکه علیه جریان چپ و انقلابیای انجام شد که پایگاه مردمی بی نظیری به دست آورده بود. در دوران حکومت نه سالهی نظامیان بر ترکیه بیش از دویست و سی هزار نفر روانهی زندان شدند، دهها نفر اعدام شدند و دهها نفر زیر شکنجه یا به دلیل اعتصاب غذا در زندان یا هنگام فرار از زندان کشته شدند و دهها نفر به شکل مشکوک و به دلایل نامعلومی در زندان درگذشتند. ترانهی «دموکرات خسته» محصول چنین دورانی است و در روزگار حکومت نظامیان بر ترکیه اجرا شده است. در میان مردم عادی به کسانی که با دولت کودتا مبارزه میکردند «دموکرات» گفته میشد، به همین دلیل ترجیح دادیم در ترجمهی ترانهی حاضر به جای کلمهی «دموکرات» از کلمهی «مبارز» استفاده کنیم که ترانه را از ارجاع به یک گذشتهی تاریخی فراتر میبرد و آن را به تمامی مبارزان تعمیم میدهد. #history https://t.me/our_Archive/95