ی نیز می افتد ، نیز هستیم.روایت جولایی آهنگی کلاسیک و قابل پیش بینی ندارد . جولایی می کوشد از خلال باریک شدن در زندگی و ذهنیت آدم های رمان اش ، چیزی را به عریانی افشا نکند . این ویژگی قالب فصل های رمان اوست . جولایی در یک پرونده کهنه ، نویسنده ای مبتکر و تواناست . فضاهای سنگین و تاثیر گزار ، تشبیهات و توصیفات غریب ، و بازتاب جملات در فضایی تیره و تهی در خلال بعضی از بخش ها و فصول رمان ، شدت تاثیر حسی و درگیری ذهنی مخاطب را بالا می برد . یک پرونده کهنه اثری سرایت گر است . این رمان به شکلی نا مستقیم ، خواننده ی خویش را در سیطره ی ثقل و تنوع خویش قرار می دهد . ثقل از آن جهت که موضوع ( حتی فارغ از ارجاعات اش ) موضوعی سنگین است . و سیطره از آن جهت که فضاها و شخصیت های رمان بر ذهن خواننده ی احتمالی سیطره می یابند و حتی خویش را بدو تحمیل می کنند . سیالیت و روانی نثر جولایی نیز عامل مهم دیگری برای خواندن یک ... است . گویا پس از چندین سال او از خاکستر خویش برخاسته است . دقت او در به کار گیری زبان ، واژگان ، پردازش لحن و حتی وفاداری او به روح زمانه ای که در باره اش می نویسد ، قابل تحسین است . در مجموع پرونده کهنه را بیش از یک بار و با لذت می توان خواند ... سروش مظفر مقدم